زنای با محارم119 فیلم

فقط مردان و زنان در این دنیا یک همسر بالغ و پرشور که بیش از حد اروتیک بود چیساتو شدا

چیساتو پس از مدت ها برای اولین بار به خانه والدین شوهرش بازگشت.خانواده شوهرش با پدر شوهر و برادر شوهرش زندگی می کنند.آن دو از بازگشت به خانه پس از مدت ها غیبت خوشحال بودند.چیساتو مهارت های خود را به کار گرفت و برای دو خانواده مرد در خانه آشپزی کرد.بعد برادر شوهرم به من گفت که در محله یک مشروب فروشی خوشمزه وجود دارد.چیساتو که دوست دارد با شوهرش مشروب بخورد، بلافاصله با شوهرش بیرون رفت.چند ساعت بعد دو نفر تلوتلو خورده و مست شده به خانه می آیند.وقتی پدر شوهرم برای باز کردن قفل آن عجله کرد، پسرم وقتی روی مبل اتاق نشیمن دراز کشید، خوابش برد.پدرشوهر چیساتو را نگه می دارد و او را روی فوتون در اتاق مهمان می خواباند.وقتی فکر می کردم شوهرم آن را حمل نمی کند، چیساتو که فکر می کرد پدرشوهرم شوهر من است، رها نکرد و درخواست بوسید.پدر شوهرم گیج شده بود، اما من آب دهانم را قورت دادم و برای اولین بار بعد از مدت ها جسد زن را بوسیدم.سپس چیساتو شروع به درخواست بیشتر و نوازش کرد.پدرشوهری که نمی تواند فرار کند شروع به نوازش چیساتو می کند.در حالی که نگران پسرم روی مبل بودم، به تدریج شدت گرفت و در نهایت از مرز گذشت.در حالی که دهان نفس نفس چیساتو را مسدود می کند، این عمل در حالی که نگران پسرش است ادامه می یابد.سپس برادر شوهرم که فضای ناراحت کننده ای را احساس می کرد بی سر و صدا آمد.برادر، پدر و خواهر شوهر مست در حال رابطه جنسی.برادر شوهرم ناخواسته از اوضاع عکس گرفت.وقتی پدر شوهر تمام شد و عمل به پایان رسید، چیساتو شروع به خواب کرد.برادر شوهرم هم بی سر و صدا محل را ترک کرد.روز بعد، چیساتو در جایی ظاهر شد که برادر شوهرم به چیزی نگاه می کرد که پوزخند می زد.چیساتو وقتی از برادر شوهرش که به سرعت آن را پنهان می کند، خواست تا آن را به او نشان دهد، شگفت زده شد.عکس عمل دیروز با پدرشوهرم بود.به چیساتو، که در وحشت بود، برادر شوهرش به او گفت که اگر این کار را با او انجام دهد، این راز پنهان می کند.

داماد اری تاکیگاوا به دنبال دخترهای بزرگ بیش از حد زشت مادرشوهر است

من یک بسته از مادرشوهر بی جنس و ناامیدم، اری، دریافت کردم.وقتی با ترس بازش کردم، چیزی که داخلش بود یک لباس زیر وابسته به عشق شهوانی و یک ویبره بود.Eri بدون شک در نامه نوشته شده به عنوان مانیتور رایگان از آن استفاده می کند.با این حال، این در واقع تله ای بود که توسط هیدکی، داماد فرستاده شده بود که می خواست سینه های بزرگ اری را مال خود کند.هیدکی که در حال فیلمبرداری از موقعیت بود به بدن اری نزدیک می شود!

یک پدر و نه برادر، یک خانواده بزرگ پر از مرد!یک خواهر کوچکتر شاد که از خانواده خود مراقبت می کند، تمام روز از صبح تا شب سکس دارد آیکا یومنو

یومنویا یک خانواده بزرگ پر از مرد است، مادرش فوت کرده و فقط یک زن وجود دارد، آیکا... از آنجایی که او تنها دست زن است، او نه تنها کار خانه را انجام می دهد، بلکه 1 برادرش و جی بی وفای پدرش را نیز انجام می دهد. پردازش میل جنسی پو هر روز.رابطه جنسی مداوم در مواقع شلوغ در حالی که از صبح تا شب از کل خانواده مراقبت می کنید.داستان یک "دختر بزرگ" که در آن یک دختر مجرد در یک خانواده خیانت جنسی!امتیاز رایگان برای 9 ین اول!

