همسر دهه XNUMX یو میاجیما

زن XNUMX ساله ای که نمی تواند بدن رسیده خود را کنترل کند، یو.او به تنهایی از شوهرش راضی نیست و حتی در زمان خودارضایی نیز میل جنسی او فروکش نمی کند.میل جنسی شهوانی او هرگز تمام نمی شود و او مردان را با تکنیک های پخته خود مجذوب خود می کند.

لباس زیر خجالت‌آور مادر زیبا که توسط دوست پسرش چیساتو شدا دیده شد

کوبایاشی در همان نگاه اول مجذوب این منظره شد.روزی که کوبایاشی به خانه دوستش رفت، مادر دوستش چیساتو را با لباس زیر در حمام دید.با اینکه خوشگله ولی لباس زیرش زشته...نان بزرگی که ربطی به مد ندارد و فقط به دنبال کارکرد است.با این حال، برای کوبایاشی باکره، که فانتزی در مورد زنان داشت، اولین بار بود که یک زن واقعی را می دید.از آن زمان، کوبایاشی تا حد امکان لباس زیر چیساتو را می دزدید.و قبل از اینکه بفهمم، به این فکر کردم که سنری تنها کسی است که می توانم باکرگی ام را به او بدهم.

شریک ازدواج جدید پدرم بیش از حد ضربه می زد و من فاصله می گرفتم مادرشوهرم آیاکا ماکیمورا ناخودآگاه با بدنی چاق به من نزدیک شد تا سعی کند با من تماس فیزیکی برقرار کند.

سه ماه است که من با شریک ازدواج مجدد پدرم، آیاکا زندگی می کنم.آیاکا سان همیشه با من مهربان است، اما چهره، بدن و شخصیت او بسیار چشمگیر است، بنابراین من نتوانستم با او خوب کنار بیایم.یک روز ایاکا سان ناگهان وارد حمام شد و گفت: "این یک پوسته پدر و مادر است" تا فاصله بین من و من را کوتاه کند...!نمی‌توانستم عقلم را کنترل کنم و نمی‌توانستم سینه‌های چاق او را بمکم.بعد از اون رابطه من و آیاکا کاملا عوض شد...

شب قبل از عروسی پسرم مادرم زن شد.ناتسوکو کایاما

پسر ناتسوکو، کوسوکه، که ناتسوکو او را به تنهایی بزرگ کرد، بالاخره تصمیم گرفت با او ازدواج کند.با این حال، کوسوکه که تحسین پنهانی مادرش را داشت، تا آخر نتوانست این احساس را از خود دور کند...شب قبل از عروسی، کوسوکه که نگران زندگی جدیدش است، آخرین درس خود را به پسرش می دهد و می گوید: "من فقط می خواهم شما دو نفر خوشحال باشید...".کوسوکه که بارها اوج عشق بی قید و شرط را تجربه کرده است، همچنان لذتی را که برای اولین بار احساس می کند تجربه می کند و همچنان هیجان شدیدی را تجربه می کند.و مادر و فرزندی که به لذت حرام دست زدند در گرداب آرزوها گرفتار شده اند.

من در تیمارستان به مدرسه می روم، و در حین و بعد از مدرسه با زیباترین دختر مدرسه، آقای اوبانا، غرق می شوم.غیر کوبنا

نمراتم بد بود، دوستی هایم خوب پیش نمی رفت و تصمیم گرفتم در تیمارستان به مدرسه بروم.اوبانا سنسی، معلم پرستاری، وقتی من خشن بودم دست از من بر نمی داشت و به من یاد داد که با همدلی درس بخوانم.با افزایش زمان تنهایی با اوبانا-سنسی، عاشق او شدم و هر روز به سینه گشاد و جوراب شلواری مشکی که از دامن بیرون می‌آمد می‌چسبیدم.و یک روز نمی توانم عقلم را کنترل کنم و به معلم حمله کنم.از آنجایی که من یک باکره هستم، معلمم وقتی نمی توانستم او را به خوبی سرزنش کنم، با مهربانی فاق مرا گرفت.

