کار تنها1070 فیلم

من یک خاله سی ساله هستم و باکرگی ام را از دست داده ام.سایاکو سانادا

من که در روستا زندگی می کنم، هیچ دوستی ندارم، چه برسد به دوست دختر.به دلیل جابجایی ناگهانی شغل مجبور شدم در شهر زندگی کنم.من نه مسکن شرکتی داشتم و نه ارتباطی داشتم، بنابراین به مشکل خوردم، اما خویشاوندم، خاله سایاکو، تصمیم گرفت به من اجازه دهد تا خانه جدیدی پیدا کند.خاله سایاکو از خیلی وقت پیش مهربون و خجالتی بوده پس من هم خاله سایاکو رو دوست داشتم.یک روز بعد از چند روز اقامت، سوتین و شورت عمه ام را در رختکن پیدا کردم.وقتی اومدم اینجا نکشیدم که عصبانی شدم و مخفیانه با سوتین عمه ام خودارضایی کردم.اما متاسفانه توسط دختر خاله ام پیدا شدم و مورد آزار و اذیت قرار گرفتم.وقتی افسرده و گوشه گیر بودم عمه ام مرا دلداری می داد.و اگر با من مشکلی نیست، چرا با من صحبت نمی کنی؟ناامیدی را که دوست داشتم به خاله سایاکو گفتم و از او خواستم فقط یک بار مرا در آغوش بگیرد.خاله ام که مرا محکم در آغوش گرفته بود از من پرسید که آیا آن را در خودارضایی قبلی خاموش کردم؟وقتی گفتم بیرون نیاوردم گفتم باید تمیز کنم و شلوارم را در بیاورم و وقتی گفتم این راز بین ما دو نفر است یواش آهی کشید.آنقدر افسرده بودم که فوراً شلیک کردم، اما نظافت خاله باعث شد دوباره نعوظ پیدا کنم و این بار در دهان عمه ام منفجر شدم...

من برای یک خواهر شوهر بی تنه باردار که از سکس ساده زوج خسته شده بود، تبدیل به یک سافل راحت شدم.میتسومی آن

یک برادر جدی و همسرش تصمیم گرفتند چند روزی در خانه پدر و مادرشان زندگی کنند!برادرم و همسرش در حال تلاش برای باردار شدن هستند و شب ها صدای شلوار از اتاق می آید!هنگام تخیل و غوطه ور شدن در خودارضایی، بدترین وضعیت زمانی است که خواهر شوهرم آن را می بیند!اما خواهرشوهرم گفت من هیجان زده شدم...؟غریزه یک بیمبو سابق که نمی تواند فقط به برادرش راضی شود منفجر می شود!از آن روز به بعد چشم پدر و مادر و برادران بزرگترم را دزدیدم و بارها از من خواستار خروس و واژینال شدند...! ?

بعد از جشن فارغ التحصیلی ... هدیه مادرشوهرت به تو که بالغ شدی.یومی کازاما

سه سال پس از ترک خانه، زندگی طولانی دانشجویی او در یک چشم به هم زدن به پایان رسید.یه کوچولو تنها راه خونه بدون پدر و مادر، چیزی که از اون طرف با لبخند اومد... چه مادرشوهری، یومی.یو نمی توانست خوشحالی خود را از دیدار مادرشوهرش که پنهانی از زن بودن خود آگاه بود پنهان کند. یومی در حالی که در مورد جشن فارغ التحصیلی اش هیجان زده است، با مراقبت از او به مسافرخانه می رسد.سپس برای جشن رفتنش از مادرشوهرش هدیه می گیرد و دوباره بالغ می شود. ------------------------------------------------ -------------------- [زن بالغ/زن متاهل 3% تخفیف قسمت 2] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (ویدئو) در حدود 30 دسامبر (دوشنبه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید ----------------------------------------- ----------------------------

اولین همسر آماتور واقعی AV! !یک همسر زیبا با تست منشی درجه یک برای اولین بار در زندگی خود به دنبال رابطه جنسی جدی ارگاسم واژینال است.