مادرشوهر زیبای ما ساکورا موتویا

با تشکر از دخترم و همسرش که به من پیشنهاد زندگی را دادند، تنهایی از دست دادن شوهرم کمرنگ شده است.با این حال، تمایلی که خروجی خود را از دست داده است تنها در حال گسترش است.ساکورا روزهای خود را با خودارضایی به آرامش بدن خود می گذراند.انگشتان کافی نیست.من واقعاً یک چوب گوشت می خواهم.هر چه بیشتر به آن فکر می کنم، خودارضایی جسورانه تر و رادیکال تر می شود.با این حال، خود ساکورا متوجه نشد که ظاهر سحر آمیز او دامادش را که اتفاقا شاهد او بود تحریک می کند و او را به خواسته های ممنوع می کشاند.

داستان واقعی ماماسیتا شیزوکا اوموری

«ماساشی» که پدرش مشغول شد و اغلب به خانه «شیزوکا» عمه اش سپرده شد.من مجذوب سینه های پرپشتی شده بودم که مادرم نداشت و بدون معطلی به پسر عمویم شینیا رفتم.در نهایت او موفق شد با شیزوکا که ناامید شده بود رابطه فیزیکی برقرار کند.

شیطون ترین و زیباترین میناکو کوموکای خواهر بزرگتر شما می شود و زندگی زناشویی عاشقانه ای دارد.

اگر خواهری بود که زیبا بود اما بسیار بدجنس و زن متاهل شد؟ما می توانیم رویاهای شما را محقق کنیم!آن سرگرم کننده شیر اسلایم "میناکو کوموکای" خواهر بزرگتر و سکس مجازی کاملاً ذهنی شما می شود! من جام جوانان فوق العاده بزرگ BODY!چنین خواهر بزرگتری شما را دوست دارد و با یک بدن براق بزرگسال شما را اغوا می کند و نیزه عشق محارم عاشقانه را به هم می زند!

پدر در دو ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی دارد مادر و پسر آیاکا ماکیمورا

«این کار را نکن کنتا-کون!» با دزدیدن چشمان شوهرش، آیاکا، زن دوم، و کنتا، پسر، یک رابطه زن و مرد داشتند.والدین و فرزندان نمی توانند اجازه دهند این اتفاق بیفتد.آیاکا نگران این نبود که شوهرش کی از این رابطه مطلع شود.کنتا که چنین حالت روحی را نمی دانست، نمی توانست لذت جنسی را فراموش کند و به محض بیرون رفتن پدرش شروع به نزدیک شدن به او کرد.از طرف دیگر، با اینکه آیاکا می داند که اجازه ندارد، اما از این احساس غیر اخلاقی هیجان زده می شود.

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... کائوری میزوساوا

کائوری پس از مدتی برای اولین بار به آپارتمان این زوج دختر آمد.ظاهر شاد حالم را خوب کرد و دخترم نزدیک بود چهره نوه ام را ببیند... در همین لحظه لبخند دخترم محو شد و تنها به اتاق خواب رفت.به کائوری که ناراحت است، داماد به او گفت که حتی اگر او را دعوت کرده باشد، هیچ گونه فعالیت جنسی وجود ندارد و او در وهله اول از خود این عمل متنفر است.من می خواهم این کار را انجام دهم، اما داماد که می گوید ... فقیر بود.کائوری ایستاده بود و نمی توانست چیزی بگوید.یک روز که در حموم را باز کردم، دامادم با لباس زیر کائوری که در دستش بود، فاقش را بست.کائوری که فکر می‌کرد دامادش به خاطر دخترش عذاب می‌کشد، بدون اینکه به دخترش بگوید به آرامی دستش را دراز کرد.

