بالغ348 فیلم

من باسن مادرشوهرم را که خوابیده بود با باسن همسرم اشتباه گرفتم و بدون اینکه به عنوان مادرشوهرم بدانم فوراً آن را وارد کردم.کیمیشیما میو

کوجی که بیش از حد مشغول کار بود و زندگی زناشویی خود را نادیده می گرفت، سرانجام با همسرش درگیر شد.برای ترمیم رابطه زن و شوهر، رابطه جنسی آشتی با عروس خواب را تنظیم کنید.در حین نوازش باسن ضخیم با خاصیت ارتجاعی فوق العاده، پیستون را بدون هیچ سوالی بلغزانید.نمی توانم پشت واژن را تحمل کنم که بیشتر از حد معمول سفت می شود و سفت واژن ساخته می شود. "حس خیلی خوبی بود. بیا یه دوش بگیریم... اون مادرشوهر!"

من با جفت گیری غیرقابل کنترل دوست پسرم به ماهی مرکب ادامه می دهم... ماکی تومودا

دوست پسرم شینجی برای ماندن آمد و ماکی که ناامید شده بود کمی به بدن قوی اش هوس کرد.آن شب، شینجی را با نوشیدنی عصرانه ملاقات کردم و در حالی که بدنش را دست می کشیدم، طاقت نیاوردم و چوب گوشت را نوش جان کردم.ماکی به عنوان یک میان وعده با او رابطه داشت، اما شینجی نتوانست طعم عسلی را که یک بار یاد گرفته بود فراموش کند و بارها و بارها به ملاقات او رفت.بدن ماکی چند بار شروع به جیغ زدن کرد...کمپین بالغ / زن متاهل 2022!ماکی تومودا به صورت زنده ظاهر می شود! ------------------------------------------------ -------------------- [زن بالغ/زن متاهل 30% تخفیف قسمت 3] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به صورت خودکار به محصول خریداری شده (ویدئو) در حدود 12 دسامبر (دوشنبه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

با اشتباه گرفتن الاغ مادرشوهرم خفته با الاغ همسرم، بلافاصله بدون اینکه بدانم مادرشوهرم است، آن را وارد کردم.مومو مینامی

«چرا اینجایی مادرشوهر!» قرار بود رابطه جنسی آشتی با همسر محبوبی که دعوا کرده بود، اما به اشتباه به مادر عروس وارد شد!دامادی که چاره ای جز ناامیدی ندارد که در حالی که از یک باسن بزرگ پر از گوشت زیبا به پشت لذت می برد، یک سفت واژینال سفت انجام داده است.آنها عهد کردند که همدیگر را در همانجا فراموش کنند، اما دور دوم زمانی آغاز می شود که مادرشوهر مگومی چاق و لاغری که مجذوب اوج لذتی می شود که مدت هاست احساس نکرده است!

مادر و پسر اوکای رین جایی که پدر در 2 ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی برقرار می کند

در حالی که شوهرش از خانه دور است، رین با پسر واقعی خود اشتباه می کند.هر چند باید یک بار برای همیشه تصمیم گرفته می شد، اما این عمل بالا گرفت و حتی بعد از اتمام تکلیف همسرم، رابطه فیزیکی ادامه پیدا کرد.رین کاملاً به چوب گوشتی جوان و قوی پسرش معتاد است.حتی وقتی با شوهرم صحبت می کنم، تمام چیزی که به آن فکر می کنم رابطه جنسی با پسرم است.سینه های چاق و بزرگ رین که تبدیل به یک ساختار حساس شده است، به زودی خیس می شود.

دوست مادر یومی کازاما

کازویا نمی تواند خوشحالی خود را از زمانی که دوست مادرش، یومی، که به زادگاهش بازگشته است، پنهان کند.یومی که پس از مدت ها غیبت از این دیدار هیجان زده است، خوشحال است که کازویا که از کودکی او را دوست داشته، تبدیل به مردی باشکوه شده است. …کازویا با وجود اینکه از رابطه با پسر دوستش پشیمان است، با وجود اینکه به خاطر الکل بوده است، اما تمایل خود را برای ارتباط با زنی که او را تحسین می کند عمیق تر نشان می دهد و به او نزدیک می شود.