آقای شیوری تامورا، 32 ساله، هوای وقاری دارد که باعث می شود کمی هاله غیرقابل دسترس را در شما احساس کنید.همسر منشی سابق شرکت بورسی با صلاحیت منشی.در حال حاضر او کار خود را رها کرده و با همسر و دختر سه ساله اش زندگی آرامی دارد.آقای شیوری که از یک سری استرس های دوران دبیری خسته شده بود، از لذت های روزانه به عنوان یک خروجی استفاده می کرد.با این حال، زندگی جنسی او با همسرش کاملا غیر قابل توجه است و به نظر می رسد که او سال هاست که با واژن خود رابطه جنسی نداشته است. من می‌توانم خودارضایی کنم، اما وقتی با واژنم رابطه جنسی دارم، راحت‌ترین احساس را دارم. !

ماکی تومودا، زنی متاهل که بدون اینکه به شوهرش بگوید در صبح روز زباله در روزهای دوشنبه، چهارشنبه و جمعه سریع کرم می خورد.

همسرم مکی از شوهرش که کارش را رها کرده و با شوهرش وقت می‌گذراند شگفت‌زده می‌شود.در آن زمان، سه روز در هفته، دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها، مکی به یاد لذت زن بودنش می افتد وقتی که توسط سانادا، کارگر جمع آوری زباله در زباله دانی، تحت فشار قرار می گیرد.من در خانه شوهر دارم.اگر فقط بیایید زباله ها را دور بریزید و زود برنگردید، مشکوک خواهید شد.فقط کمی زمان مجاز است ...مکی چوب گوشت و منی غلیظ یک کارگر جوان را در چنین محدودیت زمانی در واژن خود می پذیرد.

لباس زیر مدل NTR همسری که در شریک تجاری و عکاس غرق می شود

او سه سال است که با همسرش ریو ازدواج کرده است.آسانو، سردبیر مجله در یک شریک تجاری، به طور غیرمنتظره ای عکسی از همسرش را نشان داد و او از آن خوشش آمد، بنابراین از او خواست تا او را متقاعد کند که یک مدل لباس زیر شود.من نمی توانم امتناع کنم، بنابراین همسرم را فقط برای شنیدن ماجرا به دفتر می برم.طبیعتا صحبت ها به هم خورد و فیلمبرداری به بهانه یک شات آزمایشی آغاز شد.با پیشروی تیراندازی، همسرم که به دلیل عصبی بودن به تنهایی با آقای آسانو تیراندازی می کند.نفهمیدم این شروع اشتباه من بود... ------------------------------------------------ -------------------- ورود و یک ویدیوی محدود ویژه به مشتریانی که کار مورد نظر را خریداری کرده اند ارائه می شود! [نمای کلی کمپین حاضر] اگر در طول دوره کاری با علامت [زن بالغ / زن متاهل 3% تخفیف شماره XX] خریداری کنید، با توجه به تعداد خریدها، یک ویدیوی جایزه دریافت خواهید کرد.ورود به کمپین برای دریافت فیلم جایزه الزامی است.لطفاً صفحه ویژه را برای جزئیات کمپین مانند امتیاز خرید و ثبت نام بررسی کنید. [یادداشت] ・ برای دریافت هدیه باید در دوره فروش وارد صفحه ویژه شوید.・در طول دوره فروش، محصولات هدف هر XX جایگزین خواهند شد.・ ویدیوهای ماهانه برای کمپین واجد شرایط نیستند. ------------------------------------------------ --------------------

آمیزش جنسی با بیشترین نسبت معشوقه جی کاپ که غرق در میل جنسی از ظهر تا نیمه شب Shioyo است

من با زیبایی کامل با چهره ای زیبا و جام جی آشنا شدم.من یک همسر دارم، بنابراین زمان ملاقات با او محدود است، اما [راحتی برای ملاقات با او]، و اگر او را ملاقات کنم، [سکس فوری در هتل]. (1) لعنتی غم انگیزی که زن نمی تواند انجام دهد، (2) یک دمپایی خیس که از همسرم شهوانی تر است و در حالی که به من خیره شده است مرا تحریک می کند، (3) برخلاف همسری که به یک اچ راضی است، او می خواهد بیشتر حتی اگر او آن را دریافت کند ● بهترین رابطه جنسی که شما را دیوانه می کند.تا جایی که دوست دارید در آغوش بگیرید و فقط از سکس لذت ببرید، همین.

