نمایش156 فیلم

سرگرمی های جنسی NTR من با یک شریک تجاری مشمئز کننده برای سرگرم کردن او نزد یک پیرمرد رفتم، اما او حتی با وجود اینکه تولدش است برنگشته است ... Natsu Igarashi

ناتسو که برای یک تولید کننده نوشیدنی کار می کند، در حالی که مست است در سرگرمی پدری که از شریک تجاری خود متنفر است، به هتل آورده می شود.وقتی تهدید به توقف معامله شدم... نتوانستم امتناع کنم و در نهایت شب را با او گذراندم... و وقتی از آن به عنوان شوخی استفاده کردم، در نهایت شب را با پیرمرد نفرت انگیز بی بدیل گذراندم. دوست پسرم در خانه منتظر بود تا تولدش را جشن بگیرد.

بهترین معشوقه مرداب یوآ میکامی یک رابطه ایده آل فقط برای رابطه جنسی دارد که در کار و خانه تداخلی ایجاد نمی کند.

در ابتدا، من بسیار خوش شانس هستم که چنین معشوقه زیبایی دارم، متواضع و شخصی، و همیشه از من تعریف می کند، اما من در خانواده ام دخالت نمی کنم.چقدر راحت است!فکر کردماما او بیش از حد وابسته به عشق شهوانی بود.با این تصویر از صبح جی پو میخوام.هنگامی که آن را وارد می کند، مرد را به همان اندازه هیجان زده می کند که در حین چرخاندن اندام های سحر آمیز به لعنت می افتد.قبل از اینکه بفهمم آنقدر در ذهن و بدنم غرق شده بودم که نمی توانستم زندگی ام را بدون او احساس کنم.

بدن اروتیک بسیار عالی او که برای اولین بار در یک بارندگی ناگهانی چریکی ساخته شده بود، کشف شد!دیگر طاقت ندارم و سینه هایم را می مالیم!تا صبح به معاشقه و معاشقه ادامه دادم! !ری کامیکی

آقای کامیکی در شرکت ساکت و ساکت است.همکار که با فشار شدید او آشنا شد.مرد باکره است و همیشه برای اولین بار در زندگی اش در مورد او هیجان زده است.یک روز، در یک قرار ملاقات، در یک باران سیل آسا گرفتار شدم و تصمیم گرفتم به خانه او پناه ببرم.وقتی کاپشن خیسم را در آوردم، متوجه شدم که او یک دختر کوچک پنهان است!فاق من یک واکنش صادقانه نشان می دهد در حالی که مشکل دارد کجا را نگاه کنم!

Nagae STYLE با دقت انتخاب بازیگر زن "شوا" زن تند و زننده

جایی بوی انسان، جایی ناماماما، هیجان نوستالژیک به طور واقع بینانه زنده می شود... این تاثیر نوستالژیک جنسی است.

Class Reunion NTR من نمی توانم باور کنم که دوست پسر سابقم که مدت ها پیش با عروسم بازی می کرد مرا به زور می کشد ... Tsukasa Aoi

من با تسوکاسا که از دوران دانشگاه عاشقش بودم ازدواج کردم.در آن زمان او با کیمورا، یک پلی بوی قرار می گرفت و بارها مورد خیانت قرار گرفت.من احساساتم را به تسوکاسا منتقل کردم و ازدواج کردم و زندگی آرامی داشتم. "کیمورا-کون هم می آید، اما نگران نباش."حتی اگه کیمورا بیاد خوب باشه...قرار بود از مهمانی اول برگردم اما نتوانستم با او ارتباط برقرار کنم و او حتی بعد از نیمه شب هم برنگشت.

