نتایج جستجو برای "": 4 نتیجه

داستان واقعی ماماسیتا توکو نامیکی

یکی از اقوام شوهرش در یک تصادف جان باخت و خانواده توکو تصمیم گرفتند از پسرشان یوتا مراقبت کنند.با این حال، توکو از عشق پنهان یوتا به توکو خبر نداشت...رویای زندگی مشترک یوتا با توکو محقق می شود و او شروع به وابستگی به توکو می کند که انگار پسر واقعی اوست.هنگام حمام کردن، دست خود را به پایین تنه دراز کنید و ضد تنفس واقعی را بخرید.کنجکاوی سوزان او متوقف نمی شود، و هنگامی که او فاق سفت شده خود را به توکو تقدیم می کند، توکو ناامید در نهایت با شوهرش رابطه جنسی برقرار می کند.این توکو بود که به او اجازه داده بود مراقب باشد، زیرا او یک کودک کوچک بود، اما وقتی متوجه شد، باسن خود را به شدت روی او تکان می داد.

من یک زن بالغ با باسن بزرگی را که در آنجا زندگی می کند نگاه کردم.توکو نامیکی

یک زن متاهل زن بالغ که مدتهاست نگران بوده است.وقتی به اتاقی که این زوج زندگی می کنند نگاه می کنم، زنی بالغ وجود دارد که به خودارضایی می پردازد.علاوه بر این، ته دکا در معرض آن چنان ضخیم و براق است که برای ضربه زدن مورد علاقه است.وقتی مجذوب شدم، چشمانم به زنی بالغ رسید و در حال نگاه کردن به چشمانم گرفتار شد... اما چیزی که از آنجا در انتظار من بود، رابطه فیزیکی ممنوع با یک زن بالغ بود.روزهای تحت فشار قرار گرفتن توسط لب به لب دکا شروع می شود.

زن بالغ زیبا و آب میوه وحشی توکو نامیکی

توکو نامیکی، یک زن بالغ زیبا که فرومون هایی را می پاشد که از بدن جادوگر بزرگسالش بیرون می ریزد!وقتی او که منی دوست دارد در محاصره یک لشکر مرد قرار می گیرد، در حالی که خروسش را می مکد و می مکد، گونه هایش را سرخ می کند و فاقش را خیس می کند! "من از تبدیل شدنم به غذای جانبی هیجان زده هستم"، "لطفا مقدار زیادی مایع منی روی صورتم بریزید و آن را کثیف کنید!"صورت های حجیم پوشیده از مایع منی، سفید شدن در حالی که به سختی پیستون می شوند! ! *این اثر یک نسخه ویرایش شده از ``Mature Shout!!

مرا ببخش...غریزه زن توکو نامیکی

انقدر عاشقت شدم که ازدواج کردم...پس از پنج سال ازدواج، او با شوهرش بی‌جنس شد و یوکی احساس تنهایی کرد اما نمی‌توانست به شوهرش بگوید.از سوی دیگر، نوریکو، دوست دوران کودکی، به دنبال راه های جنسی به غیر از همسرش بوده است و اخیراً با اودا سنسی، یک متخصص کایروپراکتیک ویزیت شده است.یک روز، یوکی به طور اتفاقی اودا را ملاقات می کند و احساسات واقعی او را می بیند...