تحویل محدود ممنوعیت "واقعی" بازیگر انحصاری مدونا. مادووون! ! ! !آئوی ایچینو گونزو

آئوی ایچینو، نسل جدید مدونا، بالاخره در مدون ظاهر شد!او از اولین کار خود زیبایی و پتانسیل اروتیک خود را فراتر از تصور به نمایش گذاشت و بار دیگر بدون فیلمنامه، بدون کارگردانی، «همانطور که هست» را به نمایش گذاشت! !با یه لبخند معصومانه با نسبت طلایی سوپر BODY خودش رو میچرخونه و بوی خروس بازیگر رو به مشامش میکشه... خیلی نفرت انگیز نیست! ?شما نیازی به تزئین آن ندارید، لطفا به گونزو واقعی الماس چهره جدید نگاهی بیندازید ♪

پدر بیرون می رود و در عرض دو ثانیه رابطه جنسی برقرار می کند مادر و پسر Chitose Yuuki

البته من عاشق شوهرم هستم.با این حال، جنسیت شوهر جدی خیلی ملایم بود.من رابطه جنسی شدیدتری میخواهم.آنقدر پرشور است که می سوزد و نمی توانی به چیزی فکر کنی...این پسرم بود که هدف ناامیدی چیتوز قرار گرفت.هر بار که شوهرش بیرون می رود، چیتوز به طور مکرر با خروس کلفت و سخت پسرش جذب رابطه جنسی می شود.یه روزی منتظرم که شوهرم سرکار بره…

مادر ~ من و مادرم روزهایی را در توانبخشی می گذرانیم ~ یوکو کورماچی

یوکو در کنار همسر و تنها پسر محبوبش تاکائو متواضعانه و شاد زندگی می کند.تاکائو کاملاً بزرگ شده است و تلاش های او برای تبدیل شدن به یک بازیکن بیسبال به ثمر نشسته است و از مدرسه خاصی توصیه می شود.با این حال، خوشحالی تاکائو زمانی کوتاه است که توصیه او به دلیل یک تصادف غیرمنتظره لغو شود.یوکو که نمی تواند ببیند که تاکائو پس از از دست دادن رویای خود دچار ناامیدی شده است، تصمیم می گیرد برای بازسازی او با یکدیگر همکاری کنند.صدمات تاکائو با لبخند مثبت و بدن زشت مادرش که همه چیز را در بر می گیرد به تدریج بهبود می یابد.

یک زن متاهل Hcup با پول بسیار کانا هیامی 28 ساله اولین AV! ! "من از آن نگاه آگاهم .... نمی گویم چون بالغ هستم."

کانا هیامی، 28 ساله، نیم تنه ای چاق و چاق دارد که چشم هر مردی را به خود جلب می کند. من عادت کرده ام که اینطور مردان را زیاد ببینم (می خندد). به نظر می رسد که او حتی در همان سایت اول آرام است که انگار به چنین نگاهی اهمیتی نمی دهد.در سومین سال ازدواج، او احساس تنهایی و نارضایتی از سکس بچه‌سازی کرد، که به کار او تبدیل شد و تصمیم گرفت برای اولین بار در انتظار یک تجربه هیجان‌انگیز باشد.همه کارکنان تصمیم گرفتند بگویند "بیایید او را جدی زنده کنیم!"

اولین همسر آماتور واقعی AV! !همسر یکی از اعضای مهربان سابق باشگاه جودو برای جنگیدن غریزه زیادی نداشت و برای آن مناسب نبود

ارتفاع 160 سانتی متر سه سایز 110، 73، 102 از بالا.سینه و باسن بیش از 100 سانتی متر هستند!ساکورا مینامی، 26 ساله، همسری ناامید با بدنی چاق است.زمانی که او دانشجو بود به دلیل جثه ای که در بین همکلاسی هایش برجسته بود به باشگاه جودوی بانوان دعوت شد.با این حال، شخصیت ذاتا مهربان او دشمن او شد و او گفت: "اصلاً نمی توانستم در مسابقات برنده شوم... می دانستم که مناسب آن نیستم، بنابراین کنار رفتم (می خندد)." ساکورا .رقابت مقدماتی خارج از تمرین با پیروزی های متوالی تبدیل به مرد دوستی شده است. "جنس نیز سازگار است، ده رنگ مختلف وجود دارد، و اگر ازدواج کنید، فقط با یک نفر می توانید این کار را انجام دهید. سخت است، نه؟ بدن چاق را نشان می دهد! !