من نمی توانم در برابر وسوسه ناخودآگاه نان پیتا مقاومت کنم.کرم پیستون پشتی!بنفشه میزوکاوا

زمانی که دانشگاه را گذراندم زندگی را به تنهایی شروع کردم و همیشه از باسن های زیبای جین نان پیتا که هر بار با زن متاهل "سومیر" که در همسایگی زندگی می کند، احساس تنگی می کردم، ناامید بودم.یک روز که مرا به خانه صدا زدند، چهار دست و پا می خزیدم و دنبال چیزی می گشتم و جلوی من الاغی بود که بیشتر از همیشه تاکید شده بود!طاقت ندارم و شلوارم را می کشم و از پشت فرو می کنم!من را فراموش کن و در پیستون شدید یک ضربه واژینال بکن!بعد آقای سومیره بعد از مدت ها خیلی وحشتناک شد و خودش را تکان داد. ------------------------------------------------ -------------------- [Triple HAPPY 30% OFF فروش شماره 7] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به طور خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 11 آبان (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

همسریابی مادر و کودک [جاده کوروداهارا] ری تاکوچی

شیرو یک پسر مادر کامل است و در محدوده ای که می توانست از خانه رفت و آمد کند به کالج رفت.علاوه بر این، علاقه جنسی نیز فقط برای مادر ری جوشانده می شود.ری که بالغ است، واقعاً می خواهد با شیرو رابطه جنسی داشته باشد تا شوهر بی جنسش.امروز ری و شیرو با هم به یک سفر بهار آب گرم می روند.ری کمی نگران بود که نکند در این سفر با شیرو ازدواج کند...

من مخفیانه مادرش را لعنت می کنم ... اری تاکیگاوا

جیبون با او که نیم سال است با او رابطه برقرار کرده است، اوقات خوشی را سپری می کند، اما در واقع مخفیانه با مادرش رابطه جنسی داشته است.نمی دانم آیا آغاز همه چیز درست قبل از شانس انسان بوده است...مادری زیبا با مهربانی از جیبون استقبال کرد و در زمانی که او نبود به دیدارش رفت.در حالی که داشتیم تنها می گذروندیم یه جورایی خارش داره اما هم جیبون هم مامان کم کم زن و مرد شد... جفت ممنوع بدون گفتن...

"همسرت را برای امروز فراموش کن..." یک تعطیلات در یک سفر کاری که در آن برای اولین بار در یک سال با معشوقم ملاقات کردم و می خواستم تا جایی که می توانم حتی برای یک ثانیه کانا مومونوگی را لعنتی کنم.

با اینکه میدونم خوب نیست، معشوقه مطیع من خیلی جذابه...من در گذشته قرار ملاقات داشتم و حتی پس از جدایی از "کانا" که من آن را رها کردم، به رابطه معشوقه ام ادامه دادم.با این حال، وقتی ازدواج کردم، دیگر ملاقات نکردیم، اما به طور معجزه آسایی، مقصد سفر کاری من توکیو بود، جایی که "کانا" است.وقتی با او تماس گرفتم، "کانا" بلافاصله به سمت او شتافت.برای مدت محدودی او را در آغوش گرفتم که ظاهر و اروتیسم بیشتری نسبت به همسرم دارد.

