یک همکار کوچک در یک کار نیمه وقت که به دلیل ساعات کاری کوتاه آزاد شد، زمزمه کرد: "می خواهی برگردی؟"من در حال انزال هستم، اما من به یک مرد خروس تبدیل شدم میا ناناساوا
«نمی خواهی احمق معکوس باشی؟» یک روز که مغازه به دلیل ساعات کاری کوتاه آزاد بود، میا چان، یک جوان در کار نیمه وقت من، چیز غیرمنتظره ای گفت.میتوان در ساعات کاری مخفیانه در فروشگاه به شما کاری داد، میتوان به شما کار فوری داد، یا میتوان از روی شلوار شما را مسخره کرد...حتی اگه نتونم تحمل کنم و انزال کنم، به تعقیبش ادامه میدم و خروسم احمق میشه!من شلخته ای شده ام که شیطان کوچک است...