من حتی اگر دهانم پاره شده باشد نمی توانم به همسرم بگویم، باورم نمی شود که مادرشوهرم را باردار کردم. -من خودم را در یک سفر بهار گرم به مدت 1 روز و 2 شب گم کردم. - اومی ناتسکاوا

"تایکی کان، لطفا... می توانید یک ماه قبل از سفر خودداری کنید؟"باید یک سفر بهار آب گرم بدون خانواده می بود، اما او از آن استفاده کرد و از او خواستند با همسرش بچه دار شوند.با این حال، همسرم علاقه ای به بچه دار شدن ندارد و هر چند بار او را دعوت می کنم، امتناع می کند.در مسافرخانه پرسه می زدم و سعی می کردم هوس هایی را که در پرهیزهایم جمع شده بود را آرام کنم و اتفاقاً شاهد ظاهر اغوا کننده حمام مادر شوهرم بودم.

حتی مادرشوهرم هم می خواهد باردار شود.شوتا چیساتو

چیساتو با دختر و شوهرش زندگی می کند.خانواده سه نفره با هم در هماهنگی زندگی می کردند.چیساتو که نمی‌توانست شب دیروقت بخوابد، متوجه نشت صدایی از اتاق خواب دخترش شد.وقتی یواشکی نگاه می کنم، دخترم و شوهرش مشغول کار هستند.به اتاقم برگشتم و فکر کردم که با هم رابطه خوبی داریم.با این حال، بدن چیساتو از کاری که هر شب انجام می شد، درد می کرد...

واژینال یک مادر و پسر باعث فعالیت جنسی شد.میورا اریکو

من تمایل دارم کنار بکشم، و از اینکه پدرم دور از خانه نیست سوء استفاده می‌کنم، اما چیزهای مختلفی را آپلود می‌کنم، زیرا مشتاق یک مشارکت‌کننده شیک U*U* هستم.با این حال، محبوبیت زیادی ندارد.نگران بودم که تعداد بینندگان زیاد نشود.امروز وقتی پخش زنده داشتم مادرم ناگهان وارد اتاقم شد.تعداد بینندگان یک دفعه زیاد شد، شاید به این دلیل که دیدن من با عجله و مادرم که مات شده بود، جالب بود.بیننده گفت که مادرم زیبا یا ناز است، برای همین به این فکر کردم و مخفیانه از زندگی روزمره مادرم فیلمبرداری کردم و آن را آپلود کردم.به محض افزایش تعداد بینندگان، موارد شدیدتر مورد نیاز است.ویدیوهایی با لباس های کمی سکسی بسیار محبوب شده اند.این باعث شد حالم بهتر شود، بنابراین یک دوربین مخفی نصب کردم و زندگی روزمره مادرم را دنبال کردم.در ویدیویی که گرفتم، مادرم در طول روز مخفیانه خودارضایی می‌کرد.من تعجب کردم، اما مادرم هم زن بود، پس آرام شدم و تصمیم گرفتم یک روز دیگر ویدیو را ببینم.سپس یک مرد زایمان و مادرم رابطه جنسی داشتند و من با وجود اینکه مادر خودم بودم هیجان زده شدم.این ویدیو هم مورد توجه بینندگان قرار گرفت و من می خواستم بیشتر از رابطه جنسی مادرم فیلم بگیرم، بنابراین شبانه در اتاق خواب مادرم شیطنت درست کردم.مادرم که در راه از خواب بیدار شد، تعجب کرد و سعی کرد مرا سرزنش کند، اما وقتی در مورد زنای جنسی گفتم، مطیع شدم و به مادرم سکس واژن دادم.این ویدیو هنوز هم بسیار محبوب است، اما من نگران بودم که چگونه با مادرم رفتار کنم.موقع شام من و مادرم ساکتیم.هوای سنگینبه مادرم گفتم متاسفم، اما به او گفتم که او را هم به عنوان یک زن دوست دارم.مادرم به آرامی بوسه مرا پذیرفت و از آن روز به بعد زن من شد...