داماد مادرشوهر هونوکا ناکایاما که توسط داماد قوی جنسی اش ذوب شد

چند سال بعد از مرگ شوهرم.هونوکا که به تنهایی خوابیدن عادت کرده است، از سوی دخترش و همسرش اصرار کرد که با هم زندگی کنند.یک شب، هونوکا به طور اتفاقی شاهد خودارضایی دامادش بود.هونوکا مجذوب صحنه آلت تناسلی مردانه بود که برای اولین بار پس از مدت ها مشاهده کرد و شلیک قوی و شدید.چند روز بعد دخترش بیرون رفت و هونوکا لباس‌های شسته‌شده را برداشت و به اتاق دخترش و شوهرش برد.بعد دامادم داشت چرت می زد.هونوکا سعی می کند فوتون را روی او بگذارد، اما نگران فاق برآمده دامادش می شود.همان طور که روی شلوارم را لمس کردم تا داخل آن مکیده شود، احساس می کردم که ورم می کند.وقتی شلوارم را پایین انداختم و چانه خامم را گرفتم، به آرامی با نوک زبانم آن را لمس کردم.هونوکا که به چیزی که با تکان دادن واکنش نشان می داد علاقه مند شد، در آن جذب شد و آن را با تمام وجود می مکید.وقتی فکر کردم که مبهوت شدم، مایعی کدر به دهان هونوکا فوران کرد.هونوکا مسحور شده بود اما بعد از تمیز کردنش سریع از اتاق خارج شد...

مادر دوست من ~فصل آخر~ چیسا کاتاسه

چیسا در حالی که ریوتا را روی پاهایش می نشاند لبخندی آرام زد: «چه بچه عجیبی است که می خواهد چنین کاری انجام دهد.دوست پسرم ریوتا می گوید که پدر و مادرش زمانی که او جوان بود طلاق گرفتند و او مادرش را نمی شناسد.برای همین یک بالش روی پاهایم گذاشتم به این امید که حداقل به او آرامش بدهد.همه اش همین بود...با نگاهی به ریوتا که در جستجوی گرما صورتش را در ران هایش فرو کرده بود، احساسات چیسا شروع به رشد کرد.میخوام بیشتر به این بچه دلداری بدم...چیسا احساس کرد داخل بدنش داغ شده است.

من شدم اسباب بازی یک مادر وسوسه زشت یک مادرشوهر زیبا!ساتومی سوزوکی

یک مادرشوهر زیبا با سبکی برجسته، ناامید شده بود، زیرا نمی توانست با شوهر پرمشغله خود زندگی کند.میل جنسی قوی با نگاه کردن به بادمجانی که سیاه می‌درخشد تحریک می‌شود و به شدت به خودارضایی می‌پردازد، اما این میل ارضا نمی‌شود و پسری که به خانه می‌آید خود را در معرض پسرش قرار می‌دهد و او را به طرز مرموزی دعوت می‌کند.با دانستن اینکه جی ○ پسرم بزرگ است، چشمانم را براق و شیطنت کردم و وقتی دیوانه دکاشین بلند شده بودم، پسرم را فراری دادم و با پسرم بازی کردم.یاران یک مادرشوهر زیبا که دیوانه لذت با یک خروس بزرگ در دهان است!

خاله کازوکو میتسومین چاق همسایه

دانشجوی کالج ریوجی نمی تواند ذهن خود را از کازوکو، زن متاهل چاق و تنومندی که در همسایگی زندگی می کند، دور کند.او با سینه های چاق و باسنی ترکیده، هر روز در عذاب زندگی می کند و توهمات مختلفی دارد.یک روز، ریوجی تصمیم می گیرد یک هدیه پرتقال ماندارین بیاورد تا با کازوکو که در خانه تنهاست، به اشتراک بگذارد.کازوکو که می‌دانست ریوجی با چشمان منحرف به او نگاه می‌کند، سینه‌اش را باز می‌کند و ریوجی را تحریک می‌کند!