دلیلی دارد که من را در فروشگاه رفاه دفن کردند و هر روز با خواهر J جام می پاشم.آنزای و همکاران

وقتی در یک فروشگاه رفاه مشغول به کار شدم، با یک زن زیبا آشنا شدم.او کار صندوق را انجام نمی دهد و همیشه در حیاط خانه کار می کند.چرا او چنین کاری انجام می دهد؟سینه ای بزرگ که از روی لباس شما در ظاهری زیبا دیده می شود.فکر کردم نامتناسب است، اما وقتی با او بیرون رفتم و مشروب خوردم، راز آن را فهمیدم.پس از آن، او وسوسه شد که مورچه‌اش بداخلاق شود...از اونجا شیر پر رو مالیدم و دوباره آمیزش کردم و به میل جنسی همدیگر ضربه زدم. "من می خواهم در مورد شما بیشتر بدانم ...".

اون موقع هیچی بهش فکر نمیکردم اما لباس زیر دوست دوران بچگیم اروتیک و زیبا بود... ~یک رابطه عاشقانه دو روزه آخر هفته که وقتی دوباره با او آشنا شدم قلبم را از شورت زن متاهل آیری ربود~ بزرگسال درام عشق خالص!زن متاهل x زنا x دوست دوران کودکی وضعیت بشقاب آهنی!آیری کیجیما

آیری چان، دوست دوران کودکی که پس از مدت ها غیبت دوباره ملاقات کرد، زنی متاهل شد.کوچک که بودم می گفتم زیاد بازی می کنم و در آینده ازدواج می کنم.گل ها در قصه های قدیمی شکوفا می شدند و نوستالژی مخفیانه بازی می کردند.من از مدت ها قبل همیشه در یک مکان ثابت پنهان شده ام و به زودی پیدا خواهم شد...بالاخره امروز هم همینطوره...با این حال، چیزی که با آن روزها متفاوت است این است که من امروز آنجا رابطه جنسی داشتم.دو نفر در آتشدلیل از دست رفتهخیانت، احترام، عقل سلیم... همه چیز را فراموش کنید و فقط دو آخر هفته را در رابطه جنسی بگذرانید! !

Yayoi Iriyama، که گوشت چاق و نرم و بالغ یک خاله زیبا و کثیف را می بلعد

یایویی، خاله زیبایی که پس از جدایی از همسرش در خانه زوج خواهرش زندگی می کند و به سختی در کارهای خانه کار می کند.برادرزاده‌ای که با سینه‌های رسیده و تازه و باسنی بزرگ زندگی می‌کند، حس هوس‌بازی دارد.یک روز به دلیل بیرون آمدن باسن بزرگ عقلم را از دست دادم و از اقدام ناگهانی برادرزاده ام که بدن نرم و رسیده اش را مالیده بود، متحیر شدم، اما وقتی سینه هایم مالیده شد و بیدمشکم دست به دست شد، خودم را تسلیم لذت کردم. خیلی وقت بود حس نکرده بودم خاله زیبا که خسته شده.عمه ای زیبا که با برادرزاده ای شاد می شود که بدن چاق خاله زیبایی را می بلعد که با مردی بالغ خیس می شود و در یک معاشرت خشن گوشت بالغ را تکان می دهد.

همسر برادر بزرگترم که مفت می زند مرا دیوانه می کند.بدون وسوسه سوتین 1 هفته زندگی.کانو ماهو

هشت سال است که در یک تولید کننده لوازم خانگی در شهر خودم مشغول به کار شدم.من قبلاً در کارخانه سخت کار می کردم، اما اخیراً مدیریت شرکت سخت شده است، بنابراین تصمیم گرفتم از 8 روز مرخصی استحقاقی خود برای تغییر شغل در توکیو استفاده کنم.خوشبختانه برادرم و همسرش به من اجازه دادند در خانه زندگی کنم، اما ماهو خواهر شوهرم کمی طبیعی است و معمولا اوقاتش را بدون سوتین می گذراند.بدنی چاق، سینه های بزرگ نرم و در حال ریختن.آیا می توانم در این هفته سالم بمانم؟

من به پیستون رانندگی شاخدار معشوقه دیوانه-حساد معتاد هستم ... قرار بود زنی راحت باشم، اما به باتلاق لذت کشانده شدم Riri Nanatsumori

