در یک سفر بهار آب گرم با تمام اعضای خانواده... من که یک "باکره" هستم که توسط "خواهرشوهری که حوصله سر رفته" اغوا شده بودم، تا صبح غرق در واژن، سکس کردم.جینگوجی نائو
برادرم، همسرش و مادرم که به یک سفر بهار آب گرم در حومه شهر آمده بودند ... و من بنا به دلایلی.خواهر شوهرم، نائو سان، دو جفت بلیط تهیه کرد، بنابراین من مجبور شدم در مسابقه شماره شرکت کنم.ریوکان لوکس تر از حد انتظار بود و مادر و برادرم که بسیار هیجان زده بودند الکل مصرف کردند و به سرعت از هوش رفتند.تنها با خواهرشوهر زیبا و مهربانم در حالی که خانواده ام در خوابند...بعد از حمام نمی توانم از پوست برهنه ام که قرمز رنگ شده است، چشم بردارم.شاید نائو سان با توجه به نگاه تو به من نزدیک شد...