مادرشوهر زیبای خانه ما ری تاکوچی

شینیا وقتی شنید که پدرشوهرش در بیمارستان بستری است تصمیم گرفت با مادرشوهرش ری زندگی کند.من نمی خواهم ری وقتی تنهاست احساس تنهایی کند.این اقدامی از یک احساس ناب به عنوان یک داماد بود.همسرم از نیت واقعی شینیا آگاه بود.شینیا از ری به عنوان یک زن آگاه است.وقتی همسرش متوجه می شود که رابطه بین شینیا و همسرش به سرعت خراب می شود و در نهایت او از خانه فرار می کند.پدر شوهر در بیمارستان بستری است و زن از خانه فرار می کند.دیگر مانعی برای ری و شینیا برای ایجاد یک رابطه ممنوعه وجود نداشت.

زن بالغ زیبا و آب میوه وحشی یومی کازاما

یومی کازاما، بازیگر افسانه ای که بعد از مدت ها می خواست کار هیجان انگیزی انجام دهد.کت و شلوار ملوانی بر روی بدن بزرگ یک Hcup رسیده، و بازی زشت در حالی که تحقیر شده است شروع می شود!این یک شاهکار است که شما با یک سوئیچ فحشا از سپاه آبمیوه سیر نمی شوید و در حالی که توسط یک مرد فاک می خورید و مزاحم می شوید، کاکا خواهید بود. ! ! *این اثر نسخه ویرایش شده ای از "فریاد بالغ!! چگونه روی یک زن بالغ دلسوزی کنیم" است (شماره قسمت: dje00045).کمپین بالغ / زن متاهل 2022!یومی کازاما به صورت زنده ظاهر می شود!

معلم متاهل یو شینودا در یک کلاس اوج که نمی تواند صحبت کند 10 بار خیس می شود

روابط نامناسب با دانش آموزانمن می دانم که این برای یک معلم ناپسند است.با این حال، یو که آنقدر می سوزد که احساس بد اخلاقی می کند، با فاش نکردن آن از هیجان لذت می برد.با این حال، اخیراً، یک دانش آموز خون گرم شروع به فشار برای روابط حتی در مدرسه در جستجوی تحریک بیشتر کرده است.من هر چقدر هم که شاگردانم را سرزنش کنم یا تسکین دهم، آنها دست از کار بر نمی دارند.یو نمی توانست کاری بکند جز اینکه در سکوت بپیچد و سعی کند صدایش را بلند نکند.امتیاز رایگان برای 1,000 ین اول!

فقط من می دانم...مادر دوستم و آغاز مخفی ماکی تومودا

ساتوشی عاشق مادر دوستش ماکی می شود.نمی دانم با احساساتم چه کنم، بنابراین در فکر خودم لباس زیرش را برمی دارم.با این حال، وقتی مکی آن را می بیند، شروع به فاصله گرفتن از شرم می کند.او به ساتوشی بی گناه، که حتی خودارضایی نمی داند، می آموزد که چگونه تخلیه کند، اما او در اولین لذت خود را گم می کند و به پایین رانده می شود.بدن ماکی نمی تواند در مقابل موج لذت خروس ساتوشی که بارها مانند میمون به شدت پیستون می شود، مقاومت کند.کمپین بالغ / زن متاهل 2022!ماکی تومودا به صورت زنده ظاهر می شود! ------------------------------------------------ -------------------- [زن بالغ/زن متاهل 30% تخفیف قسمت 3] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (ویدئو) در حدود 12 دسامبر (دوشنبه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید ----------------------------------------- ----------------------------

