نوجوانان مست پر از فرصتها هستند... من گاردم را آزادانه و بدون دفاع با ریختن سینههای سن بالا از دست دادم و تمام شب را مهینا امانه داشتم.
"سنپای، مست شدم..." با فرستادن جونیور مست به خانه اش آخرین قطار را از دست دادم. "دوست داری شب بمانی؟" قلبم از حرف یک جونیور می لرزد که سست نگهبانی دارد و سینه هایش بی دفاع است و بیرون می ریزد.و در نهایت با دو نفر بغل شوید، حمام کنید و بارها رابطه جنسی داشته باشید. "شاید من از سالمندانم خوشم بیاید"... برای امروز، معشوق خود را فراموش کنید، و وقتی لباس های خود را درآورید، تمام وقت خود را صرف سکس با بچه های سینه درشت خود خواهید کرد.