نمایش156 فیلم

-بیدار شدن از خواب تا صبح روز بعد با داروی غرایز جنسی- کیمسهکو در اتاق مشترک NTR تجاوز جنسی "از آن متنفرم که جدا شدم..." Kaede Karen

"من آنقدر از آن متنفرم که از هم جدا شدم ..." یک شب ترتیب داده شد.یک اتاق مشترک با همکار دوست پسر سابق منفور ... سکس سرخوشی مانند یک جانور پس از مست شدن با یک داروی غرایز جنسی! !! "بدنم داغ است..." مدتی است که این کار را نمی کنم (می خندد) "نه، نامزدم!" .. .. "بیا بیشتر هیجان زده شویم" زن دیوانه ای که پرواز می کند. "آره، اوه! احساس خوبی دارد!" "تو کاملا دیوانه ای. (می خندد) «بهترین! !!من بیشتر می خواهم! !!

معلمی که یک سال پیش به او اعتراف کردم از من پرسید: قولی را که آن روز دادی یادت هست؟ناتسوکی مارون

[معلمی زیبا که به آرامی شما را به سمت انزال راهنمایی می کند] یک سال پیش به آقای ناتسوکی اعتراف کردم. به من گفتند: «بعد از فارغ التحصیلی به آن فکر خواهم کرد» اما می دانستم که به هر حال غیرممکن است.برای همین تعجب کردم.بعد از اتمام جشن فارغ التحصیلی تنها بودم، اما استاد با مهربانی با من صحبت کرد.آن روز از باکره بودن در خانه معلمم فارغ التحصیل شدم.

2 روز در طول بازگشت به خانه غرق شدن در رابطه جنسی متراکم با آسایش یک خروس بزرگ پدرشوهر خیانتکار که به مدت 7 سال به شوهر بی جنس خود نگاه می کند مایوکی ایتو

اگر حواست به من بود ... اگر از من مراقبت می کردی من عاشق پدرشوهرم نبودم. 2 سال گذشت و من جرأت کردم و از او خواستم بیرون، اما او مرا نگرفت.می خواستم برم مسافرت ولی برگشتم خونه پدر و مادر شوهرم... خیلی خودخواهیه که من و پدرشوهرم رو رها کنم و با دوستای قدیمیم بگردم.وقتی رقت انگیز و تنها بودم پدرشوهرم به من دلداری می داد ... با اینکه دوست نداشتم خروس بزرگ پدرشوهرم خیلی تحریک کننده بود.ناامید، بارها و بارها پدرشوهرم را می پذیرم.

انجمن فارغ التحصیلان NTR آخرین اشتباه درست قبل از ازدواج ... نامزدی که با دوست پسر سابقی که منطقه فرسایشی را می شناسد مو آماتسوکا رابطه جنسی احمقانه ای گرفت

خبر اتحاد دوباره به مو می رسد که در شرف ازدواج با دوست پسر مهمش است.با وجود اینکه نگران نامزدش بود، به جلسه کلاس رفت.مو، که دوباره با دوست پسر سابقش متحد شد، توسط یک پیرمرد اغوا می شود ... و احساسات قدیمی او دوباره شعله ور می شود.من بارها با تکنیک دوست پسر سابق عالی که همه چیز را در مورد منطقه اروژن مو می داند ماهی مرکب هستم.من اشتباه درخواست رابطه جنسی خشونت آمیز را تکرار می کنم تا مهربانی.