خواهر شوهر دلتنگی و چیتوز شینوهارا

من مجبور شدم در خانه برادرم بمانم زیرا به دلیل کار چندین ماه در یک سفر کاری به منطقه ای که برادرم زندگی می کرد بودم.همسر برادر بزرگترم، چیتوز، زنی مهربان بود و من او را دوست داشتم.با این حال، من عصبی بودم زیرا ما فقط چند بار در سال ملاقات می کردیم.با این حال، به دلیل شیفت، روز و شب برعکس شد، بنابراین ناگزیر مجبور شدم بیشتر با خواهر شوهرم چیتوز صحبت کنم.من آدمی نیستم که زیاد حرف بزنم، بنابراین بیشتر به حرف های چیتوز گوش می دادم.من داستان های اخیر، چیزهای محله و شکایت از برادرم شنیدم.گهگاه داستان زندگی او با برادرش پیش می آمد و من فکر می کردم که آیا او راضی نیست؟یک روز به دلیل شیفت آخر شب با آخرین قطار به خانه آمدم و چیتوس سان را در اتاقی سیاه و سفید دیدم.سعی کردم به اتاقم بروم و گفتم نباید این را ببینم اما آقای گاتو پیدام کرد و فضای ناجوری شد.بعد از آن آقای چیتوز به اتاق من آمد.گفتم مخفی نگهش دارم و به آقای چیتوز اعتراف کردم که دوستش دارم و بغلش کردم.چیتوز سان هم گیج شده بود و چشمانش را بست که می تواند در عوض کاری را که من می خواهم انجام دهد.آروم آروم لبامو روی هم گذاشتم دلیلی که تا الان تحمل کرده بودم ترکید و تا صبح مدام دنبالش میگشتم...

یک مراقب زن متاهل که پدری میانسال فقط با یک نوک پستان او را به انزال زودرس واداشته بود چندین بار Kanon Natural

کانون، زنی متاهل که چهار سال است ازدواج کرده است.یک روز شوهرم از من می خواهد که مراقب عموی مجروحم باشم.من در اصل با عمویم که فقط شوخی های کثیف می کرد خوب نبودم اما قبل از اینکه شوهرم بدهکار باشد نمی توانستم رد کنم و از او مراقبت کردم.فردای آن روز که به خانه عمویم رفتم اثری از جراحت نبود و پیرمردی منحرف بود که مدام جوک های کثیف می کرد.برای اینکه کانون را مال خودش کند، عمویش در مورد مصدومیت او به دروغ گفت و او را فراخواند.و عمویم موقعیتی درست کرد که با کانون خلوت کرد و نوک صورتی که دنبالش بود را مکید.

اولین همسر آماتور واقعی AV! !یک همسر زیبا با تست منشی درجه یک برای اولین بار در زندگی خود به دنبال رابطه جنسی جدی ارگاسم واژینال است.

آقای شیوری تامورا، 32 ساله، هوای وقاری دارد که باعث می شود کمی هاله غیرقابل دسترس را در شما احساس کنید.همسر منشی سابق شرکت بورسی با صلاحیت منشی.در حال حاضر او کار خود را رها کرده و با همسر و دختر سه ساله اش زندگی آرامی دارد.آقای شیوری که از یک سری استرس های دوران دبیری خسته شده بود، از لذت های روزانه به عنوان یک خروجی استفاده می کرد.با این حال، زندگی جنسی او با همسرش کاملا غیر قابل توجه است و به نظر می رسد که او سال هاست که با واژن خود رابطه جنسی نداشته است. من می‌توانم خودارضایی کنم، اما وقتی با واژنم رابطه جنسی دارم، راحت‌ترین احساس را دارم. !

مادر جایگزین آیاکا ماکیمورا

برای بچه دار شدن خیلی تلاش می کردم اما به راحتی نمی توانستم بچه دار شوم و وقتی آن را چک کردم دخترم به اصطلاح نابارور بود.یک واقعیت غم انگیز که یک زوج دختر دریانوردی آرام با آن روبرو شدند.زوج دختر پس از نگرانی در مورد مشکلات خود به نتیجه خاصی رسیدند.یک شب دختر و شوهرش با حالتی موقر به مادرشان خیره شده بودند.گواهی ناباروری در دست است.دخترم به آیاکا که از این اتفاق ناگهانی ناراحت شده بود گفت.من می خواهم مادرم فرزندم را به دنیا بیاورد.نمی خواستم چهره غمگین دختر عزیزم را ببینم، بنابراین مادرم چاره ای جز تکان دادن سر نداشت.چند روز بعد از آن روزهای باروری مادرم را بررسی کردم و در نهایت با دامادم برای دخترم اقدام کردم.ابتدا با هم تنش داشتند اما کم کم سرشان باز شد و بارها نطفه داماد در مادر رها شد.و چند ماه بعدکودکی که با خیال راحت کاشته شده و به طور پیوسته در حال رشد است.زن درون مادرش هم مثل رشدش شروع به بیدار شدن کرد...