اقوام ممنوع قرارداد شات واژینال! !!اصل: Chinjao Musume Ripe Sister ~ رابطه خواهر و برادر خیلی راحت از دهه 30 ~ Ai Kano

«به هیچ وجه، من یک زن خانه‌دار معمولی بودم و سال خوبی را با برادر کوچکترم سپری می‌کنم...» آیا کورهاشی (آی کانو)، خواهر بزرگ‌تر در اواخر 2 سالگی که دو فرزند دارد، 30 فرزند به خانواده‌اش اضافه کرد. تصمیم گرفته شد که کارهای خانه تاکومی، برادر کوچکتر یک اشراف مجرد را به عهده بگیرد.با این حال، تاکومی که قبل از اینکه متوجه شود با یک فتیش زن بالغ بیدار شده بود، شهوت پنهانی به آیاا داشت...تاکومی که با یک حرکت مستی رابطه داشت، به جستجوی او ادامه داد و پیشنهاد یک رابطه تفرقه‌انگیز را داد. تن آیا غرق در شادی است که می خواهد برای اولین بار لذت رابطه را سرزنش کند، با اینکه می گوید «به خاطر خانواده اش».

پدر در دو ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی دارد مادر و پسر آیاکا ماکیمورا

«این کار را نکن کنتا-کون!» با دزدیدن چشمان شوهرش، آیاکا، زن دوم، و کنتا، پسر، یک رابطه زن و مرد داشتند.والدین و فرزندان نمی توانند اجازه دهند این اتفاق بیفتد.آیاکا نگران این نبود که شوهرش کی از این رابطه مطلع شود.کنتا که چنین حالت روحی را نمی دانست، نمی توانست لذت جنسی را فراموش کند و به محض بیرون رفتن پدرش شروع به نزدیک شدن به او کرد.از طرف دیگر، با اینکه آیاکا می داند که اجازه ندارد، اما از این احساس غیر اخلاقی هیجان زده می شود.

ماجرای غرق شدن زنان و مردان میانسال که در حمام در اتاق خیس بسته ماکی تومودا آغاز می شود

وقتی شوهرم کارمند جدید بود، رئیس سابقم، ساگاوا، که از من مراقبت می کرد، برای انجمن فارغ التحصیلان به توکیو آمد و دو روز در آنجا ماند.شوهرم علاقه ای به مکی که دیوانه کار بود و بچه می خواست نداشت.مکی با چنین تنهایی شب دیروقت غسل می کرد.سپس ساگاوا بدون اینکه چیزی بداند وارد شد.آن دو از تعجب سفت شدند.با این حال، چوب گوشت ساگاوا بیش از حد تعجب آور است و نمی توان آن را سرکوب کرد و ماکی را در آغوش گرفت.سپس مکی که پس از مدت ها غیبت و گرمای غسل غرق گرمای قطب گوشت شده بود، ساگاوا را نیز پذیرفت.

من مخفیانه مادرش را لعنت می کنم... چیساتو شدا

اوه، اسم من هیروشی است.من نیم سال است که با او قرار ملاقات دارم.مادرش چیساتو، زنی ملایم، زیبا، سخت کوش، بالغ با فضایی آرام است که دخترش را به تنهایی به عنوان یک مادر مجرد بزرگ کرده است.اما در واقع من برای او راز هستم ... من با مادرش رابطه جنسی دارم ...هم من و هم آقای چیساتو فکر می کنیم که این نوع رابطه خوب نیست، اما هر دوی ما شاخدار هستیم و نمی توانیم جلوی میل به تولید مثل را بگیریم.

