دلیلی دارد که من را در فروشگاه رفاه دفن کردند و هر روز با خواهر J جام می پاشم.آنزای و همکاران
وقتی در یک فروشگاه رفاه مشغول به کار شدم، با یک زن زیبا آشنا شدم.او کار صندوق را انجام نمی دهد و همیشه در حیاط خانه کار می کند.چرا او چنین کاری انجام می دهد؟سینه ای بزرگ که از روی لباس شما در ظاهری زیبا دیده می شود.فکر کردم نامتناسب است، اما وقتی با او بیرون رفتم و مشروب خوردم، راز آن را فهمیدم.پس از آن، او وسوسه شد که مورچهاش بداخلاق شود...از اونجا شیر پر رو مالیدم و دوباره آمیزش کردم و به میل جنسی همدیگر ضربه زدم. "من می خواهم در مورد شما بیشتر بدانم ...".