همسریابی مادر و کودک [جاده اوکو شیوبارا] هیبیکی اوتسوکی

هیبیکی، که پسرش را با یک زن بزرگ کرد، ظاهر شوهرش را در پسرش یافت که در گذشته زمانی که او در حال کار زیاد بود از او مراقبت می کرد و تنها یک بار رابطه زن و مرد داشت.سه سال از آن زمان می گذرد و حالا هیبیکی به فکر ازدواج مجدد است.در حالی که امیدوارند این سه نفر بتوانند به عنوان یک والدین و فرزند به زندگی شاد بازگردند، اما نسبت به اشتباهی که سه سال پیش مرتکب شدند احساس گناه می کنند.هیبیکی برای نظم بخشیدن به احساسات خود با پسرش به یک سفر چشمه آب گرم رفت.امتیاز رایگان برای 1,000 ین اول!

مادر و پسر اوکای رین جایی که پدر در 2 ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی برقرار می کند

در حالی که شوهرش از خانه دور است، رین با پسر واقعی خود اشتباه می کند.هر چند باید یک بار برای همیشه تصمیم گرفته می شد، اما این عمل بالا گرفت و حتی بعد از اتمام تکلیف همسرم، رابطه فیزیکی ادامه پیدا کرد.رین کاملاً به چوب گوشتی جوان و قوی پسرش معتاد است.حتی وقتی با شوهرم صحبت می کنم، تمام چیزی که به آن فکر می کنم رابطه جنسی با پسرم است.سینه های چاق و بزرگ رین که تبدیل به یک ساختار حساس شده است، به زودی خیس می شود.

وقتی به توکیو نقل مکان کردم و در آپارتمانی که دو خواهر بزرگترم در آن زندگی می کردند، سکونت داشتم، خواهر بزرگترم برهنه جلوی برادر کوچکترم سرگردان شد. !آلیس کیساکی رینو یوکی

برای امتحان ورودی به توکیو رفتم و تصمیم گرفتم در آپارتمانی که دو خواهر بزرگترم در آن زندگی می کنند زندگی کنم.در جمع مجدد خواهر و برادرها بعد از مدت ها غیبت مشکلی وجود دارد!وقتی ناگهان متوجه شدید هر دوی آنها همیشه برهنه هستند!این دو که از چشم پدر و مادرشان رها شده اند، تبدیل به قبیله های برهنه شده اند!سینه های خود را تکان دهید و برهنه در اتاق راه بروید... حتی اگر سعی کنید با سینه های بزرگ محافظت نشده ای که به چشمان شما می پرند وانمود کنید که آرام هستید، نمی توانید نعوظ خود را پنهان کنید!سه زندگی برهنه! [با تشکر از 20 سالگی KMP! ! ]

ماکو اودا، پسری که وقتی از نیمه وقت برگشت به خاطر بوی تند عرق مادرش عقلش را از دست داد

رایحه ای شیرین و ترش که فضای اتاق را پر کرده است.آکیرا که مجذوب بوی غلیظ شد، به مادرش، ماکو رسید.به نظر می رسد او پس از بازگشت از کار نیمه وقت که برای کمک به بودجه خانواده شروع کرده بود، به رختخواب رفته است. اگر در چنین جایی بخوابید، سرما می خورید.دلم می خواهد همین الان آن را بمکم و تا ته دلم بچشم.آکیرا که توسط یک اصرار غیرقابل کنترل مورد حمله قرار می گیرد، ماکو را در حالی که بی دفاع می خوابد، می پوشاند.

زمانی که از شوهرم دور بودم، بارها توسط پدرشوهرم که مشتری بدی در روزهای سلامت زایمانم بود مورد تجاوز قرار گرفتم.نیکایدو یومه

رویایی که در آن معشوق از من خواستگاری می کند و مرا خوشحال می کند.اما حضور پدرشوهرش همه چیز را تغییر داد.من با پدرش که یکی از اعضای خانواده است آشنا شدم، اما آن مرد مهمان بود که یومه در روزهای دریهرو او را ممنوع کرد.این یک رویا بود که به پدرشوهرم اعتقاد داشتم که در حال تأمل در آب یکدیگر بودند، اما در نهایت شوهرم تهدید کرد که فاش می‌کند که در Deriheru کار می‌کنم و مرا مجبور به رابطه جنسی کرد.