"اوه، آخرین قطار گم شده است! اجازه بدهم در خانه من بمانید؟" وقتی دعوت یک مدیر فروشگاه زیبا را در شغل پاره وقتم پذیرفتم، دلیلم با لباس های بدون لباس و بی دفاع منفجر شد... آیکا یومنو

«آخرین قطار را از دست دادم چون کار پاره وقتم را تمدید کردم...» بازگشت به محل کارش دردسرساز است، بنابراین مدیر فروشگاه زیبا از او خواسته بود که اضافه کار کند.برای اینکه تو اتاق بمونی! ?ملایم، بالغ، زیبا و با سینه های بزرگ... یومنو سان کسی است که به او نگاه می کنم.قلبم در لباس راحتی که خیلی بی دفاع است می تپد... علاوه بر این، من با پوشیدن لباس زیر و سوتین اغوا شدم! ? «منتظر چیز بدی بودی، نه؟» او چهره‌ای جوان و اعتصابی قوی دارد و انگیزه‌های باطنی‌اش در حال اجراست.امتیاز رایگان برای 1,000 ین اول!

"لطفا مادرم را ببخش" مادری که آلت تناسلی بزرگ شوهر دخترش را فراموش می کند... فصل دوم کاسومی ایکیا

مادرشوهر، رابطه جنسی در روز روشن، اروتیک است، اینطور نیست؟با وجود اینکه لعنت شده بودم، باسن های قوی شوهر دخترم و خروس های سخت و بزرگ او به من لذت می بخشد، اما فکر می کنم نمی توانم این کار را انجام دهم، اما به کم کاری ادامه می دهم...

"هی، آیا تو واقعا باکره هستی؟" - یک زن متاهل که همچنان توسط یک کلاهبرداری باکره مرکب می شود - آی کانو

شوهری که علاقه ای به غذاهای لذیذ ندارد، عشقی آشفته است.حتی اگر به فکر شوهرش باشد و غذا درست کند، در نهایت فقط یک لقمه می خورد زیرا سالم نیست.برای رهایی از استرس چنین عشقی به سالن زیبایی بروید.سرگرمی ها با مدیر فروشگاه شیک پوش مسن تر مطابقت دارد.یک روز تصمیم گرفتم با مدیر فروشگاه بیرون بروم تا غذا بخورم، اما چیزی که در آنجا منتظر من بود مدیر فروشگاه نبود، بلکه یک کارمند جوان بود که مدام اشتباه می کرد.من فقط یک بار از او التماس کردم که رابطه جنسی داشته باشم، اما ... این جوان عادی نیست! !

«اگر فقط یک دوش است، می‌توانی قرضش کنی...» وقتی آخرین قطار تمام شد، به اتاق یک کارمند زن جوان رفتم... با هیجان لباس‌های راحتی بدون محافظ و بدون آرایش، تمام شب را دیوانه‌وار گذراندم. Mouretsu آنقدر که وجود همسر سوسو زدن من به باد رفت.

یک کارمند پنجره که مدام از بچه های جوانش جلوتر است... کوراموتو سان تنها جوانی است که به من احترام می گذارد.به نظر می رسد وقتی تازه وارد بوده، خودش را مدیون دنبال کردنش می داند.وقتی روزها و روزها اضافه کار ماندم، "سالمند، ممکن است بد باشد... آیا می توانم به شما دوش قرض بدهم؟ نزدیک خانه من است..." سینه بند سینه بند بیش از حد بدون دفاع پس از حمام و پاهای زیبا و صاف بیرون آمدن و فاق من موکوموکو است... حتی یک صورت جوان با آرایش پاک شده، ضربه بزنید! " ارشد، دوستت دارم..." نمی توانستم تکانه هایم را کنترل کنم... ------------------------------------------------ -------------------- [جمعه سیاه 30% تخفیف قسمت 2] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به طور خودکار به محصول خریداری شده (ویدئو) در حدود 1 ژانویه (چهارشنبه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

"فقط دوش را به تو قرض می دهم." آخرین قطار ناپدید شد و من از اتاق کارمند زن همکارم هیجان زده شدم ... آنقدر از سینه های بی دفاع و پاهای برهنه ام هیجان زده بودم که سوسو زدن همسرم از بین رفت و من تماماً دیوانه شدم. شب ... مایوکی ایتو