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... هانا هارونا

بعد از مدت ها برای اولین بار از همسرم دعوت کردم که بازیگری کند، اما نپذیرفتم.در آن زمان مادرشوهرم به دیدن ما آمد.مادرشوهرم مثل همیشه زیبا بود و من به سینه های بزرگش خیره شده بودم.اون شب تو حموم لباس زیر مادرشوهرم توی چشمم فرو رفت و وقتی با کمی هیجان بوی لباس زیر رو حس کردم دیوونه فاقم شدم.بعد مادرشوهرم اومد و آروم دستی به فاقم زد و گفت تو راهه و صورتشو تو فاقم فرو کرد که فقط برای امروز محرم بود و آروم شروع کرد به مکیدن...

مدل برهنه NTR ویدیوی تکان دهنده از غرق شدن همسر در شرم با رئیسش ریریکو کینوشیتا

چند سال بعد از ازدواجم با ریریکو، نتوانستم در یک شرکت انتشاراتی نتیجه بگیرم و کار بزرگی برایم پیش آمد.رئیس او، آقای اوکی، به او این فرصت را داد تا با عکاس جدید، Gyokudo Otsuka، کار کند تا عکسی عالی خلق کند... یا اینطور که قرار بود اینطور باشد.با این حال، در آن روز، ارتباط با مدل زن به طور کامل از بین می رود.هر چند بار سعی کردم با او تماس بگیرم، مدل جایگزینی پیدا نکردم. آقای اوتسوکا بیش از پیش ناامید شد. ------------------------------------------------ -------------------- [کار پیشنهادی 30% تخفیف فروش جلد 1] به پایان رسیده است.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 11 نوامبر (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

به شوهرم نمی‌توانم بگویم حتی اگر دهانم پاره شده باشد، باورم نمی‌شود که از پدرشوهرم باردار شده‌ام. -در سفر 1 روزه و 2 شبه ام به چشمه های آب گرم بارها و بارها مورد توجه قرار گرفتم. - ریو کوریاما

ریو هنوز برای به دنیا آوردن نوه اش تحت فشار است.یک روز به پیشنهاد پدرشوهرم تصمیم گرفتم با خانواده به یک سفر بهار آب گرم بروم.اما مادرشوهرش به او دستور می دهد که یک ماه قبل از سفر از رابطه جنسی خودداری کند تا بچه دار شود.در روز سفر، همسرش از رابطه جنسی ریو خودداری کرد.از طرفی پدر شوهر هم سعی می کند همسرش را در آغوش بگیرد اما او قبول نمی کند.آن دو که میل جنسی بیش از حد داشتند برای آرام کردن بدن خود به سمت چشمه های آب گرم رفتند.و پدرشوهری که اتفاقاً شاهد ظاهر حمام ریو بود...

دعوت غیرقابل تحمل یک مادرشوهر برای همیشه خواستن دیک بزرگ دامادش آنکو کوماتسو

مادری که با دخترش و شوهرش که با هم زندگی کرده اند، اوقات خوشی را می گذراند تا برای خانه خودشان پول پس انداز کنند.با این حال، همسرش که از او بزرگتر است، کاهش میل جنسی دارد و او همچنان روزهای تنهایی را برای آرامش می گذراند.در آن زمان، کیو که مخفیانه به خودارضایی نگاه می کرد، مجذوب دامادش، کویچی شد که یک پورت دکاچی ○ کمیاب داشت.کویچی که نتوانست در برابر حماقت مادرشوهر خود مقاومت کند، که بارها به اوج رسیده بود، نمی توانست بدون او زندگی کند.