"امروز دوباره دیر سر کار خواهم آمد." غرق شدن در اضافه کاری مخفیانه خیانتکارانه با مدیر خیانت کار پاره وقت ... یوکا میزونو

من به عنوان پیشخدمت کار می کردم تا حواسم را از رابطه زناشویی پریشان من پرت کنم.آقای اوزاکی که در خط مقدم به عنوان سرآشپز کار می کند، رک و پوست کنده است اما در عین حال مهربان است و چیزی وجود دارد که من را نگران می کند.سپس یک روز به طور تصادفی صحبتی بین مالک و آقای اوزاکی شنیدم که از آنها خواسته بود با کارمندان دخالت نکنند.بعد از آن وقتی با آقای اوزاکی خلوت کردم وقتی از او پرسیدم درست است یا نه لبم را گرفت و گفت: شهرت خوبی دارد، دوست داری امتحانش کنی؟

مادری که از جایش بلند شد، پسری که تخم واژن را بیرون آورد، هوکا ناکایاما را شلیک کرد

هونوکا که تنها در حومه شهر زندگی می کرد، تصمیم گرفت با پسرش و همسرش ساکن شهر زندگی کند.این یک زندگی تنهایی به تنهایی بود، اما هونوکا از زندگی با پسرش و همسرش خوشحال بود.نیم سال از شروع زندگی مشترکمان می گذرد.به محض اینکه آنها با یکدیگر به خوبی کنار می آیند، هونوکا توسط پسرش به پایین هل داده می شود.میل جنسی هونوکا هر سال که می گذشت قوی تر می شد و هر روز به تنهایی به او آرامش می داد.پسرش او را دیده بود.پسرم با خشونت هونوکا را نوازش می کند و فاق او را فرو می برد.هونوکا آن را دوست ندارد، اما پسرش مانع او نشد و او یک مایع ابری داغ را از بدنش خارج می کرد.چند روز بعد.هونوکا به این موضوع اطمینان داشت که اخیراً از همسرش بی‌جنس بوده است و از اینکه ممکن است تقصیر من باشد، متحیر شده بود.درست در آن زمان، دوره هونوکا به پایان می رسد ...

حتی مادرشوهرم هم می خواهد باردار شود.شیوری سوکادا

من پارسال شوهرم رو از دست دادم و الان به پیشنهاد دخترم با دخترم و شوهرش زندگی میکنم... دامادم با کمال میل قبول کرد... در مورد اینکه چرا دامادم بیا یه همچین کاری... خب... میل جنسی آی سی خیلی قویه ولی...

کلینیک کایروپراکتیک Creampie Big Tits که خاله ها را با ماساژ ظریف سینه خود دیوانه می کند Saki Oishi

یک کلینیک دستکاری که هر روز زمانی که مشغول کارهای خانه بودم برای شل کردن بدن سفت خود می ایستادم.ساکی چشمانش را بست و خود را به پزشک کایروپراکتیک سپرد.با این حال، دستی که بدن ساکی را نوازش می کند، به تدریج مناطق حساس را تحریک می کند.خیلی دیر شده بود که متوجه نقشه درمانگر دستکاری شدم.جسمی که به او محرکی داده شده است که هرگز با فناوری ماورایی تجربه نشده است، صعود می کند.ساکی که قضاوت خونسرد خود را از دست داد و نتوانست از عملیات چوب گوشت امتناع کند.

12 نفر vol.03 creampie در دهه چهل زن بالغ زیبا

اگر خروس شما را عاشقانه بمالد، لیس بزند و با بیکون عکس العمل نشان دهد، با حالتی به وجد می آید و در لحظه بعد از شما می خواهد که چهره ای غمگین داشته باشید.دوسکبه چهل و چند ساله دوستدار اچ با دقت انتخاب شده است، زنان بالغ زیبا که برای بیشتر و بیشتر التماس می کنند حتی در حالی که به شدت کوبیده می شوند!زنی بالغ که روشن شده و وارد حالت جدی شده است با ضخیم و ضخیم دیوانه می شود!شامل 12 زن بالغ زیبا که با شات تقدیر واژن می لرزند!