با اولین عشق دوست دختر سابقش که برای اولین بار بعد از 10 سال باکرگی را به او هدیه کرد دوباره پیوست... گال، موهای بلوند، سینه های بزرگ... او تبدیل به زنی اروتیک شده است که می خواهد در آغوش بگیرد.وقتی در قرار ملاقات بودم، یک فلش بک به نوجوانی ام داشتم تا زمان از دست رفته را جبران کنم، او را لعنت کردم و او را لعنت کردم و یک شات واژن گرفتم که خیلی وقت پیش نمی توانستم انجام دهم.آلیس اوتسو

با دوست دختر سابق به یاد ماندنی که برای اولین بار بعد از 10 سال باکرگی را به او بخشید دوباره... او یک دختر بلوند شده است و سینه هایش بزرگتر از قبل شده است.صدای نوستالژیک، خنده ای متمایز و فضایی وصف نشدنی... فلاش بک جوانی.در آن زمان من ساده لوح بودم و در رابطه جنسی خوب نبودم، اما در 10 سال گذشته، چیزهای مختلفی را با یکدیگر تجربه کردم ... من قبلاً این کار را انجام نداده ام و قبلاً آن را انجام نداده ام. قبلا هرگز آن را انجام نداده امو حتی سکس واژن که آرزویش را داشتم...

محارم خیلی خوشایند پس از دعوای مادر و کودک با یوکو کورماچی

یوکو پسرش تارو را به تنهایی بزرگ کرده است.با اینکه از صبح تا شب کار می کرد، زندگی اش اصلاً بهتر نشد.یک روز قرار است روز ورزش تارو برگزار شود، اما یوکو نمی تواند کار خود را مدیریت کند و این دو با هم درگیر می شوند.و چند روز بعد اتفاقی افتاد که منجر به آشتی دو نفر شد اما... یوکو کورماچی، یک زن بالغ بسیار محبوب، برای اولین بار در برچسب "Obasan" محدود به افراد بالای 40 سال ظاهر می شود! !

دوست دختری که پسرانه به نظر می رسد و شبیه مردان است، سینه های بزرگی داشت، بنابراین من زیاد سکس واژن داشتم.ایچیکا نانجو

«ایچیکا» تنها دوست زنی بود که می‌توانستم با او بازی کنم بدون اینکه از زن بودنم آگاه باشم، تا حدی به این دلیل که خانه‌های یکدیگر در همسایگی بود.اما بعد متوجه شدم.اینکه سینه های بزرگی دارهقیافه و رفتارش مردانه بود و من هیچ علاقه ای به سینه هایش نداشتم... اما وقتی متوجه شدم او را فقط یک زن می دیدم.

سفت شدن زیر بغل دلربا خاله ~ پسری که پیرمردی را لیس می زند با جذابیت جنسی بزرگسالانش سقوط می کند~ ساکی اویشی

من دیگر شما را نمی بخشم.میذارم منو اون بچه لعنتی صدا کنی!صحبت های گستاخانه، تحقیر زنان، آزار و اذیت جنسی.ساکی که از دست شاگرد همسایه عصبانی بود، ساتو که بارها نگرش او را لیس می زد، تصمیم گرفت به مقابله بپردازد.به طور کامل اگر انجام دهید.انتقام انتخاب شده توسط ساکی، که قصد داشت به پسران نوجوان آسیب برساند، تسلط جنسی بر ساتو بود.او از تکنیک های بزرگسالان برای جلوگیری از حرکاتش استفاده می کند، او را با الفاظ ناپسند گوشه می دهد و او را مجبور می کند بوی بدنش را استشمام کند.ساتو که توسط ساکی که فکر می کرد فقط یک خاله همسایگی است به عنوان یک مانت جنسی گرفته شده بود، کاری ندارد.