یارا نیزه را برمی گرداند! !انتقام تجاوز معکوس همسر ایمی فوکادا که توسط همسایه مورد تجاوز قرار گرفت و از خواب بیدار شد

ایمی پس از سه سال ازدواج، زندگی شاد اما تا حدی نامطلوب داشته است.یک روز، زمانی که کلید خانه ام را گم کردم و از دست رفتم، از من خواستند در اتاق همسایه بسته ام، ساکوتا، منتظر بمانم.ساکوتا که مخفیانه خانه همسایه را استراق سمع می کرد، فاش کرد که از همسرش راضی نیست و به طور مزمن ناامید است و به زور او را به پایین هل داد.ایمی در حین مقاومت، لذتی را که یک بار از تحریک شدیدی که برای اولین بار پس از مدت ها احساس کرده بود، به یاد می آورد.

NGR - Nagasale - عروسی که توسط برادر شوهرش مورد تجاوز قرار گرفت و اولین ارگاسم خود را Umi Natsukawa دانست

اومی با اینکه با همسرش رابطه خوبی دارد، روزهای افسرده خود را بدون داشتن فرزندی سپری می کند.یک روز، برادر شوهرم، کیویچی، برای یک مراسم یادبود به خانه من می آید.کیویچی، که میل جنسی قوی دارد و زنان را دوست دارد، بی وقفه به شهوت پنهانش در اعماق او می زند. اومی به خودش می‌گوید: «من تازه جارو شدم...» و در نهایت یک رابطه یک‌باره برقرار می‌کند.با این حال، نوازش بی امان که با شوهرش متفاوت است، و تحریک چوب گوشتی که تا بالای سرش نفوذ می کند، به سرعت لذت را از بین می برد.و اومی ناگهان با برادر شوهرش وارد رابطه پنهانی شد...

دعوت مادرشوهر همیشه، خواستن خروس بزرگ داماد مینامی یاسو

مینامی در کنار همسر و دختر مورد علاقه اش با خوشی زندگی می کند، اما شب به شب خودارضایی به یک عادت تبدیل شده است.و در مورد داماد من تسویوشی که روزهایش را با نگاه کردن به او و دلداری دادن به او می گذراند، همین طور است.مینامی که مجذوب پورت دکاچی ○ خود شده است، هر بار او را اذیت و وسوسه می کند.داماد نمی تواند در برابر دعوت چنین مادرشوهری مقاومت کند و آن دو روز و شب لذت ها را می بلعند.

جفت گیری مادر به فرزند [کینوگاوا یاشیوجی] ساران ایتو

او 10 سال پیش از شوهرش طلاق گرفت و پسرش را به تنهایی بزرگ کرد.پسرم کار پیدا کرد و تنها زندگی کرد، اما نمی خواست خانه را ترک کند.تمام روز را بدون بیرون رفتن حتی در روزهای تعطیل می خوابیدم.من پسرم را به یک سفر بهار گرم دعوت کردم تا او را بیرون ببرم. "آیا زنی نیست که دوستش داشته باشی، ماساکی؟" "چون فقط امروز..." برای دلجویی از پسرم قرارداد یک روزه رد و بدل کردم.عشق پسر به واژن مادر رها می شود...

بعد از جشن فارغ التحصیلی ... هدیه مادرشوهرت به تو که بالغ شدی.زن بالغ زیبای انحصاری مدونا خروج خود را با جذابیت جنسی براق جشن می گیرد.مایکو آیاسه

یوجی در حالی که زندگی مدرسه ای دارد در یک خوابگاه دانشجویی زندگی می کند.سه سال در یک چشم به هم زدن گذشت و جشن فارغ التحصیلی در راه است...در راه بازگشت به خانه از جشن فارغ التحصیلی که خانواده ام دور بودند، کمی احساس تنهایی می کردم، اما مادرشوهرم، مایکو، با لبخند آمد.او برای جشن گرفتن با مادرشوهرش که چیزی فراتر از یک احساس خانوادگی دارد هیجان زده است.مایکو به آرامی او را در بر می گیرد و می گوید: "این هدیه ای است برای تو که بزرگ شده ای" و یوجی قدمی به سوی بزرگسالی برمی دارد.