Maiyuki که همزمان با من به شرکت ملحق شد، در مسیر سریع موفقیت قرار داشت... من ناامیدانه به ازدواجم چسبیده ام و شکاف بیشتر شده است.من به حمایت Maiyuki پیوستم، اما نتوانستم به عقب برسم، بنابراین یک شب ماندم و اضافه کار کردم. "مگه حموم نمیکنی؟ لعنتی! نزدیک اتاق منه... یه دوش قرض میدم."ایجاد یک چهره طبیعی بدون آرایش!من فقط میخوام لعنت کنم و طاقت ندارم... ------------------------------------------------ -------------------- [50% تخفیف فروش قسمت 3] به پایان رسیده است.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 10 اکتبر (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

«من می‌خواهم مدیر فروشگاه را به خانه ببرم...» مردی را می‌برم که می‌خواستم مخفیانه بخوابم، و تا صبح قوی هستم.این زن میل جنسی دارد.بیش از 10 عکس حیرت انگیز انزال! !تسوموگی آکاری

زنی بی نظیر که 10 شات انزال می کند.4 شلیک متوالی در طول آخرین امواج عصبانی!حتی اگر انزال دارید، می توانید آن را در دهان خود نگه دارید و آن را تکرار کنید!دلیل میانسالی در وسوسه یک زن جوان فرو می ریزد! !جنازه نجس از یک زن.زنی که بدون آخرین قطار بعد از بسته شدن را هدف قرار می دهد.کرم های قوی بدون ترک آنطرف!علاوه بر این، یک سری از پیستون های محرک پیستون! ! "آیا می توانم اسپرمم را خالی کنم؟" "من همیشه دوست داشتم این کار را با مدیر فروشگاه انجام دهم."

"او هنوز فکر می کند من یک باکره هستم" اریکا اینامی توسط خواهرش که سینه های بزرگتر از او دارد (20) اغوا شد و بارها و بارها سکس خامه ای داشت

برای اولین بار در زندگی من، او همکلاسی من در دانشگاه بود.هنوز H بازی نکردمخواهرش اریکا قرار است سال آینده در امتحان شرکت کند، بنابراین من در ریاضیات خوب هستم، بنابراین تصمیم گرفتم معلم او باشم. این یک احساس سبک بود مانند "من خوش شانس هستم که یک کار نیمه وقت پیدا کردم و به خانه اش رفتم"، اما خواهر کوچکترم اریکا مرا به عنوان یک باکره مسخره کرد و با نشان دادن سینه هایش مرا اغوا کرد...

"من فقط می خواهم دوست داشته باشم ..." در نتیجه به دوست دختر عاشق او که به عنوان یک زن راحت با او رفتار می شد معتاد شدم.مینوری کاوانا

یک سال عقب تر از پایان رونین ● در همان دانشگاه میساتو، که در دوران مدرسه دوستش داشتم... دیدن دوباره در یک دایره عجیب است. این فریبکاری بود که توسط یک ارشد مورد آزار و اذیت قرار گرفت و او تکان داد: "این کار را نکن زیرا او یک نیزه است."با اینکه اعتراض کردم، انتقام گرفتم... این یکی باعث عمیق تر شدن رابطه شد و تصمیم گرفتیم با هم بیرون برویم.از آنجایی که من یک زن با عشق زیادی هستم، تکنیک سکس فوق العاده است ... من یک آماتور جنسی بودم و به باتلاق لذت معتاد بودم.مرد نیزه ای نیست، من فقط به دنبال عشق هستم.

مایوکی ایتو می گوید: "دیروز معلوم شد که من بی دانه بودم، اما همسرم 4 ماهه باردار است ..."

همسرم همیشه می خواست بچه داشته باشد.من با گنج کودک نعمت نداشتم و با هم تحت درمان باروری قرار گرفتم.و همسرم الان 4 ماهه بارداره.چنین زمان شادی فقط یک تکه کاغذ سر و صدا کرد و فرو ریخت ...[آزواسپرمی] که روی میز آزمایش مایع منی که همسرم پنهان کرده بود درج شده بود ... چه خبر است ... من نباید باردار باشم ... می توانم به بچه ای فکر کنم که توسط مرد دیگری باردار شده است.همسرم آنقدر مرا دوست داشت که مرد دیگری او را در آغوش گرفت تا به من صدمه نزند ... چون او من را دوست دارد ...