با زیردستانم رابطه فیزیکی داشتم.خسته کننده است که توسط زنی که دوستش دارم رنگ آمیزی شود، و این یک خراش فوری است... وقتش بود. «مدیر، مشورت...» به محض ورود به اتاق کنفرانس، دستم را به فاق خود دراز می کنم و مرا اغوا می کنم.با اینکه من یک زن منفعل بودم... هیجان اولین شلخته بازی را در شرایط بدی حس می کردم اگر گرفتار می شدم.به هیچ وجه من de M هستم! ?خوشحالی از اینکه نوک سینه هایم را نیشگون گرفتم، احساس از دست دادن زمانی که زیردستان زیبا با پیستون شمع رانده به حقارت نگاه می کردم... با یک حرکت بهبودی وضعیت کاملاً برعکس شد.

مربی زیبای 22 ساله ای که مرا دیوانه می کند آیاکا کاواکیتا

سایکا کاواکیتا در نهایت ممنوعیت نمایش تمام عیار را لغو کرد! (خلاصه) آیاکا سنسی، معلمی که توسط والدینش استخدام شده است تا برای امتحانات ورودی درس بخواند.او چند جادو کرد تا به من نزدیک شود.بعد من همیشه نگران معلم هستم.معلمی که من را محکم می پذیرد.سوالی که به طور معمول پرسیدم، که فکر می کردم هر دو احساس بود.بلافاصله حالت آیاکا ابری شد ... (تا اینجا) سایکا کاواکیتا با لباس معلمی بزرگسالان را وسوسه می کند...!

دوست دختر مریض و بستری من به زور توسط یک ارشد غول محلی پایین کشیده شد و او را سوار بر اسب سواری با فشار پرس Creampie NTR Tsumugi Akari

یک دوست دختر بیمار و ضعیف توسط یک سالخورده محلی با جثه درشت سوار شد و بارها در حالتی که نمی توانست حرکت کند او را به ماهی مرکب وادار کردند و از ناحیه واژن مورد اصابت گلوله قرار گرفت.حمله به خانه!اسب سواری اجباری جنسی فشار.نمیتونم به دوست پسرم بگم!مرد ضربه ای مطیع ●.پرس واژن غول پیکر در شرایطی که نمی توانید حرکت کنید.آمیزش جنسی خامه ای که نیاز به آموزش سالمندان دارد.من می خواهم فرار کنم، اما نمی توانم حرکت کنم.از وقتی که ارشد دوست پسرم بارها و بارها مورد لعنتی قرار می گرفت، احساس لذت می کردم...

برس زن بالغ منی فشرده شده

آیا واقعاً برای اولین بار است که چنین خاله ای داشته باشید؟ ….بهترین رابطه جنسی کودک که منجر به انزال فوق العاده ملایم می شود.مجموعه‌ای درام که در آن یک زن بالغ به آرامی و به آرامی کون‌های باکره‌ای را می‌نویسد که هذیان‌های متورم دارند، زیرا تجربه ندارند.

می‌چان که به خانه روبروی محل زندگی من نقل مکان کرد، متوجه شد که دارد نگاه می‌کند...من یک باکره هستم و اسباب بازی می شدم و به لعنتی ادامه دادم.می میاجیما

می چان، دختر زیبایی که به روستایی که من زندگی می کنم نقل مکان کرده است.قبل از اینکه بفهمم، غرق در نگاه کردن به می چان بودم که در خانه روبروی خیابان زندگی می کرد...یک روز در حال نگاه کردن به من گرفتار شد و می‌چان به من تجاوز کرد.ولی من دارم عاشق می چان میشم...