عمه یاریمان سابق خیلی اروتیک است و برادرزاده سوپر گاری تبدیل به یک هیولای میل جنسی می شود!Absolutely Unmissable Conceived Impregnation فوق العاده بی نظیر Hold Mitsumi An

[برگشت موقعیت!کسی که لیس می زدم یک هیولای میل جنسی بود...] برادرزاده شوهرم تصمیم گرفت در خانه من بماند.خون یاریمان سابق پر سر و صدا و فریفته هنرهای لیبرال است که تازه درس می خواند!من اول نادیده گرفته شدم اما موفق شدم نعوظ بگیرم (خروس بزرگ)!و در حالی که شوهرم در یک سفر کاری است، من یک شب معکوس ترتیب دادم و برس را پایین آوردم، اما ... اولین رابطه جنسی من میل جنسی من را منفجر می کند! من نمی توانم به یک بار راضی باشم، حتی اگر کاندوم از بین رفته باشد، به زور برهنه می شوم و علاوه بر این، کیو را می پوشانم که سعی می کند فرار کند و در حین وارد کردن خروس بارها دانه را فشار می دهم!

طاقت وسوسه الاغ بزرگ معلم زن دامن تنگ را ندارم! !پیستون برگشتی فراری!آینده فردا

میرای آسومی معلم زن دهکای دلربا شاگردانش را اغوا می کند! ?چشم دانش آموزان میخکوب شده به باسن هلویی که انگار از دامن تنگ می ترکد!اگر چنین الاغی را ببینم نمی توانم روی کلاس تمرکز کنم!دانش آموزی که طاقت ندارد و جی پو نوجوان را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد!دلیل فرو می ریزد در راحتی درج پشت و پیستون فرار!حتی اگر صدای زنگ به صدا در بیاید، پیستون عقب بی پروا ادامه می یابد و حتی اگر معلم آینده پایان دهد، متوقف نمی شود!حضور عالی در چنین مدرسه دلپذیر!

رابطه مادر و پسر با پسری که نمی تواند به عقب برگردد امی تودا

پدر بیولوژیک من با بدهی زیادی از دنیا رفت و ما مادر و فرزند مجبور شدیم در فقر شدید زندگی کنیم.چند سال بعد مردی در مقابل بدهی مادرش ظاهر شد و آن مرد شریک ازدواج مجدد مادرش شد.درست زمانی که فکر کردم بالاخره ما مادر و فرزند می توانیم خوشحال باشیم، پدرشوهرم بیکار شد و مست شد.از پدرشوهرم که از روز الکل می‌نوشید و مادرم را فحش می‌داد، احساس انزجار کردم.پدرشوهرم که دنبال کار نبود، مادرم را به تن فروشی واداشت.من از این واقعیت غافل بودم و به مادرم توصیه کردم که از پدرشوهرم جدا شود، اما مادرم تصمیم نگرفت.یک روز که به خانه آمدم، پدر شوهرم دوربین فیلمبرداری در دست داشت و از خودارضایی مادرم فیلم می گرفت.پدرشوهرم با وجود تعجب من دست مادرم را گرفت و کم کم فاق مرا لمس کرد و به پسرم دستور داد این کار را انجام دهد.مادرم از این کار بدش می آید، اما من با دیدن او یکدفعه بلند شدم و به دهان مادرم شلیک کردم.انزجار و گناه، اما هیجانی وصف ناپذیر را احساس کردم.آن شب مادرم که معمولا مشروب نمی خورد، مشروب زیادی می خورد.مادرم زمزمه کرد: متاسفم.بدون اینکه چیزی بگم به اتاقم رفتم.اواخر شب که در اتاقم باز شد، مادرم بدون هیچ حرفی وارد شد...

معلم متاهل یوکاری اوریهارا که 10 بار در کلاس اوج خیس می شود که نمی تواند صحبت کند

یوکاری به عنوان یک معلم جدی و مشتاق ارزیابی می شد، اما در پشت صحنه او یک زن هوس باز بود که از رابطه با دانش آموز خود لذت می برد.اخیراً در محوطه دانشگاه اقدام به بازیگری کرده و روز به روز رابطه اش با دانشجویش بالا گرفته است.با این حال، یک روز، دانش آموز دیگری شاهد یک جلسه مخفیانه بود.وقتی اتفاق می افتد، همه چیز تمام می شود.یوکاری التماس می کند و او را می بندد، اما...دانش آموزی که آن حالت ناامید را دید با خنده گفت. پس بگذار ما هم خوش بگذرانیم.»

