زن متاهل / خانه دار405 فیلم

همسر مدیری که با هم در یک فروشگاه بزرگ کار می‌کند، یک زن بالغ زیباست که نمی‌تواند لعنت کند (4)

★ همسر مدیر فروشگاه که تا دیر وقت شب کار می کند.در اواخر شب مشتری کم است و در تعطیلات زمان زیادی را با همسرش می گذراند.در زمان استراحت مدام از شوهرش شاکی است و انگار سال هاست که شب زنده داری نکرده است.شورت هایی که هنگام پر کردن محصول از دامن کوتاه می درخشند.شکافی که از یونیفورم به چشم می خورد! طاقت قیافه و برآمدگی سینه ام را ندارم که باورم نمی شود 42 سال دارم!یک بار در یک استراحت همسرم از من خواست که شانه هایش را ماساژ بدهم، من هم سعی کردم سینه هایم را ماساژ دهم...! ?

من تقریباً مطمئناً رابطه نامشروع دارم، اما نگران همسرم نیستم که دم ندارد.

اخیرا قیافه همسرم عجیب است.من با گوشی هوشمندم با شخصی در تماس هستم و اغلب با دوست دخترم به طور ناگهانی برای غذا خوردن بیرون می روم.همه این رفتارها با نشانه های تقلب همپوشانی دارد.من مطمئنم که او با هم رابطه دارد، اما زن حیله گرش رابطه ندارد.برعکس، از حسادت خود سرگرم می شوم و حتی روی تخت، با اشاره به وجود شریک زندگی، حسادت می کنم.من گمان می کنم بیش از حد تقلب می کنم و برنج از گلو عبور نمی کند ، اما رابطه جنسی با بوی جنس من واقعاً خوب است ... من نمی دانم دیگر چه کاری باید انجام دهم ahhhhhhhhhh ~~ اسپرم دوباره بیرون خواهد آمد! !! !!

کل!ساتومی سوزوکی

ساتومی سوزوکی، که با چهره زیبای لولی و سینه های جذاب جی کاپ خود از محبوبیت ریشه ای برخوردار است.معرفی جذابیت او بدون خستگی!«مراقب ویزیت برهنه» که پیرمرد پژمرده از خدمات مراقبت برهنه را زنده می کند.من در نهایت در خانه پدر و مادرم ماندم.

من برای اولین بار دوست دختر داشتم، بنابراین تصمیم گرفتم با مادرشوهرم شوری یاماگوچی تمرین سکس و سکس واژینال انجام دهم.

من برای اولین بار او را گرفتم ...با این حال، من به عنوان یک باکره که هیچ تجربه ای در مورد زنان ندارم، نمی دانم برای خوشحال کردن یک دختر چه کار کنم...در چنین مواقعی تنها کسی که می توانید با او صحبت کنید مادر شوهرتان است.سپس یک پیشنهاد تکان دهنده، "می خواهی باکرگی ام را دور بریزم؟"ارتباط خونی نداره ولی با مادرشوهرم...به خاطر او، بر انزال زودرس غلبه کردم و تمرین کردم که او را تقدیر کنم.اما بعد از تمرین جنسی متوجه شدم ...مادرشوهر، من... بدون مادرشوهرم نمی توانم هیجان زده (نعوظ) شوم!

اولین همسر آماتور واقعی AV! !ازدواج با توکیو به مدت 3 سال...متولد و بزرگ شده در یک جزیره جنوبی، یک همسر کانتری 100 سانتی متری جام H تنها است و مردان را دوست دارد، ری ماتسوئو

سه سال پیش، ری ماتسو، 3 ساله، پس از مشاهده توسط شوهرش که در یک سفر از یک جزیره بازدید می کرد، با توکیو ازدواج کرد.ری که سال‌ها در آنجا زندگی می‌کرد و قصد ترک جزیره‌ای که به آن وابسته بود را نداشت، سرانجام به رویکرد مشتاق شوهرش که اغلب از توکیو برای دیدن او می‌آمد تسلیم شد. من به توکیو رفتم در حالی که دوستان و خانواده ام مرا فرستادند و گفتند: "اگر احساس تنهایی می کنی، هر زمانی که خواستی برگرد."او کاملا دلتنگ می شود و پس از رفتن شوهرش به سر کار، اغلب در اپلیکیشن های دوست یابی تقلب می کند تا از تنهایی خود خلاص شود.باید ببینید برای شیر تکان دادن فاک فوق العاده غنی است که برجسته طبیعی H-Fans سبک جوانان بزرگ می مکد و مالش و cum! !

دوست من در آن زمان بود... مادر دوستم ساران ایتو

راستش من متوجه شدم که زنان در این سن بیشتر از من میل جنسی دارند... و خاله من هم خلق و خوی M دارد و به حرف های من گوش می دهد... حتی بعد از رفتنم به مدرسه رابطه ادامه پیدا کرد... وقتی شوهرم آنجا نبود من اخیراً این کار را در خانه دوستم انجام داده ام.

بعد از جشن فارغ التحصیلی ... هدیه مادرشوهرت به تو که بالغ شدی.کانا میتو

یوجی وارد یک مدرسه خصوصی دور از خانه والدینش شد و در یک خوابگاه زندگی می کرد.سه سال گذشت و جشن فارغ التحصیلی نزدیک است.پدرم و شریک ازدواج مجددم کانا در خانه پدر و مادرم زندگی می کردند، اما من فقط وقتی به خانه رسیدم آنها را ملاقات کردم.بنابراین برای یوجی، کانا بیشتر یک زن رویایی بود تا یک مادر.کانا به جشن فارغ التحصیلی آمد! ?یوجی را صدا زدم که بدون اینکه چیزی بداند به خانه آمده بود.سپس کانا به یوجی که نمی‌توانست شادی خود را پنهان کند، بوی ملایمی داد و گفت: "بیا فقط با ما دو نفر جشن بگیریم. ' با یک لبخند…

یک زن متاهل با الاغ بزرگ در اوایل بعد از ظهر ننه تاناکا

شورت تی بک زن متاهلی که در همان آپارتمان زندگی می کند شفاف است!حتی اگر فقط با تاکید بر باسن گوشت تحریک کننده است، حتی عمیق تر است...حس خوشایندی که خروس با حس وزن و گوشت در الاغ سنگین دکا دفن شده است!من در باتلاق زناکاری غرق می شوم که همیشه یک نفر در آن نزدیکی است.امتیاز رایگان برای 1,000 ین اول!