داماد مادرشوهر سومیره شیراتوری که توسط داماد قوی جنسی اش ذوب شد

سومیره که شوهرش را از دست داده و با دختر و شوهرش زندگی می کند.یک روز صبح تصادفاً شاهد فاق دامادم بودم.من قبلا هرگز متوجه آن نشده بودم، اما آنقدر کنجکاو هستم که نمی توانم دوبار به آن نگاه نکنم.و چند روز بعدبه دامادی برخوردم که چرت می زد، اما سومیره با اینکه خواب بود به سمت فاق که به شدت ورم کرده بود کشیده شد و فاق دامادش را می مکید.همون شب وقتی به تنهایی داشتم خودارضایی میکردم و حس فاق دامادم رو در روز یادم میومد، دامادم ظاهر شد...

زنی شیدا که برای انتقام خیانت به جوری یاماگوچی، خانه دار خود را به اسباب بازی تبدیل می کند.

به نظر می رسید شوهرم علاقه اش را به من از دست داده بود و بارها به من خیانت می کرد.برای داشتن یک زندگی زناشویی آرام، روزها را در سکوت تحمل می کنم...در همین حین جانشین خانه دار مجروح آمد.او یک خانه دار مرد بود.دقیقا از همون روز شوهرم یه هفته واسه یه سفر کاری از خونه دورن.از استرس همیشگی من خانه دار هستم...

بچه بدون نوه اگر می خواهی به سالمندان احترام بگذاری به من پول بده!چیزورو ایوازاکی

امروز روز احترام به سالمندان است، روزی برای احترام به سالمندان و جشن گرفتن طول عمر آنها.در خانواده ایوازاکی، نوه ها دور خواهر چیزورو، چیهایا، که با او زندگی می کند، جمع شدند و طول عمر او را جشن گرفتند.چیزورو که نوه نداره در تماشای چنین موقعیت آرامی نمیتونه نفرین نکنه... "اگه میخوای به بزرگترها احترام بذاری به من پول بده!"که چیزورو تنهاست...و نوه های چیهایا یکی پس از دیگری به چیزورو کلمات گرم می گویند...

Nagae STYLE با دقت انتخاب بازیگر زن "شوا" زن تند و زننده

جایی بوی انسان، جایی ناماماما، هیجان نوستالژیک به طور واقع بینانه زنده می شود... این تاثیر نوستالژیک جنسی است.

یک ملاقات شانسی با یک معلم مورد آزار جنسی از روزهای مدرسه در Deriheru.از آن روز به بعد، من را تبدیل به یک حیوان خانگی سازگار کردند.ریو کوریاما

"من واقعاً نمی خواهم این کار را انجام دهم ... اما دلیلی وجود داشت که مجبور بودم این کار را انجام دهم ..." یک روز زندگی شاد من با شوهرم کاملاً تغییر کرد.درست بعد از اینکه به خانه جدیدمان نقل مکان کردیم، شوهرم به دلیل وضعیت نامناسب سلامتی کارش را رها کرد و من برای تامین مخارج خانواده ام کار شبانه را انتخاب کردم.یک روز در حالی که روزهای سختی را تحمل می کردم، دوباره با کورودا، معلم آزار جنسی دوران مدرسه ام، در هتلی ملاقات کردم.در ابتدا، پس از تظاهر به عدم توجه به من و تجاوز به بدنم، کورودا قرارداد معشوقه ای را مطرح کرد و گفت که من می توانم بیشتر از این نوع کار درآمد داشته باشم.

جفت گیری میکاکو اوشیما با همسر دخترش

من با مادرشوهر و همسرم زندگی می کنم.از یک نقطه به بعد نمی توانستم چشم از مادرشوهرم بردارم.مادرشوهری که در حین عرق ریختن به تنهایی از لذت لذت می برد.از زمانی که به طور تصادفی به آن شکل نگاه کردم.یک شب بعد از مدت ها همسرم برای اولین بار به من فشار آورد، اما من به دلیل خستگی نپذیرفتم.وقتی مادرشوهرم صحبت را شنید، اعتراف کردم که نمی توانم مادرشوهرم را از سرم بیرون کنم.مادرشوهرم اگر فقط برای امروز باشد، اگر فقط برای یک بار باشد، تمایل دارد سر به زیر به نظر برسد و دستم را می کشد...

