من به پیستون رانندگی شاخدار معشوقه دیوانه-حساد معتاد هستم ... قرار بود زنی راحت باشم، اما به باتلاق لذت کشانده شدم Riri Nanatsumori
با زیردستانم رابطه فیزیکی داشتم.خسته کننده است که توسط زنی که دوستش دارم رنگ آمیزی شود، و این یک خراش فوری است... وقتش بود. «مدیر، مشورت...» به محض ورود به اتاق کنفرانس، دستم را به فاق خود دراز می کنم و مرا اغوا می کنم.با اینکه من یک زن منفعل بودم... هیجان اولین شلخته بازی را در شرایط بدی حس می کردم اگر گرفتار می شدم.به هیچ وجه من de M هستم! ?خوشحالی از اینکه نوک سینه هایم را نیشگون گرفتم، احساس از دست دادن زمانی که زیردستان زیبا با پیستون شمع رانده به حقارت نگاه می کردم... با یک حرکت بهبودی وضعیت کاملاً برعکس شد.