در طول تعطیلات تابستانی در حومه شهر هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد، بنابراین من یک دوست پیچیده دوران کودکی را در شهر در حالی که به خانه می رفتم انتخاب کردم و او را در یک بدن اکمه سریع آرینا هاشیموتو گرفتار کردم.
یک روز تابستانی، دوست دوران کودکیای که همیشه دوستش داشتم با دوست پسرش از توکیو برگشت... نمیتوانستم احساس خیانت خود را کنترل کنم، بنابراین مخفیانه یک نوشیدنی را با یک داروی مقوی جنسی مخلوط کردم و به او دادم... اثر فوقالعادهای بود... «من میخواهم کارهای بیشتری انجام دهم...» با وجود اینکه او آن را دوست نداشت، نتوانست در برابر اثرات دارو مقاومت کند.