من برای اولین بار یک دوست دختر داشتم، بنابراین تصمیم گرفتم با دوست دوران کودکی ام هانا هاکوتو سکس و کرامپی انجام دهم.

بیست و دومین سریال پرفروش داستان عشق جوانان!من برای اولین بار دوست دختر پیدا کردم!اما... من باکره هستم و واقعاً بلد نیستم با دخترا کنار بیام!در چنین مواقعی از دوست دوران کودکی ام حنا چه راهنمایی بخواهم؟سپس ... "فعلا چرا باکره خود را دور نمی اندازید؟"من نمی خواهم او بفهمد که من یک باکره هستم و من نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم، بنابراین تصمیم گرفتم رابطه جنسی را تمرین کنم!و من در نهایت بعد از تمرین حتی ضربه بادکنک، کونیلینگوس و واژن متوجه شدم.من….من عاشق هانا هستم! !

دوست دختری که پسرانه به نظر می رسد و شبیه مردان است، سینه های بزرگی داشت، بنابراین من زیاد سکس واژن داشتم.ایچیکا نانجو

«ایچیکا» تنها دوست زنی بود که می‌توانستم با او بازی کنم بدون اینکه از زن بودنم آگاه باشم، تا حدی به این دلیل که خانه‌های یکدیگر در همسایگی بود.اما بعد متوجه شدم.اینکه سینه های بزرگی دارهقیافه و رفتارش مردانه بود و من هیچ علاقه ای به سینه هایش نداشتم... اما وقتی متوجه شدم او را فقط یک زن می دیدم.

"من اونی که بودم نیستم..." وقتی به روستایی که کاری نداشتم برگشتم، دوست دوران کودکی با سینه های بزرگ که بزرگ شده بود دعوت شدم و تعطیلات تابستانی من بود. پر از سکس عرق کردهنیکایدو یومه

یک روز تابستانی به خانه پدربزرگ و مادربزرگم برگشتم.در آنجا دوباره با دوست دوران کودکی ام یومه چان آشنا شدم.دوستی از آن روزها تغییر نکرده است... چیزی که تغییر کرده سینه هاست. من دیگر آن چیزی نیستم که بودم.» از من دعوت شده بود تا سینه های بزرگ را لمس کنم و بدنم را مخلوط کنم... از آنجا روز به روز رابطه جنسی داشتیم.ما مثل میمون ها دنبال هم می گشتیم.

حنا ننامی بدون شیطان یک دختر جوان سادیست که هر روز با مورد علاقه اش از درون به من قلدری می کند.

حنا دوست دوران کودکی است که دوست دوران کودکی گستاخی است که گاهی اوقات با اعمال خشونت آمیز نزدیک می شود تا خجالتی خود را پنهان کند زیرا دوست دارد.هرچقدر هم که فرار کنی دنبالش خواهی رفت و قوی خواهی بود.فرقی نمی کند سر کلاس باشد!هر روز شیاطین را بیرون می کشم تا از دیدن چهره ام که از روی لذت منحرف شده است لذت ببرم.من خوشحالم اما جوجه هایی که همیشه بدون توجه به زمان و مکان و مورد به من حمله می کنند گیج می شوم ... اما من فوراً نعوظ خواهم داشت ...

وقتی دوست دختر گرانقدر من توسط DQN های کلاسش مورد لعنت قرار گرفت و توسط آفرودیزیاک ها مورد لعنت قرار گرفت، او را فاک کردند و او را لعنت کردند و نعوظ نانا یاگی پیدا کرد.

من از دیدن دوست دوران کودکی ام نانا که همیشه دوستش داشتم هیجان زده بودم.با اینکه باید مهم باشه... با اینکه باید دوستش داشتم.نمی‌توانستم نبینم که نانا را به‌عنوان برده‌ی جنسی لعنت می‌کنند، بنابراین از DQN‌ها خواستم تا نانا را آغشته به ماده مقوایی جنسی کنند.با این کار می توانید نانا را ببینید که با یوگا دیوانه شده است.چیزی که من بیشتر از نانا به عنوان یک دوست دختر دوست داشتم، برده جنسی نانا بود که به رابطه جنسی افتاد.کمپین تابستانی بزرگسالان 2022!نانا یاگی به صورت زنده ظاهر می شود!