"تو اخیراً با همسرت کرمی نخورده ای، درست است؟" او با داشتن میل به بچه ها، فقط مردان متاهل همسایه را هدف قرار داد و او را مجبور کرد که همسر باردار "یونا اوگورا" را به او تبدیل کند.

یونا و ماکوتو که تازه ازدواج کرده بودند بدون جنسیت بودند.شوهری که از کار خسته شده و مشتاق آن نیست و یونا که باردار است و هر چه زودتر بچه می خواهد.یونا که برای باردار شدن عجله دارد، به فکر بچه دار شدن از یک مرد متاهل در آپارتمان است. «آیا می‌توانم مقدار زیادی را خارج کنم اگر درون من باشد؟» اسپرم را بارها در قسمت بالای زن شدید فشار دهید!

"من در گرمای نیمه تابستان هیجان زده خواهم شد..." یک سفر کاری به یک B&B NTR من می خواهم شوهرم و زندگی روزمره خود را فراموش کنم. بی اخلاقی برای 3 روز مایوکی ایتو

"میترسم یه روح ظاهر بشه... دوست داری با من بخوابی؟"آقای ایتو، یکی از زیردستان، سال گذشته ازدواج کرد و اخیراً نسبت به دوران مجردی اشتیاق بیشتری به کارش پیدا کرده است.با این حال، خیانت شوهرش کشف شد و او تازه در تنهایی غرق شده بود.روح بودن بهانه ای بیش نبود... در حالی که با او می خوابیدم و به دردسرهایش گوش می دادم، عاشقش شدم و با اینکه می دانستم میوه ممنوعه ای است، نوش جان می کردم...

"من دارم ازدواج می کنم..." دوست دوران کودکی من در اتاق روبرو مخفیانه با نامزدش درست قبل از ازدواج می خوابد و به رابطه جنسی گل آلود ناتسو ایگاراشی می افتد

«این شخص نامزد من است...» ناتسو، دوست دوران کودکی من که از دوران مدرسه دوستش داشتم، یک روز با نامزدم به خانه پدر و مادرم برگشت. دوست دوران کودکی که در طول سال های مدرسه اش هر روز از پنجره نگاه می کرد به زودی به دیگران تعلق خواهد گرفت... من نمی توانم بدن برهنه ای را که از پنجره دیدم تحمل کنم، بنابراین به ناتسو نزدیک می شوم و از خط عبور می کنم ... باتلاق رابطه جنسی که نمی توانم به نامزدم بگویم روزها شروع شده است ...

"آیا نگران سینه های من هستی؟" من اذیت شدم و نعوظ گرفتم و با دوست دختر بیدمشک ارشدم رابطه جنسی داشتم... یوکو اونو

"مگر نگران سینه های من نیستی؟"سالمند من با دوست دخترش یوکو زندگی می کند.آقای یوکو با نگاه کردن به من که تصور و نصب کردم، گفت: "من به شما لعنتی می دهم...".یک رویداد تابستانی که دیگر نمی توان آن را به عقب برگرداند.

در نهایت با او ثبت نام کردیم که گفت "تا ازدواج نکنیم H وجود ندارد..."، با پایی که اعلامیه ازدواج را ارسال کرد، مستقیم به هتل رفتیم و بارها و بارها شلیک سکس واژینال انجام دادیم.شوری میا

ثبت نام ما برای ماندن واژینال سکس شات سکس بود که تا زمانی که ازدواج نکردیم رابطه جنسی نداشت.سکسی که مدتها تحمل کردم چون واقعا دوستش دارم، بالاخره ممنوعیت را برداشت.هیکل معصوم و بامزه و هیکلی که شبیه خروس خام است همه دوست داشتنی هستند.انفجار میل جنسی!با آکاری که به تازگی از او همسر شده است، به همان اندازه که شیرین و به شدت آشفته است، آشفته می شود، زمان را فراموش می کند و بارها و بارها با خشونت با یکدیگر تعامل می کند و عشق را تأیید می کند.عشقی که می توانید با کنار هم گذاشتن بدن خود احساس کنید.بالاخره من شوری را دوست دارم! !!