آمیزش خیس و عرق‌زده هر روز با خواهر بی‌تنه‌ای محافظت‌نشده که در حومه شهر زندگی می‌کند.ایمی فوکادا

وقتی در خانه یکی از اقوام اقامت داشتم، زمانی که یک شارژر گوشی هوشمند قرض گرفتم با امی آشنا شدم.شب رفتم بغلی تا حمام قرض بگیرم و توی حموم با امی سان برخورد کردم.من که نمی توانستم این ناهنجاری را تحمل کنم، محل را ترک کردم و از پنجره به حمام امی نگاه کردم.و روز بعدبه بهانه شارژ گوشی هوشمندم دوباره به عیادت خانم امی رفتم، اما طاقت ظاهر بی دفاع خانم امی را نداشتم که چرت می زد و دستم را دراز می کردم.

یک هفته بدون پدر و مادر ... [متولد خارج از کشور و فوق العاده آزاد برای رابطه جنسی] خواهر ناتنی همیشه نیمه برهنه و سه تا دختر بزرگ زندگی جمعی را پوشش می دادند Karen Yuzuriha Rika Aimi

"احمق! ما خواهر و برادر هستیم." "برادر شوهرم. این قانونی است."خواهرم ریکا همکلاسی است.خواهرم کارن یک بچه پایین تر است.برهنه شدن در اتاق امری عادی است، احتمالاً به دلیل زندگی طولانی بین فرهنگی فقط زنان.آنها در مورد فاق من که در حال خوب شدن است کنجکاو هستند.سه روز حدی بود برای سرکوب شهوت نوجوان.در مدرسه، در خانه، ما به لذت جنسی پی می بریم و فقط به داشتن رابطه جنسی ادامه می دهیم.

هر پنجشنبه وقتی همسرم به خاطر درس هایش دیر می شود، من بارها با آرینا زیردستانم انزال می کنم.

همسرم هر پنجشنبه دیر به خانه می آید.من فقط به این دلیل که اینجاست اضافه کار می کنم.یک روز متوجه می شود که زیردستانش آقای هاشیموتو نیز فقط پنجشنبه ها اضافه کار می کند. "دوست داری منو ببوسی؟"از آن زمان به بعد هر پنجشنبه به روز اضافه کاری و بلوچو تبدیل شد.رابطه عاشقانه در شرکت را دیگر نمی توان فقط به یک بوسه و در نهایت رابطه جنسی داخلی بسنده کرد. ------------------------------------------------ -------------------- [50% تخفیف فروش قسمت 1] به پایان رسیده است.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به طور خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 10 اکتبر (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

وسوسه ناخودآگاه خواهر بزرگتر زن متاهل ملایم و طبیعی که در صورت درخواست نمی تواند امتناع کند.بنفشه میزوکاوا

رونین سایتو عاشق زن متاهل "سومیر" که در همسایگی زندگی می کند، شد.او به سایتو اهمیت می‌دهد، شام می‌دهد، در امتحاناتش از او حمایت می‌کند، و علاوه بر این، او زیبایی بی‌نظیری است و سبک برجسته‌ای دارد.دلیلی وجود نداشت که او عاشق سومیره نشود.با این حال، اگرچه او شوهرش را که در خانه ای شاد با سومیره زندگی می کند تحسین می کند، اما در مورد عاشق نشدن او نیز احساس تعارض می کند.یک روز در وسط روز صدای جیغی از خانه سومیره شنیده شد و سایتو به کمک شتافت. ------------------------------------------------ -------------------- [Triple HAPPY 30% OFF فروش شماره 7] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 11 آبان (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

Henry Tsukamoto بدن زننده مادر اتاق زیر شیروانی ممنوعه (خنده).

ماتسوکو و تومیکو یوشیدا که یک مزرعه را اداره می کنند، دوباره با داماد خود کوسوکه که پنج سال پیش از او جدا شدند، قرار می گیرند.اما او نیز مانند پدرش قاچاقچی بود و با اینکه یک بار تبعید شده بود، بار دیگر به صورت قاچاق وارد کشور شده است.ماتسوکو در حالی که کوسوکه را مخفی می کند، به بدن جوان خود افراط می کند.دخترش تومیکو نیز جذب کوسوکه شده است.داستان یک حادثه کوچک بین جنسیت زنان نفرت انگیز و دردناک و واقعیتی که اجازه نمی دهد رخ دهد.