دعوت از اندام براق عمه ام که آرزوی مدل لباس زیر را دارد ... یک هفته بارها با غریزه خود ماکی تومودا غرق شدم.

چند سال بعد از ازدواجمان ناگهان عمه ام که در زادگاه من زندگی می کند به ملاقات ما آمد.وقتی ماجرا را شنیدم به نظر می رسد که توسط یک مدل لباس زیر تعقیب شده و بعد از دعوا با عمویم بیرون پریدم.برای اینکه خاله ام را آرام کنم، فقط یک هفته می توانیم در خانه بمانیم.و اون شب وقتی داشتم میرفتم حموم از اتاق خاله چراغی چکید...وقتی در اتاق را باز نگاه کردم، عمه ام را دیدم که جلوی آینه لباس زیر پوشیده بود.نمی توانم چشمانم را از حالت و بدن براق او که تا به حال ندیده بودم بردارم.کمپین بالغ / زن متاهل 1!ماکی تومودا به صورت زنده ظاهر می شود!

من یک خاله سی ساله هستم و باکرگی ام را از دست داده ام.سایاکو سانادا

من که در روستا زندگی می کنم، هیچ دوستی ندارم، چه برسد به دوست دختر.به دلیل جابجایی ناگهانی شغل مجبور شدم در شهر زندگی کنم.من نه مسکن شرکتی داشتم و نه ارتباطی داشتم، بنابراین به مشکل خوردم، اما خویشاوندم، خاله سایاکو، تصمیم گرفت به من اجازه دهد تا خانه جدیدی پیدا کند.خاله سایاکو از خیلی وقت پیش مهربون و خجالتی بوده پس من هم خاله سایاکو رو دوست داشتم.یک روز بعد از چند روز اقامت، سوتین و شورت عمه ام را در رختکن پیدا کردم.وقتی اومدم اینجا نکشیدم که عصبانی شدم و مخفیانه با سوتین عمه ام خودارضایی کردم.اما متاسفانه توسط دختر خاله ام پیدا شدم و مورد آزار و اذیت قرار گرفتم.وقتی افسرده و گوشه گیر بودم عمه ام مرا دلداری می داد.و اگر با من مشکلی نیست، چرا با من صحبت نمی کنی؟ناامیدی را که دوست داشتم به خاله سایاکو گفتم و از او خواستم فقط یک بار مرا در آغوش بگیرد.خاله ام که مرا محکم در آغوش گرفته بود از من پرسید که آیا آن را در خودارضایی قبلی خاموش کردم؟وقتی گفتم بیرون نیاوردم گفتم باید تمیز کنم و شلوارم را در بیاورم و وقتی گفتم این راز بین ما دو نفر است یواش آهی کشید.آنقدر افسرده بودم که فوراً شلیک کردم، اما نظافت خاله باعث شد دوباره نعوظ پیدا کنم و این بار در دهان عمه ام منفجر شدم...

مازوخیست زاگین ماریکا (نام مستعار) 43 ساله درست پس از زایمان، یک مادر زیبا در یک باشگاه فوق لوکس در گینزا شیر مادر و اشک و دیوانه مازوخیست ارگاسمیک دارد!

یک مادر زیبا 43 ساله با فرزندی که یک باشگاه مجلل در گینزا دارد در AV ظاهر می شود! ... از ظاهر برازنده، میل تحریف شده ای که نمی توان تصور کرد آشکار می شود!بعد از زایمان، حساسیت به شدت افزایش یافت ... میل مازوخیستی ....اشک و لذت ادرار در یک ردیف بازی مازوخیستی که بالاخره مزه اش را چشیدم!نوک سینه های حساس با شیر مادر پیچ خورده و مازوخیستیک هستند!گینزا؟درجه یک؟حتی اگر تظاهر به شیک بودن کنید، اگر درب آن را باز کنید، منحرف هستید!امروز تا آخر اذیتت میکنم!