[عشق پاکی که به عنوان معلم نباید وجود داشته باشد. ] با از دست دادن شور و شوق یک دانش آموز پسر، بدنم را بارها جمع کردم در حالی که به خودم می گفتم فقط برای یک شب است.غیر کوبنا

«معذرت می خواهم که معلم شلخته ای هستم...» من چهره ای برای ملاقات با شاگردانم ندارم... چون با دانش آموزی رابطه داشتم.نمی دانستم این یک تله است، مرا به یک هتل عشق بردند و سعی کردم برگردم، اما از اعتراف مستقیم او متحیر شدم و گفت: "من واقعاً تو را دوست دارم. به روابط فیزیکی.فقط یک بار... باید می شد، فقط یک بار دیگر... و فقط یک شب... من صلاحیت معلمی را ندارم چون غرق در لذت بودم با اینکه می دانستم خوب نیست. ------------------------------------------------ -------------------- از 2022 ژوئیه 7 (جمعه) ساعت 29:10 تا 00 سپتامبر 2022 (جمعه) یک ویدیوی محدود ویژه برای مشتریانی که خریداری شد! [نمای کلی کمپین حاضر] اگر در طول دوره کاری را با علامت [9% تخفیف فروش شماره XX] خریداری کنید، با توجه به تعداد خریدها، یک ویدیوی جایزه دریافت خواهید کرد.ورود به کمپین برای دریافت فیلم جایزه الزامی است.لطفاً صفحه ویژه را برای جزئیات کمپین مانند امتیاز خرید و ثبت نام بررسی کنید. [یادداشت] ・ برای دریافت هدیه باید در دوره فروش وارد صفحه ویژه شوید.・در طول دوره فروش، محصولات هدف هر XX جایگزین خواهند شد.・ ویدیوهای ماهانه برای کمپین واجد شرایط نیستند. ------------------------------------------------ --------------------

خاله مثل من هیجان زده شدی...چیکار میکنی...هوکا ناکایاما

هونوکا که زودتر شوهرش را از دست داد، دخترش را خودش بزرگ کرد.خیالم راحت شد که دخترم در مشروب فروشی با او رابطه خوبی داشت.یک روز از دوست پسر دخترم که برای تحویل بسته آمده بود خواستم کامپیوتر را ببیند که وضعیت بدی داشت.در حین تمیز کردن منتظر ماندم زیرا زمان می برد.وقتی اتفاقی به او نگاه کردم، او به آرامی یک چوب گوشتی برهنه را از کمر به پایین دست می‌گرفت.هونوکا به او خیره شده بود و فکر می کرد که نباید به او نگاه کند ...

مرا ببخش...غریزه زن توکو نامیکی

انقدر عاشقت شدم که ازدواج کردم...پس از پنج سال ازدواج، او با شوهرش بی‌جنس شد و یوکی احساس تنهایی کرد اما نمی‌توانست به شوهرش بگوید.از سوی دیگر، نوریکو، دوست دوران کودکی، به دنبال راه های جنسی به غیر از همسرش بوده است و اخیراً با اودا سنسی، یک متخصص کایروپراکتیک ویزیت شده است.یک روز، یوکی به طور اتفاقی اودا را ملاقات می کند و احساسات واقعی او را می بیند...

مرا ببخش...شهوت برادرشوهر 7 کوکونه میزوتانی

پنج سال از ازدواج آنها می گذرد ... آنها با هم رابطه خوبی دارند، اما میساکی متوجه می شود که آنها در مقطعی بدون جنسیت هستند.میساکی خجالتی است، اما به طور اتفاقی از او درخواست می کند که به عنوان یک زن مراقب او باشد، اما شوهر شلوغش متوجه این موضوع نمی شود.یک روز برادر کوچکتر شوهرش می آید تا در مورد ترک شرکت با او مشورت کند.

