"دوست داری فقط حمام کنی؟" من آخرین قطار را در راه خانه از یک مهمانی مشروب خوری از دست دادم، و وقتی در کنار خانه یک کارمند زن نخبه و تازه کار با سینه های بزرگ مخفی ایستادم، بسیاری از آنها را بیرون کشیدند. بارها تا صبح با چرخاندن غیرمنتظره لگن زن در حالت بالا.رینو یوکی
من در یک مهمانی مشروب توسط رئیسم مست بودم.جوانی که طاقت دیدن آن را نداشت مرا دعوت کرد، "چون نزدیک خانه من است، دوست داری فقط حمام کنی؟"فکر میکردم جونیور خوبی دارم که میتونه کارمو انجام بده و میتونم مواظب خودم باشم...اما یه جو یارا بود!وقتی دستم به سمت سینه هدایت می شود و آن را لمس می کنم ... کیو، خیلی بزرگ!من ناخواسته نعوظ داشتم و در حال خزیدن در زنی در حالت بالا با کمر بد!گویا میل جونیور فروکش نمی کند و بارها تا صبح از من موچی ○ پو خواسته اند!