یک شیفت شب فروشگاهی رفاهی با فقط دو نفر که با جنس نوازش چسبنده آقای اوجی که از کار پاره وقت با دوست پسرش آرینا هاشیموتو متنفر است.
آرینا، یک دختر دانشجوی کالج، در همان فروشگاهی که دوست پسرش داشت به صورت پاره وقت کار می کرد.یک روز آرینا مجبور شد با شغل پاره وقت احمقش اوجیسان رابطه برقرار کند که گفت: "دوست پسرم در حال دزدیدن کالا از فروشگاه است. اگر من نمی خواهم این را پراکنده کنم ...".برای محافظت از دوست پسرم، از آن روز هر شب با اوجیسان تنها کار می کنم، بدنم را می خواهند ... بالاخره آکم می افتد.