مرا ببخش...صلح غیر اخلاقی میناکو کوموکای

خواهر شوهرش و نامزدش شیگکی تصمیم گرفتند مدتی در خانه هاروکا بمانند.شیگکی با عجله وارد قلب هاروکا می شود که با شوهر شلوغ خود احساس تنهایی می کند.هاروکا احساس می کند که شیگکی غیراخلاقی است، حتی اگر فکر می کند اشتباه است.

از صبح تا شب که از خانه بیرون می روی، با تکنیک لیس زبان پدرشوهرت همچنان مرکب می شوی ... کنا مومونگی

دلیل اینکه واقعا نمیتونم در برابر لیسیدن پدرشوهرم مقاومت کنم اینه که بدنم زبون زشت پدرشوهرم رو میخواد...!بدون اینکه صورت زیبا، سینه، زیر بغل، پا یا سوراخی در الاغ باقی بگذارم، آن را لیس می زنم!عرق خود را بمکید و آب میوه را دوست داشته باشید و از آن به عنوان ماده مغذی من استفاده کنید!لیسیدن آمیزش جنسی با پدرشوهری منحرف که فقط توسط من هیجان زده می شود.من نمی توانم آن را رد کنم حتی اگر خوب نیست.آب مردی که هر بار که لیسیده می شود سرریز می شود، بارها مرکب می شود و بدن من کاملاً مال پدرشوهرم است.

از صبح تا شب که از خانه بیرون می روی، با تکنیک لیسیدن زبان پدرشوهرت به ماهی مرکب ادامه می دهی... Kaede Karen

من واقعاً نمی توانم در برابر لیسیدن تمام بدنم توسط پدرشوهرم مقاومت کنم زیرا می خواهم بدنم خیس و کثیف شود ...!بدون اینکه صورت زیبا، سینه، زیر بغل، پا یا سوراخی در الاغ باقی بگذارم، آن را لیس می زنم!عرق خود را بمکید و آب میوه را دوست داشته باشید و از آن به عنوان ماده مغذی من استفاده کنید!پدرشوهرم شروع کرد به من به عنوان یک شی جنسی.من نمی توانم آن را رد کنم حتی اگر خوب نیست.آب مردی که هر بار که لیسیده می شود سرریز می شود، بارها مرکب می شود و بدنم کاملاً به بدن پدرشوهرم تبدیل می شود.

اون موقع هیچی بهش فکر نمیکردم اما لباس زیر دوست دوران بچگیم اروتیک و زیبا بود... ~یک رابطه عاشقانه دو روزه آخر هفته که وقتی دوباره با او آشنا شدم قلبم را از شورت زن متاهل آیری ربود~ بزرگسال درام عشق خالص!زن متاهل x زنا x دوست دوران کودکی وضعیت بشقاب آهنی!آیری کیجیما

آیری چان، دوست دوران کودکی که پس از مدت ها غیبت دوباره ملاقات کرد، زنی متاهل شد.کوچک که بودم می گفتم زیاد بازی می کنم و در آینده ازدواج می کنم.گل ها در قصه های قدیمی شکوفا می شدند و نوستالژی مخفیانه بازی می کردند.من از مدت ها قبل همیشه در یک مکان ثابت پنهان شده ام و به زودی پیدا خواهم شد...بالاخره امروز هم همینطوره...با این حال، چیزی که با آن روزها متفاوت است این است که من امروز آنجا رابطه جنسی داشتم.دو نفر در آتشدلیل از دست رفتهخیانت، احترام، عقل سلیم... همه چیز را فراموش کنید و فقط دو آخر هفته را در رابطه جنسی بگذرانید! !