من و سومین مرگ پدرشوهرم، خانه پدر و مادر همسرم و مادرشوهرم ناتسکوکو، دیوانه شدیم. 3 شب و 3 روز عرق آور بازگشت به خانه زندگی کرمپی-.ناتسوکو کایاما

در سومین سالگرد فوت پدرشوهرم، من و همسرم از تعطیلات اوبون استفاده کردیم تا به روستایی که مادرشوهرم زندگی می کرد، برگردیم.مادرشوهرم، ناتسوکو، همیشه مهربان است و سینه‌های چاقش را بدون محافظت در معرض دید قرار می‌دهد، بنابراین هر بار که به خانه می‌رفتم نمی‌توانستم دست از تپیدن بزنم.با وجود اینکه سعی کردم میل جنسی ام را از بین ببرم، همسرم با من برخورد نکرد و من با ناراحتی به استقبال روز یادبود رفتم.و من طبق توصیه الکل مینوشم و در حالت MAX میل جنسی به خواب میروم.و وقتی ناگهان از خواب بیدار شد، ناتسوکو را که در مقابل او قرار داشت با همسرش اشتباه گرفت و به او حمله کرد.

بعد از جشن فارغ التحصیلی ... هدیه ای از طرف مادرشوهرم به شما در بزرگسالی.زن بالغ زیبای انحصاری مدونا شروع را با جذابیت جنسی درخشان جشن می گیرد.ریریکو کینوشیتا

تومویوکی که خانه والدینش را ترک کرد و دوران تحصیلی خود را به تنهایی در یک خوابگاه گذراند.سه سال در یک چشم به هم زدن گذشت و بالاخره جشن فارغ التحصیلی فرا رسید.وقتی با دوستم آخرین مسیر مدرسه را می رفتیم، ناگهان زنی ظاهر شد.لبخندی زیبا مملو از مهربانی... این مادرشوهرش ریریکو بود که مخفیانه آمده بود تا رفتن تومویوکی را جشن بگیرد.سپس تومویوکی ریریکو را که بیش از حد مشروب نوشیده بود به محل اقامت خود می برد و می گوید: "امروز یک جشن است." ------------------------------------------------ -------------------- ورود و یک ویدیوی محدود ویژه به مشتریانی که کار مورد نظر را خریداری کرده اند ارائه می شود! [نمای کلی کمپین حاضر] اگر در طول دوره کاری با علامت [زن بالغ / زن متاهل 3% تخفیف شماره XX] خریداری کنید، با توجه به تعداد خریدها، یک ویدیوی جایزه دریافت خواهید کرد.ورود به کمپین برای دریافت فیلم جایزه الزامی است.لطفاً صفحه ویژه را برای جزئیات کمپین مانند امتیاز خرید و ثبت نام بررسی کنید. [یادداشت] ・ برای دریافت هدیه باید در دوره فروش وارد صفحه ویژه شوید.・در طول دوره فروش، محصولات هدف هر XX جایگزین خواهند شد.・ ویدیوهای ماهانه برای کمپین واجد شرایط نیستند. ------------------------------------------------ --------------------

یک زن متاهل آماتور واقعی که به گفته شوهرش که میل به خوابیدن دارد ظاهر می شود مورد11 کار پاره وقت، آریسا میازاوا (نام مستعار) 30 ساله زندگی می کند در شهر کاواگو، استان سایتاما، تایید تنقیه مقعدی Netorare برای همسرش

وقتی با مقعد یک زن نیمه شوهر که عادت غیرطبیعی دارد بازی می کنید، صدایش درز می کند و شروع به پیچیدن می کند.چنین مقعدی آموزش احمقانه را برای یک زن متاهل حساس شروع می کند و انبساط مقعدی با سرزنش اسباب بازی دو سوراخ و تنقیه تکرار می شود.به زن متاهلی که مجذوب مقعد شده بود، زمزمه می شود: "برای شوهرش است" و 2 سوراخ را در یک گروه لعنت می کند و هر 3 سوراخ را با مایع منی پر می کند.

