Henry Tsukamoto بدن زننده مادر اتاق زیر شیروانی ممنوعه (خنده).

ماتسوکو و تومیکو یوشیدا که یک مزرعه را اداره می کنند، دوباره با داماد خود کوسوکه که پنج سال پیش از او جدا شدند، قرار می گیرند.اما او نیز مانند پدرش قاچاقچی بود و با اینکه یک بار تبعید شده بود، بار دیگر به صورت قاچاق وارد کشور شده است.ماتسوکو در حالی که کوسوکه را مخفی می کند، به بدن جوان خود افراط می کند.دخترش تومیکو نیز جذب کوسوکه شده است.داستان یک حادثه کوچک بین جنسیت زنان نفرت انگیز و دردناک و واقعیتی که اجازه نمی دهد رخ دهد.

"من در گرمای نیمه تابستان هیجان زده خواهم شد..." یک سفر کاری به یک B&B NTR من می خواهم شوهرم و زندگی روزمره خود را فراموش کنم. بی اخلاقی برای 3 روز مایوکی ایتو

"میترسم یه روح ظاهر بشه... دوست داری با من بخوابی؟"آقای ایتو، یکی از زیردستان، سال گذشته ازدواج کرد و اخیراً نسبت به دوران مجردی اشتیاق بیشتری به کارش پیدا کرده است.با این حال، خیانت شوهرش کشف شد و او تازه در تنهایی غرق شده بود.روح بودن بهانه ای بیش نبود... در حالی که با او می خوابیدم و به دردسرهایش گوش می دادم، عاشقش شدم و با اینکه می دانستم میوه ممنوعه ای است، نوش جان می کردم...

سفر غیر وفاداری برای انزال 10 شات در یک شب با معشوقه عالی آرینا هاشیموتو

رابطه جنسی متراکم زنا به مدت دو روز و یک شب با معشوقه ای با بدن بسیار باریک و میل جنسی غیر طبیعی قوی.او قد بلندی دارد و پاهای زیبایی دارد.او با زیبایی و استایل بی نقصش، زن خوبی است که همیشه در میهمانی های شبانه و سکس مرا راضی می کند.داستانی درباره یک آخر هفته با چنین معشوقه فوق العاده ای و یک شب تا صبح او 10 شات انزال کرد.بدن منزجر کننده ای که هر چند بار انزال می کنید خسته نمی شود. احساس NTR دو نفر را کاملاً فحلی می کند!

8 ساعت از فرستادن بچه به مهدکودک تا بردنش ... مربی ورزش فوتبال پسر بزرگم و همسر دوچرخه سوار مامان خیانتکارش که رابطه جنسی خارج از ازدواج دارد.مانا ساکورا

[رحم دروغ نگفت.مادر بودن را فراموش کنید و به عنوان یک زن بخواهید رابطه جنسی داشته باشید. ] مانا ساکورا، مادر سه فرزند، روزهای خود را با کارهای خانه و مراقبت از کودکان می گذراند.من خودم را جذب مربی گروه پسری می کنم که پسرم بدون داشتن رابطه جنسی با شوهرم به آن تعلق دارد.پس از فرستادن کودک به مهدکودک، او و مربی در نهایت به یک رابطه زن و مرد در خانه می پردازند.وقتی متوجه شدم 8 ساعت رابطه جنسی داشتم.

"من غرق در رابطه جنسی هستم..." یوکا هوداکا که فقط به دنبال لذت زن متاهلی است که میل جنسی خود را به اوج رسانده است.

"من...می خواهم در رابطه جنسی غرق شوم..." همسر جوان "هوداکا یوکا" که اخیراً با همسرش رابطه جنسی نداشته است، میل جنسی خود را آشکار کرد. "بیشتر ... لطفا یک خروس به من بدهید ..." جنس حریص همسری که میل جنسی خود را به حد اعلا رسانده است ... من از درج مورد انتظار می لرزم و نمی توانم جلوی خود را بگیرم ... خود را به لذت بسپارید و به تمایلات جنسی خود وفادار باشید... 3 محصولی که میل جنسی زنان متاهل را برآورده می کند.