وقتی به سینه های مادرم که خیس شده بود نگاه می کردم.اوماچی ناتسومی

آن صحنه در ذهن من سوخته و من را رها نمی کند.وقتی دایسوکه در حمام به مادرش ناتسومی برخورد می کند، به طور تصادفی بدن برهنه ناتسومی را می بیند و در نگاه اول مجذوب او می شود.پوستی که در لمس نرم و راحت به نظر می رسد، خطوط بدنی که منحنی های صاف را می کشند و سینه های مرطوب...وقتی بچه بودم هرگز به آن فکر نمی کردم.با این حال، اکنون که او بالغ شده است، بدن برهنه مادرش به شدت هوس انگیز است و دایسوکه دیگر نمی تواند نعوظ او را سرکوب کند.از سوی دیگر، ناتسومی نیز به عنوان مردی که نگاهی پرشور به بدن او می‌کند، نسبت به فرزندش آگاه است.

واژینال با محارم برای یک مادر پنجاه و چند ساله ناتسوکو کایاما

مادری پنجاه ساله که به کارهای خانه مشغول بود و به طور روزانه احساس کمبود ورزش می کرد، برای شل شدن بدنش شروع به حرکات کششی کرد.سینه های بزرگ که از یک سینه بند رسیده و نرم بیرون زده و یک باسن بزرگ بیرون زده است.پسرم با دیدن چنین قیافه مادری بی اختیار نعوظ می گیرد.مادر پنجاه ساله که مدت هاست هوس را در خروس پسرش احساس نمی کرد، سینه های نرم و بزرگش را تکان داد و او را به سمت بیدمشکی تپنده سوق داد.

تجاوز مادر به فرزند به ناریساکی یومی

مادرش یومی که با همسر و پسرش سیا زندگی می کند رازی دارد.من تنها پسرم سیا را دوست دارم، اما می خواستم از خواسته های دنیوی خود خلاص شوم، بنابراین پشت شوهرم پنهان شده بودم و عمل جنسی انجام می دادم.با این حال رفتارهای ناپسند مادرم که به نظرم خوب بود، تمایلات پنهان پسرم را بسیار گسترش داده بود.سیا شروع به آمیزش جنسی با مادرش کرد و نتوانست میل خود را سرکوب کند.یومی با تأمل در اعمال خود نتوانست در برابر خواسته های سیا مقاومت کند و در نهایت از خط ممنوعه عبور کرد...

عرق همخون "گوشت سوزان، رحم پر شده، غریزه والدین و کودکانی که نمی توانند آن را تحمل کنند" Saegusa Chitose

یک شب ... چیتوز به طور غیرعادی شوهرش را از خود دعوت کرد و برای اولین بار پس از مدت ها هیجان زده شد.با این حال، برخلاف احساس چیتوز، شوهرم وقتی احساس راحتی می کند، سریع به خواب می رود.چیتوز که سوء هاضمه دارد با بدن چاقش دلداری می دهد و مثل یک ضربه تمام می کند... اما پسرش به آن نگاه می کند.

مانا ساکورا × China Matsuoka دو بازیگر خواهران Lovey-dovey Inest Service Heaven

مانا ساکورا و چاینا ماتسوکا، دو ستاره بزرگ SOD که به یک همبازی رویایی می بالند! هر دو عاشق برادر بزرگشان هستند!چنین خواهرانی کاملاً ذهنی هستند و با عشق و محبت به شما خدمت خواهند کرد!من هر روز در زندگی حرمسرایی ام با محارم با خواهران رویایی گکی کاوا بلند می شوم! اگر اونی چان احساس بهتری داشته باشد، خوشحالیم.

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... رین اوکای

خانواده من با همسرم و مادر همسرم زندگی می کنند.من هر روز با مادرشوهر چاق و چاقم مشکل داشتم.یک روز مادر شوهرم لباس زیر را در حمام دید.وقتی لباس زیر را با تکان کمی بو می کشم، بوی مادرشوهرم می آید.غرق در دست گرفتن فاقم بودم...

