من علائم اولیه سرماخوردگی را داشتم، بنابراین شیر مادرم را مالیدم.کورماچی یوکو

فصل پاییز است... صبح ها و غروب ها سردتر می شود و صدای پای زمستان از نزدیک به گوش می رسد.یک روز، یوکو نگران پسرش فومیهیکو بود که هنوز لباس های سبک به تن داشت. "امیدوارم سرما نخورم..." با این حال، نگرانی یوکو به جایی رسید.یوکو فومیهیکو را می‌بیند که احساس لرز می‌کند و نمی‌تواند سرفه را متوقف کند، و متوجه می‌شود: "این قطعاً علائم اولیه سرماخوردگی است...".سپس فومیهیکو به آرامی سینه یوکو را ماساژ داد.و حرکت فومیهیکو که سینه‌اش را می‌مالد، شدید می‌شود.

کیوکو هارادا پسر بزرگ مادر کرمپی

چند سال بدون شوهرمکیوکو قبلاً به تنهایی در روستا زندگی می کرد، اما پسرش و همسرش نگران بودند و از آنها پرسیدند که آیا دوست دارند با هم زندگی کنند.کیوکو به توکیو نقل مکان می کند و با پسر و همسرش زندگی می کند.کیوکو می توانست هر روز شاد زندگی کند زیرا پسر و عروسش به خوبی از او مراقبت می کردند.زندگی مشترک آرام گرفت و وقتی پسرم و همسرش را دیدم، کیوکو هم به یاد شوهرش افتاد و تنها شد.کیوکو برای پر کردن این شکاف خودارضایی کرد و روزهایی را که با همسرش دوست داشت را پوشش داد.وقتی امروز در حال خودارضایی بودم و به شوهرم فکر می کردم، توسط پسرم زیر چشمی قرار گرفتم و توسط پسرم مورد حمله و سوراخ قرار گرفتم.پس از آن، کیوکو شروع به تعامل روزانه با پسرش کرد.در ابتدا کیوکو تمایلی نداشت، اما به کیوکو لذت زن بودن داده شد و به تدریج زن پسرش شد.یک روز کیوکو متوجه شد که از قاعدگی خسته نشده است.در نتیجه معاینه گفته شد که قاعدگی تمام شده است.کیوکو به پسرش می گوید که پریودش تمام شده و او دیگر زن نیست و به او می گوید که رابطه را تمام کند.سپس چشمان پسرم برق زد و به کیوکو تکیه داد و گفت که می تواند بدون نگرانی در داخل کیوکو تقدیر کند.بله، کیوکو با پسرش بازی می‌کرد، اما اجازه شلیک واژینال را نداد.کیوکو با احساسی پیچیده بدنش را باز کرد.پسر به مادر دیرینه رها شد.کیوکو در عمل با پسرش به اوج خود رسیده بود، اما این که او این بار کنار گذاشته شد به اوج، رضایت و شادی او ضربه زد و بار دیگر در باتلاق زنای با محارم گیر کرد، که زمانی فکر می کرد دو چندان است. وجود داشت...

یوشی فوجیساوا، مادری که دیر شکوفا شده است

10 سال از زمانی که از شوهرم جدا شدم و با پسرم سوسومو زندگی کردم می گذرد.سوسومو که به تنهایی بزرگ شده بود، بزرگ شده و زندگی او که درگیر کار و مراقبت از کودکان بود، شروع به آرام شدن می کند.یک روز، یوشی یک دستمال کاغذی در اتاق سوسومو پیدا می‌کند و می‌گوید: "پس بالاخره سوسومو به آن سن رسید..." سایه مردی به یوشی که به خواب می‌رود پنهان می‌شود.هنگامی که یوشی از خواب بیدار می شود و احساس می کند که بدنش در حال دست زدن است، چیزی که توجه او را به خود جلب می کند ...

مادر محارم، این بار ماشین لباسشویی خراب شد.کورماچی یوکو

امسال هم فصل بارندگی اومده...یوکو با نگاهی به کوه های لباسشویی، بی صبرانه منتظر پایان فصل بارانی بود.و بالاخره خبر پایان فصل بارندگی رسید... بلافاصله از پسرم یوتا می خواهم ماشین لباسشویی را بچرخاند اما فقط در این زمان ماشین لباسشویی خراب است...یوکو که نمی تواند انزجار پوشیدن یک لباس را برای سه روز متوالی تحمل کند، لباس زیرش را در می آورد.زندگی برهنه چنین مادر جسوری و پسرش که با بدن براق مادرش هیجان زده شده است از این روز آغاز می شود.

