لباس تجاری4 فیلم

در یک اتاق مشترک با همکار مستی که آخرین قطار را از دست داد ... من نمی توانم ظاهر بی دفاع را تحمل کنم ... Vol.018

اگر متوجه شدید شکی در مزاحمت قدرت نیست!یک رویداد یک شبه کاملاً نادیده گرفته شده از انطباق!همکار مونثی که با هم کار می کنند به طرز باور نکردنی گلی است!اگر آخرین قطار را از دست بدهید و در یک اتاق در یک هتل مشترک باشید، آیا می توانید آن را تحمل کنید؟بوی یک پوپن زن وابسته به عشق شهوانی!عطر زن خفه شده!اکنون فرصتی برای شماست که در حالت گرگ و میش هستید!پردازش میل جنسی زین خام با همکارانی که با میل می خوابند! !همین الان آن دختر ناز را در انحصار خود درآورید! ! [*ممکن است تصاویر و صدا تحریف شده باشند، اما لطفا توجه داشته باشید که این نقص خود محصول نیست]

اولین سال پیوستن به بخش تولید، دستیار کارگردان تامائو موریکاوا ظاهر AV!

تامائو موریکاوا که روزهای کار پس از میلاد را مدیریت می کند.کارمند خانمی که مرد اما خوش برخورد و در شرکت محبوب است.یک روز، وقتی موریکاوا را دیدم که دوربینی در دست دارد، پا کوماچی، کارگردان ارشد، ناگهان فکر کرد: "آیا این کودک هم علاقه ای به عکاسی ندارد؟" موریکاوا در حالی که کم کم صحبت می کرد در AV ظاهر شد. مصمم!تجربه مرد کمی وجود دارد، اما حساسیت فوق العاده است!در یک کار بسیار اروتیک به پایان رسید!

او خجالتی است، اما پر از هرزگی است. او سال دوم خود را در شرکت می گذراند و یک کوتاه زیبا دارد. ظاهر AV هارو شیباساکی (اولین کار)!

هارو شیباساکی، سال دوم در بخش کالا، خالص تر و صمیمانه تر از هر کس دیگری است!من یک هسته دارم!کاراته کمربند مشکی است و خوشنویسی هم معلم!و شکاف با ظاهر خطرناک است! سکس فوق العاده اروتیک بود...!من عاشق بوسیدن، فلاتیو، درج کردن و هر چیزی که در پشت بود بودم را دوست داشتم...به منظور ایجاد یک خودارضایی جدید، او تصمیم می گیرد که داخل واژن خود را به عنوان داده های نمونه تجزیه و تحلیل کند.

سرگرمی های جنسی NTR من با یک شریک تجاری مشمئز کننده برای سرگرم کردن او نزد یک پیرمرد رفتم، اما او حتی با وجود اینکه تولدش است برنگشته است ... Natsu Igarashi

ناتسو که برای یک تولید کننده نوشیدنی کار می کند، در حالی که مست است در سرگرمی پدری که از شریک تجاری خود متنفر است، به هتل آورده می شود.وقتی تهدید به توقف معامله شدم... نتوانستم امتناع کنم و در نهایت شب را با او گذراندم... و وقتی از آن به عنوان شوخی استفاده کردم، در نهایت شب را با پیرمرد نفرت انگیز بی بدیل گذراندم. دوست پسرم در خانه منتظر بود تا تولدش را جشن بگیرد.