کیکو آکیوشی، مادرشوهر زیبای ما

من می خواهم دخترم خوشحال باشد.با در نظر گرفتن این موضوع، کیکو تلاش می کرد رابطه بین دخترش و شوهرش را که مدام در حال دعوا بودند، واسطه کند.باورم نمی شود رابطه دخترم و شوهرش را قاطعانه پاره کنم.وقتی به خانه زوج دخترم رفتم تا جایی برای گفتگو ایجاد کنم، کیکو توسط دامادش شبی را گذاشته بود.آن موقع باید دامادم را سرزنش می کردم و به او می گفتم مواظب دخترش باش.با این وجود، بدن کیکو مانند یک نوازش اجباری است.

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... شیزوکو فوجیکی

تعطیلات آخر هفته.شینتارو، مرد جوان سخت‌کوشی که با همسرش در جایی در توکیو زندگی می‌کند، تصمیم گرفت به خانه والدین همسرش برگردد زیرا توانست تعطیلات نادری را بگذراند.سه ساعت از توکیو با شینکانسن یا قطار.وقتی به خانه ای به سبک ژاپنی در شهری متوسط ​​با توسعه شهری متوسط ​​رسیدم، مادر همسرم، شیزوکو فوجیکی، با مهربانی از من استقبال کرد.سپس داماد نتوانست از برجستگی هوس انگیز بدن زنانه مادرشوهر خودداری کند.

من علائم اولیه سرماخوردگی را داشتم، بنابراین شیر مادرم را مالیدم.کورماچی یوکو

فصل پاییز است... صبح ها و غروب ها سردتر می شود و صدای پای زمستان از نزدیک به گوش می رسد.یک روز، یوکو نگران پسرش فومیهیکو بود که هنوز لباس های سبک به تن داشت. "امیدوارم سرما نخورم..." با این حال، نگرانی یوکو به جایی رسید.یوکو فومیهیکو را می‌بیند که احساس لرز می‌کند و نمی‌تواند سرفه را متوقف کند، و متوجه می‌شود: "این قطعاً علائم اولیه سرماخوردگی است...".سپس فومیهیکو به آرامی سینه یوکو را ماساژ داد.و حرکت فومیهیکو که سینه‌اش را می‌مالد، شدید می‌شود.

من می خواهم توسط دامادم به عنوان یک مادر شناخته شوم.کانو ماهو

پدرم بدون مشورت با من دوباره ازدواج کرد.و من نمی توانستم ازدواج خودسرانه پدرم و مادر جدیدم را قبول کنم.یک روز سعی کردم مادرشوهرم ماهو را اذیت کنم و درخواستی غیر منطقی کردم که "اگر خودارضایی خود را به من نشان دهی، تو را به عنوان مادرم می شناسم."اگر اعتراف کند ماهو واقعا جلوی او شروع به خودارضایی کرد.و خروس سخت من...

جفت گیری مادر به فرزند [دریاچه هیگاشیکویا] کاسومی ایکیا

کاسومی که ده سال پیش از همسرش جدا شد، پسرش را به تنهایی بزرگ کرد.من سخت کار کردم، بچه هایم را بزرگ کردم و سخت کار کردم تا شهریه ام را بپردازم، حتی اگر بتوانم به دانشگاه برسم.در نتیجه، پسرم یک پیشنهاد شغلی در یک شرکت بزرگ کارمند موقت دریافت کرد.وقتی فکر می‌کردم تربیت فرزندانم به پایان رسیده است، احساس می‌کردم سوراخی در قلبم ایجاد شده است.وقتی احساس تنهایی می کردم، پسرم مرا به یک سفر بهار آب گرم دعوت کرد و من فقط با دو نفر به یک سفر فارغ التحصیلی رفتم.

