نتایج جستجو برای "": 41 نتیجه

مشاور باشگاه شنا با جوانان بزرگ در لباس شنای مدرسه یک بت گراور سابق است... من نمی توانم تاریک های بزرگ معلمم را که خیس و شفاف هستند تحمل کنم، بنابراین من خیس عرق و لعنتی هستم. تماس نزدیک یوآ میکامی

بازی با آب مدرسه در کلاس یا استخر...نوک سینه های خیس، ریختن شیر الهی، پاهای بلندی که به فاق گاز می خورند... "هی... تو تمام مدت به سینه های من نگاه می کردی، نه؟"بدن سالم و سکس Dorodoro Tokuno در آفتاب درخشان نیمه تابستان!میل جنسی غیرقابل توقف پسران بی نظیری که با لباس شنا شلوغ می کنند تا جوانان بزرگی که با چکیدن عرق کاملاً می چسبند!سینه های بزرگ مایو را که به شدت تاب می خورد فشار دهید و در حالی که آن را پوشیده اید، آن را به پایین بکشید!همه پسرها معلم های خود را دوست دارند.

من می خواهم بین چنین سینه های بزرگی قرار بگیرم... یک مرد نمی تواند این لعنتی را تحمل کند.Titty Bitch Who Make Ji Po Trottro Aika Yumeno

من می خواهم بین سینه های نرم و کرکی قرار بگیرم!یک کار خاص نیشگون گرفتن لعنتی که آرزوی مرد را برآورده می کند!محاصره کامل جی پو با سینه های کلفت و کلفت... لذت بیشتر از اینهاست! ?اگر با یک دست شیردهی در دوران شیردهی نعوظ کامل داشته باشید، به آرامی با سینه های خود مالیده می شوید و مقدار زیادی انزال خواهید داشت!مالش، لیسیدن، مکیدن و نیشگون گرفتن در موقعیت هایی که غوطه ور شدن در دنیای یک متخصص زیبایی مردانه، یک معلم زن و یک پرستار را آسان می کند.امتیاز رایگان برای 9 ین اول!

معلم متاهل یوکاری اوریهارا که 10 بار در کلاس اوج خیس می شود که نمی تواند صحبت کند

یوکاری به عنوان یک معلم جدی و مشتاق ارزیابی می شد، اما در پشت صحنه او یک زن هوس باز بود که از رابطه با دانش آموز خود لذت می برد.اخیراً در محوطه دانشگاه اقدام به بازیگری کرده و روز به روز رابطه اش با دانشجویش بالا گرفته است.با این حال، یک روز، دانش آموز دیگری شاهد یک جلسه مخفیانه بود.وقتی اتفاق می افتد، همه چیز تمام می شود.یوکاری التماس می کند و او را می بندد، اما...دانش آموزی که آن حالت ناامید را دید با خنده گفت. پس بگذار ما هم خوش بگذرانیم.»

معلم خانه من در یک زمین صابونی متحدالشکل کار می کرد، بنابراین وقتی بلافاصله آن را نامزد کردم، به جای اینکه آن را مخفی نگه دارم، ایمی فوکادا عکس های زیادی به من داد.

"این آقای فوکادا است..." عکسی که در صفحه اصلی یک زمین صابونی متحدالشکل پیدا کردم.مهم نیست که چگونه به آن نگاه می کردید، آقای فوکادا، معلم خانه بود.تاکدا، دانش آموزی که مدت هاست عاشق او بوده، تصمیم می گیرد به سراغ صابون برود. آقای فوکادا با یونیفرم رادیکال در مقابل دانشجویان ظاهر شد.ابتدا معلم که کمی گیج شده بود، کم کم روشن شد... "اگر به همه نگوئید، خیلی چیزها را بیرون می کشم."

مردی که مرا احمق کرد، یوروسانای است... از اعتراف امتناع ورزیدم، پس امروز از آن معلم زن انتقام می‌گیرم.

"قرار نبود اینطوری باشد..." من زندگی پرباری با زندگی معلمی آرام داشتم.او آنقدر مورد پسند دانش آموزان قرار گرفت که حتی به او اعتراف کرد...اما عاشقانه با دانش آموزان ممنوع!من باید قاطعانه امتناع می کردم.هی صبر کن!چرا لباسامو در میاریدست نزن!آن مایع غرایز جنسی عجیب چیست؟ ...هی...منظورت از اینکه میگی از من کینه داری چیه؟صبر کن... بس کن....

یک معلم زن متاهل تشنه عشق، بارها و بارها با شاگردش تلاقی ناخالصی می کرد و می گفت: «فقط این بار».سومیره کوروکاوا

سومیره که بعد از سرد شدن همسر و همسرش از عشق گرسنگی می‌کشید، در پارک با یاماموتو، دانش‌آموزی که اخیراً حال خوبی نداشت، ملاقات می‌کند.یاماموتو که نمی‌خواهد دیگران در مورد مشکلات خانوادگی او بشنوند، از غم و اندوه ناشی از دوست نداشتن پدر و مادرش شکایت می‌کند و سومیره با او احساس همدردی می‌کند. سومیره در حالی که یاماموتو را به هتل می برد، گفت: «اگر دانش آموزان و معلمان با هم دیده شوند، دردسرساز می شود، اینطور نیست؟

معلم متاهل مایکو کاشیواگی در یک کلاس اوج که نمی تواند صحبت کند 10 بار خیس می شود

مایکو با شاگردش رابطه فیزیکی داشت در حالی که می دانست اشتباه است.اخیراً این موضوع در مدرسه مطرح شده است و مایکو دیوانه رابطه جنسی با شاگردش در کلاس و توالت بود.با این حال، یک روز دانش آموز دیگری از رابطه پنهانی آنها باخبر می شود. "لطفا! به کسی نگویید!" اگر کشف شود، جان معلم را می گیرند.مایکو ناامیدانه التماس می کند، اما...شاگرد پوزخندی زد و گفت: پس بگذار من هم این کار را بکنم.چاره ای جز پیروی از مایکو نبود.

رمان حسی چتر قرمز موموکا اوگاوا

برای پرداخت بدهی والدینش، موموکا، معلم زن که به زندگی ساده و بدون معشوق ادامه می دهد، توسط دزدی دستگیر می شود که "راز ناپسندی" دارد... مردی دوباره وارد می شود و تهدید می کند که فاش می کند. راز، حتی با وجود شکنجه، بدن خشکش در قلبش درد می کند و در نهایت او شروع به انتظار بی صبرانه برای ملاقات مرد می کند.یک روحانی و یک جنایتکار، دیدار نابخشودنی با چتر قرمز... آخرین حرکت موموکا چه بود؟ [رمان برگزیده ویژه] اقتباس اصلی فیلم رینکا آئوی "چتر آکای".یک معلم واقعی، موموکا اوگاوا، بین عقل و شهوت در نوسان است.