زمانی که او در یک سفر کاری دور بود، رکورد 3 روز لعنتی با خواهر کوچکش از صبح تا شب میرو ساکامیچی

"شما کدام را ترجیح می دهید، خواهرم یا من؟"فکر می کردم چنین روزهای شادی تا ابد ادامه خواهد داشت... تا آن روز...به محض اینکه او در یک سفر کاری از خانه خارج شد، من فعالانه توسط خواهرم اغوا شدم و در حالی که احساس گناه می کردم، با خواهرم که از او شهوانی تر و بامزه تر بود لعنتی کردم تا اینکه اسپرمم تمام شد.روزهای ترشی سکس با خواهرم ناخوشایندترین روزهای زندگی من بود و مبتذل ترین و هیجان زده ترین روزهای او سه روز غیبت کرد.

کیرارا آسوکا، یک دختر مشهور بی تنه که کاملاً بسته شده بود و به زور متعهد شده بود

کیرارا آسوکا بدون هیچ گونه ناراحتی به عنوان یک بانوی کلاس بالا با دارایی های عظیم بزرگ شده است.با این حال، دختر با طناب بسته می شود و به طور کامل توسط جاده های بیرونی با خطوط خونی نزدیک که ملک را هدف قرار می دهند، زیر گرفته می شود.ارتعاش در حالی که به ستون ثابت است سرزنش می شود، غل و زنجیرها در حالت آویزان مانند گیوتین فشرده می شوند و طناب به بدنی که به وفور در سینه رشد کرده است گاز می گیرد و جنایت در حالی که فریاد می کشد ادامه می یابد.کار ممنوعیت اسارت که کیرارا آسوکا فردا به چالش کشید!

"فقط دوش را به تو قرض می دهم." آخرین قطار ناپدید شد و من از اتاق کارمند زن همکارم هیجان زده شدم ... آنقدر از سینه های بی دفاع و پاهای برهنه ام هیجان زده بودم که سوسو زدن همسرم از بین رفت و من تماماً دیوانه شدم. شب ... مایوکی ایتو

Maiyuki که همزمان با من به شرکت ملحق شد، در مسیر سریع موفقیت قرار داشت... من ناامیدانه به ازدواجم چسبیده ام و شکاف بیشتر شده است.من به حمایت Maiyuki پیوستم، اما نتوانستم به عقب برسم، بنابراین یک شب ماندم و اضافه کار کردم. "مگه حموم نمیکنی؟ لعنتی! نزدیک اتاق منه... یه دوش قرض میدم."ایجاد یک چهره طبیعی بدون آرایش!من فقط میخوام لعنت کنم و طاقت ندارم... ------------------------------------------------ -------------------- [50% تخفیف فروش قسمت 3] به پایان رسیده است.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 10 اکتبر (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... رین اوکای

خانواده من با همسرم و مادر همسرم زندگی می کنند.من هر روز با مادرشوهر چاق و چاقم مشکل داشتم.یک روز مادر شوهرم لباس زیر را در حمام دید.وقتی لباس زیر را با تکان کمی بو می کشم، بوی مادرشوهرم می آید.غرق در دست گرفتن فاقم بودم...

اعتراف زن متاهل آیاکا/من توسط هیولایی تلقیح شدم... آیاکا تومودا

شوهرم بچه می خواهد، اما من هنوز می خواهم از زندگی خود به تنهایی لذت ببرم.یک روز رئیس سابقم وقتی کار می کردم از من التماس کرد که به سر کار برگردم.من در حال ضرر بودم، اما شاهد صحنه ای بودم که شوهرم با یک زن غریبه دوست بود.ناامید به شرکت رئیس سابقم رفتم تا شغل جدیدی پیدا کنم، اما ناگهان مورد حمله قرار گرفتم و حتی از ناحیه واژن شلیک کردم...

