حنا ننامی بدون شیطان یک دختر جوان سادیست که هر روز با مورد علاقه اش از درون به من قلدری می کند.
حنا دوست دوران کودکی است که دوست دوران کودکی گستاخی است که گاهی اوقات با اعمال خشونت آمیز نزدیک می شود تا خجالتی خود را پنهان کند زیرا دوست دارد.هرچقدر هم که فرار کنی دنبالش خواهی رفت و قوی خواهی بود.فرقی نمی کند سر کلاس باشد!هر روز شیاطین را بیرون می کشم تا از دیدن چهره ام که از روی لذت منحرف شده است لذت ببرم.من خوشحالم اما جوجه هایی که همیشه بدون توجه به زمان و مکان و مورد به من حمله می کنند گیج می شوم ... اما من فوراً نعوظ خواهم داشت ...