شب قبل از عروسی پسرم مادرم زن شد.ناتسوکو کایاما

پسر ناتسوکو، کوسوکه، که ناتسوکو او را به تنهایی بزرگ کرد، بالاخره تصمیم گرفت با او ازدواج کند.با این حال، کوسوکه که تحسین پنهانی مادرش را داشت، تا آخر نتوانست این احساس را از خود دور کند...شب قبل از عروسی، کوسوکه که نگران زندگی جدیدش است، آخرین درس خود را به پسرش می دهد و می گوید: "من فقط می خواهم شما دو نفر خوشحال باشید...".کوسوکه که بارها اوج عشق بی قید و شرط را تجربه کرده است، همچنان لذتی را که برای اولین بار احساس می کند تجربه می کند و همچنان هیجان شدیدی را تجربه می کند.و مادر و فرزندی که به لذت حرام دست زدند در گرداب آرزوها گرفتار شده اند.

دو پسر که در اتاق بچه ها مرتب هستند و مادرشان رین مسئول پردازش جنسی است.رین اوکای

کی دنده ها دیوانه شدند...؟ده سال پیش، زمانی که با شوهرم ازدواج کردم، برادر بزرگترم تاتسویا و برادر کوچکترم کازویا فرزندانی خوش اخلاق و اجتماعی بودند.با این حال، پس از اینکه برادر بزرگترش در امتحانات مردود شد، او شروع به کناره گیری در خانه کرد و برادر کوچکترش کازویا به تدریج تاریک و تحریف شد.و یک روز، کازویا-کون با چشمان تیره و کدر از من درخواست کرد که برای جنسی رفتار کنم.سعی کردم به او دلداری بدهم که نمی دانست اگر اینطور ادامه ندهد چه اتفاقی می افتد، اما برادرم تاتسویا کان مرا دید.

روزهای محارم با مادرم در خانه پدر و مادرم جایی که تمام خانواده لانه را ترک کردند.ماکی تومودا

دای کوچکترین از سه خواهر و برادر است.از منظر مادرش مکی، او این تصور را داشت که کودکی راحت است، اما...یک بهار، دو برادر بزرگترش شغلی پیدا کردند و تنها زندگی کردند و پدرش را از خانه بیرون کردند.زمانی که خانه پر جنب و جوش او ناگهان ساکت می شود، مکی احساس از دست دادن می کند.دای با دیدن مادرش چنین احساس تنهایی و ناامیدی می کند و سعی می کند محبت مادرش را که تا به حال نتوانسته بود در انحصار خود درآورد، به دست آورد.

دختر بچه های بزرگ در یک کشور ایزاکایا فقط اگر آخرین قطار را از دست بدهد میهارو هانساکی الکل و سکس می کند.

"مدیر...آخرین قطار...تموم شد.میتونم شب بمونم؟"دختر پاره وقت صمیمی و جذاب.میهارو چان، که فکر می‌کند من دختر تابلوی ما بدون اجازه هستم.چون او اینطور است، من می توانستم یک روز در مغازه بمانم... از او خواستم برای یک غذای آخر شب با من کمی نوشیدنی بخورد... او به آرامی بلند شد و زبانش را به لب های چرب من چسباند.پس از آن، تمام عقلم را از دست دادم و بعد از بسته شدن در ایزاکایا رابطه جنسی داشتم تا اینکه اولین قطار شروع به حرکت کرد.

ویژه اوایل تابستان!توبیزیو!اخبار ویژه گوینده یونا اوگورا حتی اگر در محل کار دائماً تشنج، سرپیچ و بی اختیاری داشته باشد، دست نوشته را با آرامش می خواند.