عشق خالص، نامناسب برای معلم.یومنو آیکا

وقتی گیر کردی نمیتونی بیرون بیای...یک عاشقانه نابخشودنی بین یک معلم و یک دانش آموز.فریب بیماری ساختگی یک دانشجوی پسر برای رفتن به هتل عشق.من به وجودی وابسته شدم که بیشتر از هر کس دیگری به من نیاز داشت و می خواست.امتیاز آزمایشی رایگان برای اولین بار!

"من فقط می خواهم دوست داشته باشم ..." در نتیجه به دوست دختر عاشق او که به عنوان یک زن راحت با او رفتار می شد معتاد شدم.مینوری کاوانا

یک سال عقب تر از پایان رونین ● در همان دانشگاه میساتو، که در دوران مدرسه دوستش داشتم... دیدن دوباره در یک دایره عجیب است. این فریبکاری بود که توسط یک ارشد مورد آزار و اذیت قرار گرفت و او تکان داد: "این کار را نکن زیرا او یک نیزه است."با اینکه اعتراض کردم، انتقام گرفتم... این یکی باعث عمیق تر شدن رابطه شد و تصمیم گرفتیم با هم بیرون برویم.از آنجایی که من یک زن با عشق زیادی هستم، تکنیک سکس فوق العاده است ... من یک آماتور جنسی بودم و به باتلاق لذت معتاد بودم.مرد نیزه ای نیست، من فقط به دنبال عشق هستم.

ملاقات مجدد با شخص مورد علاقه برای اولین بار در چند سال ... می خواهم چند ساعتی را با هم بگذرانیم و بدون خواب رابطه جنسی داشته باشیم.هبی آیاکا

از طریق معرفی یکی از دوستان آشنا شدیم.آن‌ها فوراً آن را قطع کردند، و باید شمارش معکوس می‌شد تا زمانی که قرار ملاقات را شروع کنند، اما یک سفر کاری بلندمدت ناگهانی خارج از کشور، آن را به یک لوح خالی تبدیل کرد.این دو که نمی توانند احساسات خود را رها کنند، در مدت زمان کوتاه 24 ساعته دوباره همدیگر را ملاقات می کنند.آن دو احساسات خود را به یکدیگر منتقل کردند و در شرایطی که نمی دانستند چه زمانی دوباره همدیگر را ملاقات می کنند، تا زمانی که زمان اجازه می داد، هیچ دقیقه یا ثانیه ای دریغ نکردند تا بدن یکدیگر را فراموش نکنند و عبارات، جدی و پرشور. .

مالیات مهمان‌نوازی فوق‌العاده اروتیک یابا G Men VS صاحبخانه نامرئی Nanao Nakano

یک روز با اداره مالیات تماس تلفنی می گیرد.این یک تماس اتهامی بود که مسافرخانه ای که نانائو در آن به عنوان مالک کار می کند، از مقدار قابل توجهی مالیات فرار کرده بود.بلافاصله، Oiwa و Inoue، مقامات مالیاتی، برای انجام تحقیقات مخفیانه به مسافرخانه چشمه آب گرمی که Nanao در آن اقامت داشت، رفتند.Nanao متوجه کارمندی می شود که شب را در یک چشمه آب گرم می ماند و تحقیقات مخفیانه ای را انجام می دهد.

خواهرش نیم تنه جی کاپ است... در حالی که 3 روز غیبت داشت با خواهر شیر خدایش نیزه زد.آنزای و همکاران

روزی که معشوقم به مسافرت رفت، من به خانه او رفتم تا چیزی را که فراموش کرده بودم بردارم و با خواهر بزرگتر فوق العاده جذابش آشنا شدم.خواهر بزرگم از حمام خارج شده است و من نمی توانم سینه های بزرگ او را که خیلی اروتیک هستند تحمل کنم و به زور رابطه برقرار می کنم.از اونجا خواهرم هم در میل جنسی اش آتش گرفت، لعنتی وقتی برنج می خوردم، وقتی حمام می کردم فرو می کرد، حتی اگر دراز کشیده بودم دوباره می گذاشت و من از قبل در تماس بودم!با این حال، جی پو همیشه به زیبایی الهی جوانان بزرگ می پیچد!من به انزال ادامه دادم تا اینکه برگشت...