Cucold Boobs NTR Proud Busty Bride توسط دوستم مالش داده شد و آزوسا یاگی کرمی شده بود

یاگی که بعد از کار با همکارش سایتو به مشروب خوردن رفته بود، سایتو را طوری به خانه اش دعوت کرد که گویی سیر نشده است.سایتو نمی تواند چشمش را از زن یاگی، دخترهای بزرگ آزوسا بردارد، که وقتی مست به خانه می رسند به آنها سلام می کند.با این حال، یاگی و سایتو که مدتی است با هم چت می کنند، به دلیل اختلاف نظر در مورد کار با هم درگیر می شوند.سایتو که به طور ناقص سوخته بود، قصد داشت احساسات ناامید خود را در مورد آزوسا از بین ببرد.

نامادری چسبنده وقتی فرزند شوهرم توسط یک پیستون آهسته چسبناک آیاکا ماکیمورا سوراخ شد، بدون اینکه بتوانم صحبت کنم کاملاً زمین خوردم

آیاکا بعد از ازدواج مجدد مشغول کار شوهرش بوده و نیم سال است که از او مراقبت نمی شود.این یک روال روزانه بود که بی سر و صدا از ناامیدی که در کنار شوهرم انباشته شده بود تسکین دهم.با این حال، او توسط دامادش که حماقت آیاکا را تماشا می کرد، تحت فشار قرار می گیرد. _اشکالی نداره نگران نباش از امروز به جای پدرم حال تو رو خوب می کنم.این عمل تشدید می شود و در نهایت تبدیل به یک هارو در کنار شوهرش می شود.

مادر دوست من ~فصل پایانی~ Eiko Sakuma

تاتسویا لباس‌ها و لباس‌های زیرش را درآورد و خروس‌اش را در آن فرو کرد، بدون توجه به مقاومت شدید ایکو.چیزی که تاتسویا را تحریک می‌کند، منظره ایکو است که با خودارضایی خود را آرام می‌کند، که اتفاقاً چند روز پیش وقتی برای بازی آمد، شاهد آن بود.مادر دوستم، ایکو، که از کودکی او را تحسین می کردم، ناامید است.آن وقت من می توانم به شما آرامش بدهم!خودارضایی بیش از حد شهوانی و مسحورکننده ایکو، تاتسویا جوان را دیوانه کرد.

"من روی سینه ام..." یوکاری اوریهارا در حال حمام کردن رابطه جنسی با مادرشوهر بی تنه فوق العاده

سینه ام را می زنم به کمرم... یک هفته از سفر کاری همسرم که با هم کار می کنند.مادرشوهر با هیکل چاق و چاق به کنجی آمد که بی انگیزه برای انجام کارهای خانه روزگار می گذراند.با وجود اینکه قرار است کمرم را توسط مادرشوهر دلسوزم بشویم، نمی‌توانم از احساس سینه‌هایم که بیش از حد نرم هستند، نعوظ نداشته باشم.با این حال، او به جای اینکه از مادرشوهرم متنفر باشد، من را در سینه های بزرگ H-Cup پیچید.

مادر جایگزین دوباره چیساتو شدا

چند سال پس از اینکه چیساتو دخترش را به عنوان یک جانشین به دنیا آورد.رابطه او با دامادش به طور طبیعی پایان یافت و او دوباره به زندگی مجردی خود بازگشت.در آن لحظه زوج خواهر و دختر با چهره ای غمگین در مقابل چیساتو ظاهر شدند.و من به چیساتو گفتم که می‌خواهم او هم مثل خواهرش جانشین من باشد.چشمان چیساتو به شدت سیاه بود، اما چاره ای جز تکان دادن سرش به صورت عمودی نداشت، زیرا نمی خواست چهره غمگین موماتسو را ببیند.پس از آن، دختر پریود مادرش چیساتو را پرسید و تاریخ لانه گزینی احتمالی را بررسی کرد.سه نفر در اتاق خواب با نگاهی پرتنش.در حالی که دخترم در حال تماشا است، عمل چیساتو و خواهر شوهرم شروع می شود.چیساتو فکر کرد که نباید آن را احساس کند، اما دوباره با مرد جوان بی حس شد.هنگام دریافت اسپرم داماد در داخل، احساس کردم میل جنسی در خودم می جوشد.با خیال راحت کاشته شد و خواهرم و شوهرش بچه سالمی دارند.چیساتو به او خیره می شود، اما نگاهش به خواهر شوهرش است...