کیوکو هارادا پسر بزرگ مادر کرمپی

چند سال بدون شوهرمکیوکو قبلاً به تنهایی در روستا زندگی می کرد، اما پسرش و همسرش نگران بودند و از آنها پرسیدند که آیا دوست دارند با هم زندگی کنند.کیوکو به توکیو نقل مکان می کند و با پسر و همسرش زندگی می کند.کیوکو می توانست هر روز شاد زندگی کند زیرا پسر و عروسش به خوبی از او مراقبت می کردند.زندگی مشترک آرام گرفت و وقتی پسرم و همسرش را دیدم، کیوکو هم به یاد شوهرش افتاد و تنها شد.کیوکو برای پر کردن این شکاف خودارضایی کرد و روزهایی را که با همسرش دوست داشت را پوشش داد.وقتی امروز در حال خودارضایی بودم و به شوهرم فکر می کردم، توسط پسرم زیر چشمی قرار گرفتم و توسط پسرم مورد حمله و سوراخ قرار گرفتم.پس از آن، کیوکو شروع به تعامل روزانه با پسرش کرد.در ابتدا کیوکو تمایلی نداشت، اما به کیوکو لذت زن بودن داده شد و به تدریج زن پسرش شد.یک روز کیوکو متوجه شد که از قاعدگی خسته نشده است.در نتیجه معاینه گفته شد که قاعدگی تمام شده است.کیوکو به پسرش می گوید که پریودش تمام شده و او دیگر زن نیست و به او می گوید که رابطه را تمام کند.سپس چشمان پسرم برق زد و به کیوکو تکیه داد و گفت که می تواند بدون نگرانی در داخل کیوکو تقدیر کند.بله، کیوکو با پسرش بازی می‌کرد، اما اجازه شلیک واژینال را نداد.کیوکو با احساسی پیچیده بدنش را باز کرد.پسر به مادر دیرینه رها شد.کیوکو در عمل با پسرش به اوج خود رسیده بود، اما این که او این بار کنار گذاشته شد به اوج، رضایت و شادی او ضربه زد و بار دیگر در باتلاق زنای با محارم گیر کرد، که زمانی فکر می کرد دو چندان است. وجود داشت...

"لطفا مادرم را ببخش" مادری که آلت تناسلی بزرگ شوهر دخترش را فراموش می کند... فصل دوم کاسومی ایکیا

مادرشوهر، رابطه جنسی در روز روشن، اروتیک است، اینطور نیست؟با وجود اینکه لعنت شده بودم، باسن های قوی شوهر دخترم و خروس های سخت و بزرگ او به من لذت می بخشد، اما فکر می کنم نمی توانم این کار را انجام دهم، اما به کم کاری ادامه می دهم...

یوشی فوجیساوا، مادری که دیر شکوفا شده است

10 سال از زمانی که از شوهرم جدا شدم و با پسرم سوسومو زندگی کردم می گذرد.سوسومو که به تنهایی بزرگ شده بود، بزرگ شده و زندگی او که درگیر کار و مراقبت از کودکان بود، شروع به آرام شدن می کند.یک روز، یوشی یک دستمال کاغذی در اتاق سوسومو پیدا می‌کند و می‌گوید: "پس بالاخره سوسومو به آن سن رسید..." سایه مردی به یوشی که به خواب می‌رود پنهان می‌شود.هنگامی که یوشی از خواب بیدار می شود و احساس می کند که بدنش در حال دست زدن است، چیزی که توجه او را به خود جلب می کند ...

جنون بزرگ آلت تناسلی مرد خروس سخت سورتمه براق پسرم مادر با پو I... من با خروس بزرگ پسرم مرکب شدم... هانا هارونا

پدری که شخصیتی سرسخت و سختگیر دارد، هر روز پسرش را که گوشه نشین در خانه زندگی می کند سرزنش می کند.مادر مهربان و سرشار از غریزه مادرانه، همیشه پسرش را با لبخند تشویق می کرد که انگار پسر افسرده اش را در آغوش می گیرد.با این حال، یک روز، مادرم که اتاق پسرش را تمیز می کرد، فهمید که این کار اشتباه است، اما او خیلی ناز بود و درمان جنسی پسرش را در حالت نعوظ تحویل داد.مادرم از چوب پسرش که خیلی بزرگتر از چوب شوهرش است، به وجد آمده است.