وقتی به حومه شهر برگشتم، مدام توسط همسر بی نظیرم در همسایگی که وقت زیادی داشت فشار می آورد.یومی کازاما

با احساس خفگی در زندگی دانشگاهی در شهر، تصمیم گرفتم برای اولین بار پس از مدتی به خانه پدر و مادرم برگردم.زندگی در روستا دروغ به نظر می رسد و روزها به کندی می گذرند و من وقت آزاد زیادی دارم.یک روز وقتی داشتم قدم می زدم با یومی سان آشنا شدم که از من مراقبت می کرد.وقتی از فضای مادرانه و جادوگر یومی که در بچگی حواسم نبود، دوری پیدا نکردم، به من نزدیک شد! ?از آن روز به بعد روزهایی که به فشردن ادامه می یافت تا اینکه خروس من احمق شد شروع شد.کمپین بالغ / زن متاهل 2022!یومی کازاما به صورت زنده ظاهر می شود! ------------------------------------------------ -------------------- ورود و یک ویدیوی محدود ویژه به مشتریانی که کار مورد نظر را خریداری کرده اند ارائه می شود! [نمای کلی کمپین حاضر] اگر در طول دوره کاری با علامت [زن بالغ / زن متاهل 2022% تخفیف شماره XX] خریداری کنید، با توجه به تعداد خریدها، یک ویدیوی جایزه دریافت خواهید کرد.ورود به کمپین برای دریافت فیلم جایزه الزامی است.لطفاً صفحه ویژه را برای جزئیات کمپین مانند امتیاز خرید و ثبت نام بررسی کنید. [یادداشت] ・ برای دریافت هدیه باید در دوره فروش وارد صفحه ویژه شوید.・در طول دوره فروش، محصولات هدف هر XX جایگزین خواهند شد.・ ویدیوهای ماهانه برای کمپین واجد شرایط نیستند. ------------------------------------------------ --------------------

بعد از جشن فارغ التحصیلی ... هدیه ای از طرف مادرشوهرم به شما در بزرگسالی.زن بالغ زیبای انحصاری مدونا شروع را با جذابیت جنسی درخشان جشن می گیرد.ریریکو کینوشیتا

تومویوکی که خانه والدینش را ترک کرد و دوران تحصیلی خود را به تنهایی در یک خوابگاه گذراند.سه سال در یک چشم به هم زدن گذشت و بالاخره جشن فارغ التحصیلی فرا رسید.وقتی با دوستم آخرین مسیر مدرسه را می رفتیم، ناگهان زنی ظاهر شد.لبخندی زیبا مملو از مهربانی... این مادرشوهرش ریریکو بود که مخفیانه آمده بود تا رفتن تومویوکی را جشن بگیرد.سپس تومویوکی ریریکو را که بیش از حد مشروب نوشیده بود به محل اقامت خود می برد و می گوید: "امروز یک جشن است." ------------------------------------------------ -------------------- ورود و یک ویدیوی محدود ویژه به مشتریانی که کار مورد نظر را خریداری کرده اند ارائه می شود! [نمای کلی کمپین حاضر] اگر در طول دوره کاری با علامت [زن بالغ / زن متاهل 3% تخفیف شماره XX] خریداری کنید، با توجه به تعداد خریدها، یک ویدیوی جایزه دریافت خواهید کرد.ورود به کمپین برای دریافت فیلم جایزه الزامی است.لطفاً صفحه ویژه را برای جزئیات کمپین مانند امتیاز خرید و ثبت نام بررسی کنید. [یادداشت] ・ برای دریافت هدیه باید در دوره فروش وارد صفحه ویژه شوید.・در طول دوره فروش، محصولات هدف هر XX جایگزین خواهند شد.・ ویدیوهای ماهانه برای کمپین واجد شرایط نیستند. ------------------------------------------------ --------------------

"من روی سینه ام..." یوکاری اوریهارا در حال حمام کردن رابطه جنسی با مادرشوهر بی تنه فوق العاده

سینه ام را می زنم به کمرم... یک هفته از سفر کاری همسرم که با هم کار می کنند.مادرشوهر با هیکل چاق و چاق به کنجی آمد که بی انگیزه برای انجام کارهای خانه روزگار می گذراند.با وجود اینکه قرار است کمرم را توسط مادرشوهر دلسوزم بشویم، نمی‌توانم از احساس سینه‌هایم که بیش از حد نرم هستند، نعوظ نداشته باشم.با این حال، او به جای اینکه از مادرشوهرم متنفر باشد، من را در سینه های بزرگ H-Cup پیچید.