همکاری برچسب SODstar × SENZ!پخش بی پایان آنا اوگورا، گوینده انزال زودرس، Tobijio!جهان بینی که وجود مردان را کاملاً نادیده می گیرد، از برنامه تا مصاحبه و استراحت به دقت دنبال می شود.فیلم نامناسب از جزر و مد مداوم با چشمه لبخند، تیراندازی جزر و مد مسلسل، و نشت صحبت کردن.بهترین خبر برای تحریک سر و پایین تنه شما!

سفت شدن زیر بغل بمب خاله - پسری که کودک بزرگتر را می لیسد با درخواست جنسی بزرگسالان سقوط می کند - یوکاری اوریهارا

صبح که دارم جلوی آپارتمان را تمیز می کنم، مطمئنم که او می آید.ریشه‌ها از مهربانی و تمسخر یوکاری مانند «بی‌بی‌ای ناامید»، مالیدن سینه‌های چاق او و فرار استفاده می‌کنند.با این حال، در این روز، یوکاری که در نهایت به مرز صبر خود رسیده است، پسر را به زور اسیر می کند و به داخل اتاق می کشد و با یک مانت جنسی که پسران نوجوان از آن متنفرند، تروما را در فاق ظریف او کاشته است.او برای اولین بار در زندگی اش طعمه بازی شرمساری می شود و پسر غافل به سختی از جان خود فرار می کند...

تاون کمپ NTR ویدیوی شوکه کننده زن از همسری که در یک چادر حلقه زده بود Umi Natsukawa

شش ماه بعد از اینکه با همسرم اومی به دلیل انتقال شغلی به این شهر نقل مکان کردم، دیگر از معاشرت با همسایگانم خسته شده بودم.قوانین و رویدادهای انجمن محله های زیادی وجود دارد و اکنون همه چیز به Umi بستگی دارد.یک روز که از سر کار به خانه می رود، از اومی می شنود که یک اردوی 2 شبه و 3 روزه در انجمن محله برگزار خواهد شد.فکر می کردم نمی توانم همسرم را تنها بگذارم، اما به حرف او گوش نکردم که می خواهد به داشی برود، زیرا او با کینه روزانه اش راکد شده بود.همسرم به الکل بسیار حساس است، بنابراین فکر کردم اگر اتفاق عجیبی نیفتد خوب است...

آنزای رارا، یک نابغه فوق العاده با شیر خدا

زنی با شیر خدایی «آنزای رارا» تبدیل به یک روسپی فوق العاده می شود که صنعت روسپی را تکمیل می کند و بهترین خدمات جنسی جهان را به شما ارائه می دهد!میخانه ای که فنجان های جی بیش از حد زیبا می مالد، نعوظ فقط با نگاه کردن به آن شیر، احساس جنسی که بی رحمانه پو را سرزنش می کند، سلامت زایمان که در آن می توانید هر کاری را که می خواهید با بهترین شیر انجام دهید، سالن زیبایی که در آن می توانید به خود نزدیک شوید. سینه های گوشتی، دوره کامل آداب و رسومی که می توانید از لذت خیره کننده لذت ببرید، حتی اگر صابون و سینه هایی که با شیر لزج خدا شما را شفا می دهند، دوست ندارید!

تا صبح با مامان دوستم تنهام...ناتسوکو کایاما

هیروکی شروع به کار پاره وقت در رستورانی کرد که توسط والدین دوستش اداره می شد، اما وقتی با مادرش ناتسکو کار می کرد، متوجه شد که او جنس مخالف است.سپس یک شب، بعد از کار، آخرین قطار را از دست دادم و از من خواسته شد که شب را در خانه ناتسکو بمانم.بر خلاف محل کار، هیروکی ناامیدانه هیجان خود را برای او که بدون سوتین پوشیده بود پنهان کرد، که سخاوتمندانه بدن چاق او را آشکار کرد.با این حال، ناتسکو که مست شد و از شدت میل جنسی منفجر شد، نتوانست تحمل کند و دست خود را به سینه خود برد.