وقتی به سینه های مادرم که خیس شده بود نگاه می کردم.ریکو میزوساوا

آن صحنه در ذهن من سوخته است و نمی توانم آن را ترک کنم.هرچقدر هم که خاموشش کنم، شوری که به وجود می آید فروکش نمی کند.ساتوشی که نمی دانست چگونه با هیجانی که قبلا تجربه نکرده بود کنار بیاید، خود را در خودارضایی غوطه ور کرد.منظره ای که ساتوشی را دیوانه کرد.این بدن برهنه بی دفاع مادر ریکو است که در حال حمام کردن بود.سینه خیس بود.لحظه ای که او شاهد آن بود، چیزی در درون ساتوشی شکست و وجود ریکو از یک مادر مهربان به یک شی جنسی تغییر کرد.می خواهم دوباره سینه های مادرم را ببینم.می خواهم لمسش کنم، می خواهم نفسش کنم...ساتوشی تحت تأثیر احساسات شدید، وارد اتاق خوابی می شود که ریکو در آن خوابیده است.

داماد رین اوکای به دنبال تاریک‌های بزرگ بیش از حد زشت مادرشوهر است

شیر مادرشوهر خطرناک دینامیتی که داماد گرسنه مادر را دیوانه می کند! جمله "تو می توانی طوری از خودت مراقبت کنی که انگار مادر واقعی ات هستی" رابطه خطرناکی را به وجود آورد که در صورت معلوم شدن، خانواده را از بین می برد!با این حال، فرار داماد که تبدیل به یک حیوان جسمانی شده است متوقف نمی شود!Mappa SEX در اتاق نشیمن برای یک دم دستی مخفی در نزدیکی خانواده من!وقتی در وسط روز هستید، می توانید با یک ویبراتور کنترل از راه دور جوش بیاورید و وقتی خانواده در خواب هستند، می توانید لباس های زیر مزخرف بپوشید و به آنها تجاوز کنید!مادرشوهری که از همسرش بهتر است و یک کونزو که در حال حل و فصل روابط داخلی است!

جفت گیری مادر به فرزند [جاده Minamiaizu Asahigatake] Rin Okae

رین ماساکی را به تنهایی بزرگ کرد، به دانشگاه رفت و به بزرگسالی رسید.احساس کردم تربیتم به پایان رسیده است.در آن زمان از طریق کار با مردی آشنا شدم.این مردی به نام اوکاوا بود که در توچیگی زندگی می کرد.با وجود اختلاف سنی، رین جذب اوکاوای صمیمی و مهربان شد.این دو بارها در مسافت های طولانی با هم ملاقات کرده بودند.رین که به فکر ازدواج مجدد با اوکاوا افتاده است، ماساکی را به سفری به چشمه های آب گرم دعوت می کند و به سمت کوه های توچیگی می رود.در آن سفر، رین با احساسات ماساکی آشنا می شود...

موهای زشت زیر بغل مادر بی ادب یوکاری اوریهارا

یوکاری اوریهارا با موهای شلخته ای ظاهر می شود که بوی یک زن بالغ شیرین را در زیر بغل خود منتشر می کند!فوجیو پس از دیدن بدن شهوانی و موهای زشت زیر بغل مادرش، احساس زنانگی کرد و با رفتاری سرکش مادرش را دور نگه داشت.وقتی فهمیدم پسرم به من هوس می کند، با برداشتن مرد جوانی لذت می بردم.خودارضایی اسباب بازی برای اغوای پسرم!شکنجه سکس جایی که یک مادر در اسارت یک دوست را می بندد!دگرگونی موهای زیر بغل 3P با مادر و بهترین دوست!چنین…

بعد از مصرف یک آفرودیزیاک، حساسیت او 100 برابر بیشتر شده است.

کوجی هنوز عاشقانه عاشق همسرش چیساتو است، اما اخیراً نتوانسته است نعوظ خوبی داشته باشد و شروع به بی تاب شدن کرده است.کوجی، که نمی‌خواهد توسط سنری رها شود، تصمیم خود را می‌گیرد و تصمیم می‌گیرد به یک داروی غرایز جنسی تکیه کند.با این حال، زمانی که کوجی غایب بود، چیساتو و پسرش به طور تصادفی یک نوشیدنی تقویت‌کننده جنسی مصرف کردند.پشت واژن که با اینکه لمس نمی شود شروع به گزگز می کند و چوب گوشتی که در آسمان بلند می شود.این دو به تدریج وارد یک رابطه ممنوعه می شوند، زیرا گرمای موجود در بدن آنها را فرا می گیرد.