من یک دایی در اتاق کودک هستم.مادرم در حال پردازش میل جنسی است.آپارتمان 2K فقط برای مادر و فرزند Pink Kazoku VOL.21 Rieko Hiraoka

درام فوق موضوعی مادر و کودک با محارم بالاخره وارد فصل سوم سریال شد.داستان زناشویی پسر عمو و مادر یائسه در اتاق بچه ها به اوج می رسد.مادر از شوهرش طلاق گرفت و با پسرش در یک آپارتمان پارچه ای روستایی زندگی کرد.مادر همچنان از شهوت پرستی برای پسرش دست برنداشت.یک چیز باعث شد پسرش مادرش را حبس کند و در واژن انزال کند...

سبک گوشت شلاقی بسیار وابسته به عشق شهوانی!باسن بزرگ تظاهر به رقص سکسی خاله یوکاری اوریهارا

یک خاله چاق و شهوانی لباسی کاملا وابسته به عشق شهوانی با خط بدنی فوق العاده واضح می پوشد و بیش از حد در معرض دید قرار می گیرد و مردان را یکی پس از دیگری مجذوب خود می کند.اونی که منو برد پرینای هوس پوش بود!در دفتر.در سالن زیباییدر یک رستوران.مهم نیست کجا باشی.اگر می‌خواهید این کار را انجام دهید، مردی را به راه بیندازید و با سینه‌های بزرگ و باسن‌های پر زرق و برق برقصید.شور و نشاط گوشت بالغ یک زن بالغ گوشتخوار که مرد خواری را آغاز می کند تا صبح تمام نمی شود!

بعد از 10 روز که به عمه دلتنگی ام مقاربت جنسی دادم، با واژینال cum شات نامحدود تبدیل به ادرار گوشتی شدم.ماکی تومودا

من بر اساس اطلاعات اینترنتی یک داروی مقرون به صرفه ساختم تا عمه زیبای دلتنگی ام را انجام دهم.و این تابستون خونه عمه ام میمونم و وقتش رسیده که قرص های مقوی را امتحان کنم.با دزدی از چشم خاله، 1 قطره، 2 قطره، 3 قطره، 4 قطره اضافه کردم، کم کم مقدار رو زیاد کردم.بدن خاله ام می سوزد، نفسش قوی تر می شود و بدنش می پیچد.در شب جشن تابستان، عمه ام بالاخره عقلش را گم کرد و به من حمله کرد.بعد عمه برای من تبدیل به یک ادرار گوشتی مطیع شد...

واقعیتی که همسرم توسط پدرشوهر و برادر شوهرش در آغوش گرفته شد ... هانا هارونا

راستش...این مدت داشتم دیوونه میشدم...از شوهر عزیزم متاسفم اما...پدرشوهرم روز...برادر شوهرم شب. ..من...هر کاری میکنم نمیتونم دو نفری که بدنمو میخوان رد کنم.نتونستم...

بچه بدون نوه اگر می خواهی به سالمندان احترام بگذاری به من پول بده!چیزورو ایوازاکی

امروز روز احترام به سالمندان است، روزی برای احترام به سالمندان و جشن گرفتن طول عمر آنها.در خانواده ایوازاکی، نوه ها دور خواهر چیزورو، چیهایا، که با او زندگی می کند، جمع شدند و طول عمر او را جشن گرفتند.چیزورو که نوه نداره در تماشای چنین موقعیت آرامی نمیتونه نفرین نکنه... "اگه میخوای به بزرگترها احترام بذاری به من پول بده!"که چیزورو تنهاست...و نوه های چیهایا یکی پس از دیگری به چیزورو کلمات گرم می گویند...