حتی مادرشوهرم هم می خواهد باردار شود.کاسومی ایکیا

من پارسال شوهرم رو از دست دادم و الان به پیشنهاد دخترم با دخترم و شوهرش زندگی میکنم... دامادم با کمال میل قبول کرد... در مورد اینکه چرا دامادم بیا یه همچین کاری... خب... میل جنسی آی سی خیلی قویه ولی...

مادرشوهر زیبای خانه ما چییوکو کاواباتا

چییوکو پس از مرگ همسرش زندگی با دختر و همسرش را آغاز کرد.با دامادش رابطه خوبی داشت و در روزهای آرامش خوشحال بود.با این حال، برای چیوکو، که هنوز به عنوان یک زن فعال است، تنهایی دوران بازنشستگی او غیرقابل تحمل بود.خودارضایی روتین روزانه فقط رادیکال بودن را افزایش می دهد.آنقدر غرق در آن بودم که حتی متوجه نشدم دامادم دارد نگاه می کند.من یه چوب گوشت میخوام چون فرقی نمیکنه کی باشه.با در نظر گرفتن این موضوع، ظاهر براق چییوکو و افراط در انانیسم، دامادش را چنان مجذوب خود می‌کند که او را به بی‌وفایی خیانت می‌کشاند.

همسر بی تنه ماهو کانو مجبور به بازپرداخت بدهی های شوهرش شد

یک تماس تلفنیاین یک تماس وصول بدهی از سوی شوهری بود که نمی‌دانم کجاست.بدهکاران که به خانه آمدند.آنها متوجه جسد ماهو شدند و از او خواستند که به جای بازگرداندن پول، ظاهر زشت خود را روی ویدیو ضبط کند.ماهو پولی برای پرداخت ندارد و چاره ای جز اجابت خواسته های شوهرش ندارد.و در مقابل مردان مرا وادار به خودارضایی و ادرار کردند.

اون موقع مادرشوهرم دعوت کرده بود... ریوکا آئویاما

همسرم باردار است و به زودی زایمان خواهد کرد.زوج ما با مادرشوهرم که با ما زندگی می کند به بیمارستان رفتند.اما هنوز اثری از تولد نبود و من و مادرشوهرم به خانه برگشتیم.موقع شام، مادرشوهرم گفت هنوز مشکلی نیست و با هم مشروب خوردیم.وقتی گفتم به نظر می رسد دارم کار اشتباهی انجام می دهم، مادرشوهرم سعی کرد کار اشتباه تری انجام دهد و مرا بوسید.بوسه مادرشوهرم تحریک کننده و تحریک کننده بود و من با همسرم اشتباه گرفته بودم و بلافاصله نعوظ گرفتم.بعد مادرشوهرم با خوشحالی خروسم را مکید و آرام آرام مکید.مادرشوهرم که دوباره آن را می مکد که غیر قابل تحمل از کار اخراج شده است.بعد همسرم به من زنگ زد.با عجله بیرون رفتم، اما مادرشوهرم با خوشحالی صورتش را در فاق من فرو کرد و شروع به لیسیدن من کرد...

من یک زن بالغ با باسن بزرگی را که در آنجا زندگی می کند نگاه کردم.توکو نامیکی

یک زن متاهل زن بالغ که مدتهاست نگران بوده است.وقتی به اتاقی که این زوج زندگی می کنند نگاه می کنم، زنی بالغ وجود دارد که به خودارضایی می پردازد.علاوه بر این، ته دکا در معرض آن چنان ضخیم و براق است که برای ضربه زدن مورد علاقه است.وقتی مجذوب شدم، چشمانم به زنی بالغ رسید و در حال نگاه کردن به چشمانم گرفتار شد... اما چیزی که از آنجا در انتظار من بود، رابطه فیزیکی ممنوع با یک زن بالغ بود.روزهای تحت فشار قرار گرفتن توسط لب به لب دکا شروع می شود.