مایعات بدن آمیزش جنسی سوپی که حتی حس غیراخلاقی بی اخلاقی را که در سفر زنا از زین خارج می شود با بهترین معشوقه مینامی کوجیما منفجر می کند

سفر بهار گرم با مینامی، معشوقه ای که می فهمد بهترین تصاویر و سکس را دارد و متاهل است.ما می توانیم تقریباً یک بار در ماه ملاقات کنیم ... تا دفعه بعدی که ملاقات می کنیم، قول می دهیم که پرهیز کنیم و از بهترین رابطه جنسی لذت ببریم. "چه بهانه ای به همسرت آوردی؟" "من نمی خواهم وقتم را تلف کنم، پس بیا با هم رابطه جنسی داشته باشیم..." عرق از بدن در حال سوختن من بیرون می ریزد، جزر و مد موج می زند، بزاق درهم می رود... امروز نیز غرق در رابطه جنسی...

معشوقه ای با تالارهای بزرگ که اگر او را صدا بزنید و یک زنای ناخالص دگرجنسگرا پوشیده از مایعات بدن برای درمان امیال جنسی شما بیاید کارن یوزوریها

کارن یک معشوقه ایده‌آل است که به قدری راحت است که نمی‌توان او را «ابر گوشت» یا «اوناهو گوشت» خطاب کرد و اگر او را صدا بزنید، هر زمان و هر کجا به سراغ شما می‌آید.آنها به حمام در هتل، در محل کار می آیند و میل جنسی خود را کنترل می کنند.همسریابی ناخالص دگرجنس گرا پوشیده از مایعات بدن بیش از حد مبتذل فراموش کردن همسر و کارم!Uchinanchu Hcup Busty Bitch's Ma Co ○ پیستون کاهش استرس و بدون رزرو واژینال کام شات!پوشیده از عرق، جزر و مد، مایع منی، بزاق، و آب مرد، همه چیز در مورد لعنتی است!

یک ادراراب گوشتی میسترس بی تنه که اگر نامیده شود برای درمان میل جنسی شما می آید و یک زنای ناخالص دگرجنسگرا پوشیده از مایعات بدن سومیره میزوکاوا

یک معشوقه ایده‌آل، سومیره، که می‌توان او را یک «اِباب گوشت» یا «آناهو گوشت» نامید که اگر او را صدا بزنید، هر زمان و هر کجا به سراغ شما می‌آید.آنها به حمام در هتل، در محل کار می آیند و میل جنسی خود را کنترل می کنند.همسریابی ناخالص دگرجنس گرا پوشیده از مایعات بدن بیش از حد مبتذل فراموش کردن همسر و کارم!پوست سالم براق Busty Bitch's Ma Co ○ تسکین دهنده استرس پیستون شدید و بدون رزرو واژن!پوشیده از عرق، جزر و مد، مایع منی، بزاق، و آب مرد، همه چیز در مورد لعنتی است!

یک ماجرای درهم ریخته کرمپی بین دو معشوقه دوسکبه.گفتگوی کثیف حسادت و دختر گاوچران فراری با انزال تا صبح... ریهو فوجیموری مینا کیتانو

[با بازی دو بازیگر زن که می خواهند معشوقه شوند] مینا و ریهو، معشوقه هایی با تکنیک های اروتیک برجسته.اگر همزمان با شما تماس بگیرم، کدام یک برای معشوقه مورد علاقه من مناسب تر است؟ ?تقلا برای po! "من بهترین هستم و احساس خوبی دارم."دم دستی درهم، کار دستی لیسیدن نوک پستان، زن متوالی در بالا ایستادن، عرق کردن صحبت کثیف معکوس 3P!چند بار پای با پرس نیشگون گرفتن!بالاخره این دو نفر خیلی اروتیک هستند...!بهترین!

دلیل اینکه من در این سن ازدواج کردم این بود که آن پسر را داشتم ... میری فوجیزاکی

میری یک فرزند مطلقه دارد.او عاشق مرد جوانی شد که از بازدیدکنندگان دائمی دفتر میری بود و با او رابطه عاشقانه برقرار کرد.با این حال، میری از مخالفت پسرش برای قرار گذاشتن با مرد جوان تر ناراحت شد، اما او با مرد مطلقه ای ازدواج کرد که به دلایلی با او آشنا شد.در زمان ملاقات با پسر آن مرد، آن مرد کوچکتر روبروی میری نشسته بود که گفت از آشنایی با شما خوشحالم.بله، میرعی که می خواست هر طور شده با جوانتر زندگی کند، با پدرش ازدواج کرد.آرزو برآورده شد و ما چهار نفر شروع به زندگی مشترک کردیم.میرعی که برای اولین بار بعد از مدت ها در شبی که شوهرش به خواب رفته بود در آغوش او بود.در موقعیتی که نمی توانستم صحبت کنم، بی سر و صدا بدنم را روی هم جمع کردم و عشقم را تایید کردم.چند روز از آن روز گذشته بود و میری نتوانست عاشق او شود.میری نمی توانست تحمل کند که با همدیگر دست نزنند.در آن زمان، شوهر و پسرم گفتند که دو مرد برای ترویج دوستی بین والدین و فرزندان، مشروب می‌روند.میری نسبت به آن دو که چیزی در مورد او نمی‌دانستند احساس گناه می‌کرد، اما تصور اینکه او در آغوش او بود، پایین تنه‌اش را داغ کرد و لکه‌های شرم‌آور لباس زیرش را لکه‌دار کرد.