خواهر شوهر دلتنگی و شیزوکا اوموری

شیزوکا که برادرم هنگام ازدواج او را آورد، زنی مهربان و مهربان بود.من در نگاه اول عاشقش شدم.بیش از ده سال از آن زمان می گذرد، و من زمانم را مخفیانه صرف احساساتی شدن برای خواهر شوهرم، شیزوکا کرده ام.چند ماه پیش نقطه عطفی داشتم.به دلیل کار تصمیم گرفتم در خانه برادرم بمانم.بچه های خانواده برادرم قبلاً لانه را ترک کرده اند و برادرم و همسرش از من استقبال کردند.وقتی بعد از شیفت شب به خانه رسیدم، صدای نفس های آزرده شیزوکا را می شنیدم.بله، او تنها و آرام بود.وقتی ظاهر شرم آور شیزوکا را دیدم بی تاب شدم و به اتاقم رفتم تا بگویم متاسفم.بعد از آن شیزوکا با خجالت به اتاق من آمد.انگار می خواستم حرف شیزوکا سان را که می خواست دهانش را باز کند، قطع کنم، اعتراف کردم که مدت هاست او را دوست داشتم، انگار تا الان احساساتم را بیرون بریزم.پس از خیره شدن به یکدیگر و سکوت طولانی، شیزوکا سان دستم را گرفت و سر تکان داد.بدن هایمان را در آغوش گرفتیم، بوسیدیم و روی هم گذاشتیم...

لطفا مراقب مادرم باشکورماچی یوکو

شوهرش ناگهان ناپدید شد.یوکو از طریق تحویل روزنامه امرار معاش می کند و با تنها پسرش کنیچیرو زندگی می کند.با این حال، فاجعه دوباره رخ می دهد... او در یک کار پاره وقت در یک تصادف پای خود را رگ به رگ می کند.کنیچیرو برای مراقبت از یوکو، از یک مراقب می خواهد...سینه داغ، بازوهای ضخیم.یوکو در مراقب قدرت مردی را که مدتی فراموش کرده بود احساس می کند.یک روز، پس از مدتی که چنین زندگی ادامه یافت، یوکو شروع به توسل به پرستار کرد...

مادر دوستم، اری، که دوستی جدی و سخت کوش است، فردی ماورایی بود که تا زمانی که توپ های من کاملاً شکسته شد، مایع منی را فشار می داد.تاکیگاوا اری

شوهر او اری است که با تنها پسرش برای یک ماموریت طولانی مدت در خارج از کشور زندگی می کند.من می خواهم پسرم بزرگ شود و مانند شوهرم بزرگ شود.خود ایری بی جنسیت و ناامید است.دوست پسرم، کنیچی، مرا می بیند که در حال خودارضایی هستم، زیرا نمی توانم آن را تحمل کنم.با دیدن خروس راستش، میل جنسی اری که تا به حال سرکوب شده بود، منفجر شد.در حالی که او را به خاطر نگاه کردن سرزنش می کند، خروس نعوظ را محکم گرفته و آن را به شدت فشار می دهد.

دعوت از اندام براق عمه ام که آرزوی مدل لباس زیر را دارد ... یک هفته بارها با غریزه خود ماکی تومودا غرق شدم.

چند سال بعد از ازدواجمان ناگهان عمه ام که در زادگاه من زندگی می کند به ملاقات ما آمد.وقتی ماجرا را شنیدم به نظر می رسد که توسط یک مدل لباس زیر تعقیب شده و بعد از دعوا با عمویم بیرون پریدم.برای اینکه خاله ام را آرام کنم، فقط یک هفته می توانیم در خانه بمانیم.و اون شب وقتی داشتم میرفتم حموم از اتاق خاله چراغی چکید...وقتی در اتاق را باز نگاه کردم، عمه ام را دیدم که جلوی آینه لباس زیر پوشیده بود.نمی توانم چشمانم را از حالت و بدن براق او که تا به حال ندیده بودم بردارم.کمپین بالغ / زن متاهل 1!ماکی تومودا به صورت زنده ظاهر می شود!