مادر و پسر یوکو شیراکی که پدر در 2 ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی برقرار می کند

یوکو که به تنهایی از شوهرش راضی نیست، تنها پسرش را نیز تحویل می دهد.پسری که میل مازاد یوکو را بدون هیچ مشکلی گرفت.تناسب اندام عالی بود.نمی توانم مثل هر روز از محارم ممنوعه مادر به فرزند خارج شوم و پوستم را لایه لایه کنم. میخوام هر چه زودتر متحد بشم...دلم برای چوب گوشتی که پشت واژن را تکان می دهد تنگ شده است.گلدان عسلی که فقط با یادآوری لذت جنسی خیس می شود.یوکو که کاملاً در گرما بود به دنبال فرصتی بود تا با یک ببر خلوت کند.

مادرشوهر چیزورو ایوازاکی بستری شدن در بیمارستان

همسر او، یومیکو، در بیمارستان بستری شده است و توشیو با پدرش، هاروئو زندگی تنهایی می کند.یک روز، مادر یومیکو، چیزورو، وقتی از طعم غذای فوری خسته شده است، به خانه می رود.توشیو لطف چیزورو را برای تمیز کردن اتاق به هم ریخته اش و سرو یک غذای خانگی گرم به او می پذیرد، اما...از آن روز به بعد، چیزورو هر روز از خانه توشیو دیدن می کند.مادری و بدن سرشار چیزورو برای توشیو، که در جوانی مادرش را از دست داد، بسیار محرک است.

مدل برهنه NTR ویدیوی تکان دهنده از غرق شدن همسر در شرم با رئیسش ریو آیومی

چند سال بعد از ازدواج با همسرم ریو، در یک شرکت انتشاراتی کار می‌کردم و از کمبود غنچه‌ها ناراحت بودم.رئیس من، آقای اوکی، چه مرا می شناخت یا نه، این فرصت را به من داد تا با یک عکاس تازه کار کار کنم.روز تصویربرداری که اولین کار بزرگ بعد از مدت ها بود، اصلاً نتوانستم با مدل زن ارتباط برقرار کنم.من نمی توانم مدل جایگزینی پیدا کنم و فقط زمان هر لحظه می گذرد.آقای اوکی به من دستور داد که مسئولیت را بر عهده بگیرم و همسرم ریو را به عنوان یک مدل جایگزین نشان دهم.

جفت گیری مادر به فرزند [جاده Minamiaizu Asahigatake] Rin Okae

رین ماساکی را به تنهایی بزرگ کرد، به دانشگاه رفت و به بزرگسالی رسید.احساس کردم تربیتم به پایان رسیده است.در آن زمان از طریق کار با مردی آشنا شدم.این مردی به نام اوکاوا بود که در توچیگی زندگی می کرد.با وجود اختلاف سنی، رین جذب اوکاوای صمیمی و مهربان شد.این دو بارها در مسافت های طولانی با هم ملاقات کرده بودند.رین که به فکر ازدواج مجدد با اوکاوا افتاده است، ماساکی را به سفری به چشمه های آب گرم دعوت می کند و به سمت کوه های توچیگی می رود.در آن سفر، رین با احساسات ماساکی آشنا می شود...

"من در گرمای نیمه تابستان هیجان زده خواهم شد..." یک سفر کاری به یک B&B NTR من می خواهم شوهرم و زندگی روزمره خود را فراموش کنم. بی اخلاقی برای 3 روز مایوکی ایتو

"میترسم یه روح ظاهر بشه... دوست داری با من بخوابی؟"آقای ایتو، یکی از زیردستان، سال گذشته ازدواج کرد و اخیراً نسبت به دوران مجردی اشتیاق بیشتری به کارش پیدا کرده است.با این حال، خیانت شوهرش کشف شد و او تازه در تنهایی غرق شده بود.روح بودن بهانه ای بیش نبود... در حالی که با او می خوابیدم و به دردسرهایش گوش می دادم، عاشقش شدم و با اینکه می دانستم میوه ممنوعه ای است، نوش جان می کردم...