معلمی که یک سال پیش به او اعتراف کردم از من پرسید: قولی را که آن روز دادی یادت هست؟ناتسوکی مارون
[معلمی زیبا که به آرامی شما را به سمت انزال راهنمایی می کند] یک سال پیش به آقای ناتسوکی اعتراف کردم. به من گفتند: «بعد از فارغ التحصیلی به آن فکر خواهم کرد» اما می دانستم که به هر حال غیرممکن است.برای همین تعجب کردم.بعد از اتمام جشن فارغ التحصیلی تنها بودم، اما استاد با مهربانی با من صحبت کرد.آن روز از باکره بودن در خانه معلمم فارغ التحصیل شدم.