رئیس زن مورد تحسین و ساتومی سوزوکی

رئیس زیبا و زیبا سوزوکی سان.تصمیم گرفتم با رئیس زن مشتاقم به یک سفر کاری به یک منطقه محلی بروم.با این حال، من افسرده بودم زیرا نتوانستم جای خوبی را به او نشان دهم.خورشید شروع به غروب کرد و هوا شروع به تاریک شدن کرد.موفق شدم مسافرخانه ای پیدا کنم اما فقط یک اتاق موجود بود... به آبگرم رفتم و در حین خوردن غذای آماده مشروب خوردم.زمان با تحسین ظاهر یوکاتای رئیس می گذرد.نمای کناری او در حال انجام آتش بازی آنقدر دوست داشتنی بود که نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و به او اعتراف کردم که دوستش دارم ...

یومی کازاما، دعوت غیر قابل تحمل مادرشوهر برای دیک بزرگ دامادش همیشه

یومی با همسر و زوج دخترش به خوبی زندگی می کند.با این حال، وقتی با شوهرم بی‌جنس شدم و داشتم به خودم آرامش می‌دادم، دامادم یوما او را به یک غذای جانبی تبدیل کرد.یومی به خاطر خروس خیلی بزرگش برایش متاسف شد. به او گفتم: «به خاطر ما دو نفر» و دکاچی پو او را همه جا اغوا کردم.تمام مدت خروس بزرگ یوما که به حماقت مادرشوهرش سپرده شده است، دیگر طاقت ندارد.کمپین بالغ / زن متاهل 4!یومی کازاما به صورت زنده ظاهر می شود!

ادامه دادن به ماهی مرکب توسط جفت گیری غیرقابل کنترل دوست پسرم... یوکو شیراکی

مادری به نام یوکو که توسط دوست پسرش شینجی که برای ماندن در خانه آمده بود با لباس زیر دیده شد.با این حال، او به کسی که ساده لوح است علاقه نشان می دهد و با قلبی شیطنت او را اذیت می کند.و همانطور که بدن قوی او را لمس کردم، در عذاب بودم و نمی توانستم تحمل کنم.انرژی جوانی شینجی در برابر یوکو که رابطه فیزیکی با احساس سبکی داشت متوقف نشد و او بارها پشت واژن او را سرزنش کرد.و بدن یوکو فراتر از حد مجاز به جفت گیری مکرر بی وفا می رود و شروع به فریاد زدن می کند. ------------------------------------------------ -------------------- [زن بالغ / زن متاهل 30٪ تخفیف قسمت 1] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (ویدئو) در حدود 12 دسامبر (دوشنبه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید ----------------------------------------- ----------------------------

رکورد فراموشی زمان و دوست داشتن یکدیگر با همکلاسی دلتنگی که سه روز متاهل شده بود که به زادگاهش بازگشت.معبد جینگوجی نائو

این تابستون که سیکاها از گریه بند نمیومدند، تابستون دوباره به خونه برگردم.دستانم را روی کیسه محراب بودایی گذاشتم، با پدرم صحبت کردم و به سمت پارک رفتم که در آنجا بهترین دوستم تاکاشی را دیدم.وقتی در گرگ و میش بودم و به دریاچه نگاه می کردم، ناگهان روی شانه ام کوبیدم.با نگاهی به گذشته، نائو، که در دوران دانشجویی همیشه دوستش داشتم، ایستاد.من الان همسر تاکاشی هستم.و از آنها برای صرف غذا در خانه دعوت خواهند شد.بدون اینکه بدانم عقربه های ساعتی که در دوران دانشجویی متوقف شده بود شروع به حرکت کردند...