من یک دایی در اتاق کودک هستم.مادرم در حال پردازش میل جنسی است.آپارتمان 2K فقط برای مادر و فرزند Pink Kazoku VOL.21 Rieko Hiraoka

درام فوق موضوعی مادر و کودک با محارم بالاخره وارد فصل سوم سریال شد.داستان زناشویی پسر عمو و مادر یائسه در اتاق بچه ها به اوج می رسد.مادر از شوهرش طلاق گرفت و با پسرش در یک آپارتمان پارچه ای روستایی زندگی کرد.مادر همچنان از شهوت پرستی برای پسرش دست برنداشت.یک چیز باعث شد پسرش مادرش را حبس کند و در واژن انزال کند...

مادر دوست من ~فصل پایانی~ Eiko Sakuma

تاتسویا لباس‌ها و لباس‌های زیرش را درآورد و خروس‌اش را در آن فرو کرد، بدون توجه به مقاومت شدید ایکو.چیزی که تاتسویا را تحریک می‌کند، منظره ایکو است که با خودارضایی خود را آرام می‌کند، که اتفاقاً چند روز پیش وقتی برای بازی آمد، شاهد آن بود.مادر دوستم، ایکو، که از کودکی او را تحسین می کردم، ناامید است.آن وقت من می توانم به شما آرامش بدهم!خودارضایی بیش از حد شهوانی و مسحورکننده ایکو، تاتسویا جوان را دیوانه کرد.

همسریابی مادر و کودک [جاده کوروداهارا] ری تاکوچی

شیرو یک پسر مادر کامل است و در محدوده ای که می توانست از خانه رفت و آمد کند به کالج رفت.علاوه بر این، علاقه جنسی نیز فقط برای مادر ری جوشانده می شود.ری که بالغ است، واقعاً می خواهد با شیرو رابطه جنسی داشته باشد تا شوهر بی جنسش.امروز ری و شیرو با هم به یک سفر بهار آب گرم می روند.ری کمی نگران بود که نکند در این سفر با شیرو ازدواج کند...

زناشویی مادر و کودک یوکو کورماچی

کیوتاکا، تنها پسر یوکو، که قرار بود در آپارتمان لوکسی که خواهرش در آن زندگی می‌کرد و خواهرش به مسافرت می‌رفت، منشی تلفنی باشد.یوکو با دیدن کیوتاکا لبخند می زند که نمی تواند خوشحالی خود را از اینکه می تواند در یک عمارت زندگی کند پنهان کند، حتی اگر از خواهرش که به شرایط یوکو اهمیتی نمی دهد تعجب می کند. "مادر، بیا حمام کنیم!"و آن دو وقت غسل را بدون «دخول مادر و فرزند در آب» بگذرانند.

همسریابی مادر به فرزند [جاده کوهستانی Okunikko Nyoho] Yuka Hirose

اگرچه میل جنسی یوکا با افزایش سن به تدریج افزایش می یابد، اما او روزهای خود را بدون رابطه جنسی با همسرش می گذراند.یک روز ماجرای رابطه شوهرش کشف می شود و رابطه زن و شوهر به یکباره سرد می شود.منتظر بودم به پسرم بگویم که طلاق من از شوهرم قطعی شده است.پسری که پس از شنیدن داستان طلاق به یوکا نزدیک می شود. "نه..." با این حال، مقاومت یوکا بیهوده بود.پسری که بی رحمانه اندام تناسلی تحریک شده اش را وارد می کند... یوکا توسط گردابی از لذت شدید بلعیده می شود...

جفت گیری مادر به فرزند [جاده رودخانه ابوکوما] ماکو اودا

وقتی ماکو 18 ساله بود، از دوست پسر آن زمان خود بچه دار شد.با این حال، او ارتباط خود را با دوست پسرش قطع کرد و ناپدید شد.ماکو تصمیم گرفت یک مادر مجرد شود و کیوتا را به دنیا آورد.کیوتا به هنر علاقه مند است و پس از فارغ التحصیلی از مدرسه، شاگرد یک هنرمند سرامیک شد و یک شاگرد زنده است.در آن زمان، کیوتا، که XNUMX ساله شد، توسط اربابش گفت که لطفش را به مادرش برگرداند.