واژینال مادر و پسر باعث فعالیت جنسی شد.یومی کازاما

من قبلا با آپلود ویدیوهای فضول ویدیوهای شهوانی امرار معاش می کردم، اما از آنجایی که تعداد بینندگان کم بود، تصمیم گرفتم از یک زن بالغ که همه توصیه می کردند عکس بگیرم... من هیچ آشنایی و ارتباطی ندارم، بنابراین تصمیم گرفتم که از مامانم عکس بگیر.در واقع بیشتر و بیشتر پر طرفدار شد w اما یه روز...به هیچ وجه...پدرم خیلی وقت بود تنها کار میکرد...نه...مامانم بود.. اوه... فریب دادن به من... و... من... در اتاق...البته...تعداد بینندگان چیزی بود که قبلا ندیده بودم...اما...من اصلا خوشحال نبودم...فقط شوکه شدم...حالت روحی من...دیوونه شد...

من دوست دارم قبل از ازدواج دومم یک همسر مسن تر داشته باشم... کیوکا تویوهاشی

من چندین سال است که دوباره با همسر فعلی ام ازدواج کرده ام.همسرم جوان و نسبتاً آزاده است و من با او ازدواج کردم زیرا فکر می کردم او ناز است.هیچ نارضایتی از زندگی همسرم وجود نداشت، اما به دلیل چیزی در این چند ماه فعالیتی نبود و ناامیدی در حال جمع شدن بود.در آن زمان به طور اتفاقی با همسر سابقم کیوکا دوباره وصل شدم.گویا شوهر کیوکا و همسرم قبلا با هم قرار داشتند و همسرم شروع به گفتن کرد که همه با هم بنوشیم.ما که با شتاب همسرم بلعیده شده بودیم، با اکراه او را دنبال کردیم. وقتی چهار نفری داشتیم نان تست درست می کردیم و می نوشیدیم، همسرم شروع به زور زدن شوهرش به نوشیدن کرد.همسرم ساده لوح یا زورگو بود و در حالی که به شوهرم نگاه می کردم، به طور مبهم فکر می کردم که نمی توانم حرف های او را ادامه دهم.قبل از اینکه بفهمم زن و شوهرم از حال رفته بودند و خوابشان برده بود.این منشأ ناراحتی من است.همسرم هر روز زیاد مشروب می نوشد و به خواب می رود.در حین شکایت از چنین چیزهایی به کیوکا و مراقبت از همسران یکدیگر، ناگهان یاد دوران ازدواج کیوکا افتادم.آنقدر دوستت داشتم که آب شد و بارها خواستم.من آنقدر عاشق کیوکا شدم که با وجود اینکه همسرم خواب بود به او حمله کردم.کیوکا این را دوست ندارد، اما حساسیت او تغییر نکرده است، بنابراین من همچنان به او حمله کردم که انگار برای تخلیه ناراحتی ام ...

محارم اقوام خاله زیبا ساکی اویشی

کنتا نمی تواند برای کنکورش درس بخواند چون پدر و مادرش همیشه دعوا می کنند.در تعطیلات تابستانی خانه خاله ساکی از من مراقبت می کند.زندگی زیر یک سقف با ساکی که مدتهاست او را تحسین کرده ام.من نمی توانم روی درس هایم تمرکز کنم زیرا نگران سینه های بزرگ و نرمی هستم که حتی از روی لباسم می بینم.برای رفع نگرانی کنتا، ساکی روشی زشت را برای شاداب کردن او پیشنهاد می کند.

حتی مادرشوهرم هم می خواهد باردار شود.شوتا چیساتو

چیساتو با دختر و شوهرش زندگی می کند.خانواده سه نفره با هم در هماهنگی زندگی می کردند.چیساتو که نمی‌توانست شب دیروقت بخوابد، متوجه نشت صدایی از اتاق خواب دخترش شد.وقتی یواشکی نگاه می کنم، دخترم و شوهرش مشغول کار هستند.به اتاقم برگشتم و فکر کردم که با هم رابطه خوبی داریم.با این حال، بدن چیساتو از کاری که هر شب انجام می شد، درد می کرد...