"من می خواهم همسرت تظاهر به عاشقی کند ..." بدترین پایان من وقتی بود که بهترین دوستم از من التماس کرد که همسر محبوبم را اجاره کنم ...ریو کوریاما

"مثل یک تحقیق مخفی است... آیا انجام این کار اشکالی ندارد؟ نقش دوست دختر ریو سان." از زن و شوهر ما توسط بهترین دوستشان ریو خواسته شد که مادرشان را که برای ازدواج فشار می آورد، رها کنند.من قصد داشتم رد کنم، اما این یک سود روزانه است، درست است؟همسر حمایت می کرد و تمایلی به پذیرش این درخواست نداشت.و چند روز بعد به این فکر کردم که در هتل شام بخورم و زود برگردم اما به نظر می رسد که مادر ریو مراقبت کرده و اتاق هتل را آماده کرده است.و در پایان تماسی که با قطار آخر برمی گردم، همسرم جواب نمی دهد...

دوست مادر یومی کازاما

کازویا نمی تواند خوشحالی خود را از زمانی که دوست مادرش، یومی، که به زادگاهش بازگشته است، پنهان کند.یومی که پس از مدت ها غیبت از این دیدار هیجان زده است، خوشحال است که کازویا که از کودکی او را دوست داشته، تبدیل به مردی باشکوه شده است. …کازویا با وجود اینکه از رابطه با پسر دوستش پشیمان است، با وجود اینکه به خاطر الکل بوده است، اما تمایل خود را برای ارتباط با زنی که او را تحسین می کند عمیق تر نشان می دهد و به او نزدیک می شود.

تحویل محدود ممنوعیت "واقعی" بازیگر انحصاری مدونا. مادووون! ! ! !آئوی ایچینو گونزو

آئوی ایچینو، نسل جدید مدونا، بالاخره در مدون ظاهر شد!او از اولین کار خود زیبایی و پتانسیل اروتیک خود را فراتر از تصور به نمایش گذاشت و بار دیگر بدون فیلمنامه، بدون کارگردانی، «همانطور که هست» را به نمایش گذاشت! !با یه لبخند معصومانه با نسبت طلایی سوپر BODY خودش رو میچرخونه و بوی خروس بازیگر رو به مشامش میکشه... خیلی نفرت انگیز نیست! ?شما نیازی به تزئین آن ندارید، لطفا به گونزو واقعی الماس چهره جدید نگاهی بیندازید ♪

پدر بیرون می رود و در عرض دو ثانیه رابطه جنسی برقرار می کند مادر و پسر Chitose Yuuki

البته من عاشق شوهرم هستم.با این حال، جنسیت شوهر جدی خیلی ملایم بود.من رابطه جنسی شدیدتری میخواهم.آنقدر پرشور است که می سوزد و نمی توانی به چیزی فکر کنی...این پسرم بود که هدف ناامیدی چیتوز قرار گرفت.هر بار که شوهرش بیرون می رود، چیتوز به طور مکرر با خروس کلفت و سخت پسرش جذب رابطه جنسی می شود.یه روزی منتظرم که شوهرم سرکار بره…

مادر ~ من و مادرم روزهایی را در توانبخشی می گذرانیم ~ یوکو کورماچی

یوکو در کنار همسر و تنها پسر محبوبش تاکائو متواضعانه و شاد زندگی می کند.تاکائو کاملاً بزرگ شده است و تلاش های او برای تبدیل شدن به یک بازیکن بیسبال به ثمر نشسته است و از مدرسه خاصی توصیه می شود.با این حال، خوشحالی تاکائو زمانی کوتاه است که توصیه او به دلیل یک تصادف غیرمنتظره لغو شود.یوکو که نمی تواند ببیند که تاکائو پس از از دست دادن رویای خود دچار ناامیدی شده است، تصمیم می گیرد برای بازسازی او با یکدیگر همکاری کنند.صدمات تاکائو با لبخند مثبت و بدن زشت مادرش که همه چیز را در بر می گیرد به تدریج بهبود می یابد.