خلوص پراکنده در تجاوز به تجاوز به دوست دختر پسرم تسوموگی آکاری

یویی شروع به قرار ملاقات با میتسوهیکو کرد که در یک کار نیمه وقت با او آشنا شد.میتسوهیکو یویی را به خانه اش دعوت می کند تا اولین دوست دخترش را به پدرش معرفی کند.پس از مرگ همسرش، کوزو و میتسوهیکو که بدون زن زندگی می کردند، بدون توجه به سنشان مجذوب یویی شدند.یک روز، کوزو با تظاهر به دریافت نصیحت از یویی، که با میتسوهیکو بر سر یک موضوع بی اهمیت دعوا کرده بود، به یوی نزدیک می شود.در پشت عشق بی گناه، رابطه فیزیکی بی پروا کوزو و یویی عمیق تر شد.

مایوکی ایتو می گوید: "دیروز معلوم شد که من بی دانه بودم، اما همسرم 4 ماهه باردار است ..."

همسرم همیشه می خواست بچه داشته باشد.من با گنج کودک نعمت نداشتم و با هم تحت درمان باروری قرار گرفتم.و همسرم الان 4 ماهه بارداره.چنین زمان شادی فقط یک تکه کاغذ سر و صدا کرد و فرو ریخت ...[آزواسپرمی] که روی میز آزمایش مایع منی که همسرم پنهان کرده بود درج شده بود ... چه خبر است ... من نباید باردار باشم ... می توانم به بچه ای فکر کنم که توسط مرد دیگری باردار شده است.همسرم آنقدر مرا دوست داشت که مرد دیگری او را در آغوش گرفت تا به من صدمه نزند ... چون او من را دوست دارد ...

یک رئیس تنومند و یک زیردستان باکره در یک سفر کاری در یک هتل اتاق مشترک هستند... زیردستانی که واقعاً وسوسه شیطنت دریافت کرده است 10 رابطه جنسی انزالی دارد Riri Nanatsumori

من با رئیس زیبای دلتنگی ام به یک سفر کاری رفتم، اما پس از انجام یک سری اشتباهات، در نهایت در اتاق هتل مشترک شدم.هنگامی که باکرگی با رفتار مشخص می شود، "آیا این نوع چیزها هیجان انگیز است؟ اما من نمی توانم کاری انجام دهم، درست است؟" من نیمه خوابم و بوسیده شده ام و میل جنسی من وحشی شده است!مهم نیست که چند بار رئیس آن را دریافت می کند، پیستون پیگیری!10 انزال بی وقفه که با انجام یک اشتباه با جی پو بی همتا شما را مجذوب خود می کند!

"من در گرمای نیمه تابستان هیجان زده خواهم شد..." یک سفر کاری به یک B&B NTR من می خواهم شوهرم و زندگی روزمره خود را فراموش کنم. بی اخلاقی برای 3 روز مایوکی ایتو

"میترسم یه روح ظاهر بشه... دوست داری با من بخوابی؟"آقای ایتو، یکی از زیردستان، سال گذشته ازدواج کرد و اخیراً نسبت به دوران مجردی اشتیاق بیشتری به کارش پیدا کرده است.با این حال، خیانت شوهرش کشف شد و او تازه در تنهایی غرق شده بود.روح بودن بهانه ای بیش نبود... در حالی که با او می خوابیدم و به دردسرهایش گوش می دادم، عاشقش شدم و با اینکه می دانستم میوه ممنوعه ای است، نوش جان می کردم...