"هی، چرا ما کمی بیشتر با هم مشروب نخوریم؟" من آخرین قطار را از دست دادم و آن تنها با من است... من معمولاً با رئیس زنم سختگیر هستم که وقتی مست می شوم و لعنتی می کنم ناز می شود جزر و مد سکس تا صبح Chitose Yuuki

تاناکا همیشه در محل کار اشتباه می کند و توسط رئیس زن خود، چیتوز، مورد سرزنش قرار می گیرد.امروز دوباره به چیتوز اجازه دادم تعظیم کند و برای عذرخواهی تصمیم گرفتم در خانه تاناکا یک نوشیدنی بنوشم.او سعی می‌کند در حالی که از شکایت‌های روزانه‌اش شکایت می‌کند، چیتوز را از نگرانی در مورد نوشیدن سریع‌اش باز دارد، اما...چیتوز که کاملا مست بود، وقار همیشگی خود را نداشت و او را طوری در آغوش گرفت که گویی با چشمان خیس، جوانان بزرگش را هل می‌دهد.علاوه بر این، به تاناکا دستور داده شده است که خودارضایی را به چیتوز که مست است نشان دهد.

مادرشوهر زیبای ما ساکورا موتویا

با تشکر از دخترم و همسرش که به من پیشنهاد زندگی را دادند، تنهایی از دست دادن شوهرم کمرنگ شده است.با این حال، تمایلی که خروجی خود را از دست داده است تنها در حال گسترش است.ساکورا روزهای خود را با خودارضایی به آرامش بدن خود می گذراند.انگشتان کافی نیست.من واقعاً یک چوب گوشت می خواهم.هر چه بیشتر به آن فکر می کنم، خودارضایی جسورانه تر و رادیکال تر می شود.با این حال، خود ساکورا متوجه نشد که ظاهر سحر آمیز او دامادش را که اتفاقا شاهد او بود تحریک می کند و او را به خواسته های ممنوع می کشاند.

مدل برهنه NTR ویدیوی تکان دهنده از غرق شدن همسر در شرم با رئیسش یومی کازاما

15 سال از ازدواجم با همسرم یومی می گذرد.به عنوان هنر... یومی این را گفت، اما من نمی خواستم برهنگی همسرم را در معرض دید مردان دیگر قرار دهم، بنابراین سرم را تکان ندادم.یک روز در شرکت، کارگردان آبه مشکوک می‌شود که او مشکلی دارد و وقتی صادقانه صحبت می‌کند، کارگردان می‌گوید که ارتباط دارد و داستان تیراندازی با صدای بلند پیش می‌رود.و در روز عکاسی، کارگردان که نمی توانست تصمیم خود را بگیرد، گفت که با یومی عکس برهنه خواهد گرفت.

من حتی اگر دهانم پاره شده باشد نمی توانم به همسرم بگویم، باورم نمی شود که مادرشوهرم را باردار کردم. -من خودم را در یک سفر بهار گرم به مدت 1 روز و 2 شب گم کردم. - هاتسونه مینیوری

همسر و مادرشوهرم که از طرفداران پر و پا قرص بت چشمه آب گرم "سوکای اونپو" هستند، فهمیدند که ماه آینده به چشمه آب گرم نزدیک می آیند، بنابراین خانواده چهار نفره تصمیم گرفتند به یک سفر بهار آب گرم بروند. .با این حال، پدرشوهرش از او می خواهد که از فضای چشمه های آب گرم برای بچه دار شدن استفاده کند و به او دستور می دهند یک ماه قبل از سفر زندگی پرهیزکاری داشته باشد.و روز سفر همسرم که به بت ها و چشمه های آب گرم وسواس دارد اصلا اهمیتی نمی دهد.در نهایت یک شب خسته کننده را گذراندم و وقتی در مسافرخانه پرسه زدم، به طور اتفاقی شاهد حمام کردن مادرشوهرم بودم.