یک زن متاهل Hcup با پول بسیار کانا هیامی 28 ساله اولین AV! ! "من از آن نگاه آگاهم .... نمی گویم چون بالغ هستم."

کانا هیامی، 28 ساله، نیم تنه ای چاق و چاق دارد که چشم هر مردی را به خود جلب می کند. من عادت کرده ام که اینطور مردان را زیاد ببینم (می خندد). به نظر می رسد که او حتی در همان سایت اول آرام است که انگار به چنین نگاهی اهمیتی نمی دهد.در سومین سال ازدواج، او احساس تنهایی و نارضایتی از سکس بچه‌سازی کرد، که به کار او تبدیل شد و تصمیم گرفت برای اولین بار در انتظار یک تجربه هیجان‌انگیز باشد.همه کارکنان تصمیم گرفتند بگویند "بیایید او را جدی زنده کنیم!"

اولین همسر آماتور واقعی AV! !همسر یکی از اعضای مهربان سابق باشگاه جودو برای جنگیدن غریزه زیادی نداشت و برای آن مناسب نبود

ارتفاع 160 سانتی متر سه سایز 110، 73، 102 از بالا.سینه و باسن بیش از 100 سانتی متر هستند!ساکورا مینامی، 26 ساله، همسری ناامید با بدنی چاق است.زمانی که او دانشجو بود به دلیل جثه ای که در بین همکلاسی هایش برجسته بود به باشگاه جودوی بانوان دعوت شد.با این حال، شخصیت ذاتا مهربان او دشمن او شد و او گفت: "اصلاً نمی توانستم در مسابقات برنده شوم... می دانستم که مناسب آن نیستم، بنابراین کنار رفتم (می خندد)." ساکورا .رقابت مقدماتی خارج از تمرین با پیروزی های متوالی تبدیل به مرد دوستی شده است. "جنس نیز سازگار است، ده رنگ مختلف وجود دارد، و اگر ازدواج کنید، فقط با یک نفر می توانید این کار را انجام دهید. سخت است، نه؟ بدن چاق را نشان می دهد! !

مادرشوهر زیبای خانه ما ری تاکوچی

شینیا وقتی شنید که پدرشوهرش در بیمارستان بستری است تصمیم گرفت با مادرشوهرش ری زندگی کند.من نمی خواهم ری وقتی تنهاست احساس تنهایی کند.این اقدامی از یک احساس ناب به عنوان یک داماد بود.همسرم از نیت واقعی شینیا آگاه بود.شینیا از ری به عنوان یک زن آگاه است.وقتی همسرش متوجه می شود که رابطه بین شینیا و همسرش به سرعت خراب می شود و در نهایت او از خانه فرار می کند.پدر شوهر در بیمارستان بستری است و زن از خانه فرار می کند.دیگر مانعی برای ری و شینیا برای ایجاد یک رابطه ممنوعه وجود نداشت.

زن بالغ زیبا و آب میوه وحشی یومی کازاما

یومی کازاما، بازیگر افسانه ای که بعد از مدت ها می خواست کار هیجان انگیزی انجام دهد.کت و شلوار ملوانی بر روی بدن بزرگ یک Hcup رسیده، و بازی زشت در حالی که تحقیر شده است شروع می شود!این یک شاهکار است که شما با یک سوئیچ فحشا از سپاه آبمیوه سیر نمی شوید و در حالی که توسط یک مرد فاک می خورید و مزاحم می شوید، کاکا خواهید بود. ! ! *این اثر نسخه ویرایش شده ای از "فریاد بالغ!! چگونه روی یک زن بالغ دلسوزی کنیم" است (شماره قسمت: dje00045).کمپین بالغ / زن متاهل 2022!یومی کازاما به صورت زنده ظاهر می شود!