دوست من در آن زمان بود... مادر دوستم ساران ایتو

راستش من متوجه شدم که زنان در این سن بیشتر از من میل جنسی دارند... و خاله من هم خلق و خوی M دارد و به حرف های من گوش می دهد... حتی بعد از رفتنم به مدرسه رابطه ادامه پیدا کرد... وقتی شوهرم آنجا نبود من اخیراً این کار را در خانه دوستم انجام داده ام.

خاطرات تابستانی که با عمویم سخت گذشت.آلیس ناناس

وقتی بچه بودم، پدرم را در یک تصادف رانندگی از دست دادم، اما عمویم مثل یک دختر واقعی مرا دوست داشت.ناگهان خواستم او را ملاقات کنم و به خانه عمویم سر زدم.با این حال، هر چقدر سعی کردم او را وسوسه کنم، او به من دست نزد.با پوشیدن یوکاتا، بازی آتش بازی، خوردن هندوانه، تابستان ما شدید بود. ------------------------------------------------ -------------------- [50% تخفیف فروش قسمت 2] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به طور خودکار به محصول خریداری شده (ویدئو) در حدود 2 فوریه (چهارشنبه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

سکس پرس سینه من مجروح شدم و نمی‌توانستم حرکت کنم، بنابراین از دوست مادرم درخواست پردازش جنسی کردم و توانستم داخل آن پایان دهم

از شیزوکا خواسته می شود تا از پسر کازومی، ساتوشی، مراقبت کند، در حالی که دوست مادرش، کازومی، برای عروسی یکی از بستگانش در اوکیناوا است.ساتوشی می گوید نمی تواند حرکت کند زیرا یک هفته پیش روی دوچرخه اش افتاد و مجروح شد. «اگر به دردسر افتادی، نگران نباش.» شیزوکا موافقت می کند و برای مراقبت از او به خانه کازومی می رود، اما به خاطر سینه های بزرگش مرتکب اشتباه بزرگی می شود!

من شدم اسباب بازی یک مادر وسوسه زشت یک مادرشوهر زیبا!ساتومی سوزوکی

یک مادرشوهر زیبا با سبکی برجسته، ناامید شده بود، زیرا نمی توانست با شوهر پرمشغله خود زندگی کند.میل جنسی قوی با نگاه کردن به بادمجانی که سیاه می‌درخشد تحریک می‌شود و به شدت به خودارضایی می‌پردازد، اما این میل ارضا نمی‌شود و پسری که به خانه می‌آید خود را در معرض پسرش قرار می‌دهد و او را به طرز مرموزی دعوت می‌کند.با دانستن اینکه جی ○ پسرم بزرگ است، چشمانم را براق و شیطنت کردم و وقتی دیوانه دکاشین بلند شده بودم، پسرم را فراری دادم و با پسرم بازی کردم.یاران یک مادرشوهر زیبا که دیوانه لذت با یک خروس بزرگ در دهان است!

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... رین اوکای

خانواده من با همسرم و مادر همسرم زندگی می کنند.من هر روز با مادرشوهر چاق و چاقم مشکل داشتم.یک روز مادر شوهرم لباس زیر را در حمام دید.وقتی لباس زیر را با تکان کمی بو می کشم، بوی مادرشوهرم می آید.غرق در دست گرفتن فاقم بودم...

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... چیساتو شدا

چند نفری که تصمیم گرفتیم با مادرشوهرم زندگی کنیم.با این حال مجذوب بدن مادرشوهر چاقم شدم و توهمات شیطنت آمیزم سرازیر شد...

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... یوریکو تاکازونو

بعد از مدت ها به خانه پدر و مادر همسرم برگشتم.وقتی حمام کردم شامپو نبود و مادرشوهرم به جای همسرم آورد و به من گفتند که پشتم را می شوی اما از شستن آن خودداری کردم.در حالی که مادرشوهرم مرا شستشو داد، به همسرم گفتم که من بی جنسی هستم.مادرشوهر گفت دخترش پشیمان است و مدتی سکوت شد...