«آیا عمه ای را دوست داری که شبیه مادرت باشد؟» ساکی اویشی، وقتی مادرش را در حال تماشای یک ویدیوی بزرگسالان بالغ گرفتار کرد

اون بچه داره دوباره اینکارو میکنه...ساکی از پسرش که در خودارضایی غرق شده بود متنفر بود.فکر می‌کنم کمکی نمی‌شود چون تقریباً سنم است، اما با اینکه هر روز مثل میمون رفتار شود غیرقابل تحمل است.در نهایت آنها به اقدامات سختگیرانه ای مانند مصادره تلفن های هوشمند متوسل شدند.با این حال، ویدئوهای وابسته به عشق شهوانی موجود در گوشی هوشمند توقیف شده، همه آثاری بودند که زنان هم نسل ساکی را نشان می دادند.خروسی هست که جلوی تو توسط زنی بالغ مثل من هیجان زده می شود.وقتی او این واقعیت را می‌فهمد، یک میل ممنوع در ساکی جوانه می‌زند.

"شما یک خط پانچ عالی انجام می دهید." مادر دوست من یک هیولای میل جنسی است!من از باکرگی خود محروم شدم یومی کازاما

عمه یومی، مادر دوستم، یک زن متاهل و زیبا است.وقتی برای اولین بار با او ملاقات کردم، ناگهان با یک چیلر سینه و پانچیرا بی رحم مرا اغوا کرد!وقتی فهمیدم باکره هستم، وقتی تنها بودم، سینه های چاقم را نشان دادم.او خروس نعوظ را می مکد.همینطور که هست قوی است تا خاله یومی که گرسنه خروس است سیر شود.

همسر رئیس من بعد از حمام کردن پوروری است!وقتی همسرم خروس جوانم را دید، رئیسم در کنار او خوابیده بود، نمی توانم صبرم را تحمل کنم و بعد از مدت ها "سکس داغ" خواست.

وقتی رئیس برمی‌دارد و پیاده می‌شود، زن دکل و پانچیرا خود را به زیردستانش نشان می‌دهد.وقتی از خانه ام بازدید کردم، حوله حمام همسرم بعد از حمام کردن جلوی چشمم افتاد و او را برهنه دیدم و خروسم بطری نعوظ کرد.همسری که هدفش بود چشم شوهرم را هم می‌دزدد و دیکم را می‌گیرد.من دیگه طاقت ندارموقتي رئيسم خواب باشه ميذارم منو با زنش بهم بزنه!

همسر دهه XNUMX یو میاجیما

زن XNUMX ساله ای که نمی تواند بدن رسیده خود را کنترل کند، یو.او به تنهایی از شوهرش راضی نیست و حتی در زمان خودارضایی نیز میل جنسی او فروکش نمی کند.میل جنسی شهوانی او هرگز تمام نمی شود و او مردان را با تکنیک های پخته خود مجذوب خود می کند.

من نمی توانم در برابر وسوسه ناخودآگاه نان پیتا مقاومت کنم.کرم پیستون پشتی!بنفشه میزوکاوا

زمانی که دانشگاه را گذراندم زندگی را به تنهایی شروع کردم و همیشه از باسن های زیبای جین نان پیتا که هر بار با زن متاهل "سومیر" که در همسایگی زندگی می کند، احساس تنگی می کردم، ناامید بودم.یک روز که مرا به خانه صدا زدند، چهار دست و پا می خزیدم و دنبال چیزی می گشتم و جلوی من الاغی بود که بیشتر از همیشه تاکید شده بود!طاقت ندارم و شلوارم را می کشم و از پشت فرو می کنم!من را فراموش کن و در پیستون شدید یک ضربه واژینال بکن!بعد آقای سومیره بعد از مدت ها خیلی وحشتناک شد و خودش را تکان داد. ------------------------------------------------ -------------------- [Triple HAPPY 30% OFF فروش شماره 7] به پایان رسید.برای مشتریانی که شرایط دریافت ویدیوی جایزه را دارند، ویدیوی جایزه به طور خودکار به محصول خریداری شده (فیلم) در حدود 11 آبان (جمعه) اضافه می شود.تاریخ و زمان اضافه ممکن است تغییر کند و در زمان اضافه شدن تماس فردی برقرار نخواهد شد. * برای جزئیاتی مانند اطلاعات امتیاز اینجا را کلیک کنید --------------------------------------- --------------------------

من در تیمارستان به مدرسه می روم، و در حین و بعد از مدرسه با زیباترین دختر مدرسه، آقای اوبانا، غرق می شوم.غیر کوبنا

نمراتم بد بود، دوستی هایم خوب پیش نمی رفت و تصمیم گرفتم در تیمارستان به مدرسه بروم.اوبانا سنسی، معلم پرستاری، وقتی من خشن بودم دست از من بر نمی داشت و به من یاد داد که با همدلی درس بخوانم.با افزایش زمان تنهایی با اوبانا-سنسی، عاشق او شدم و هر روز به سینه گشاد و جوراب شلواری مشکی که از دامن بیرون می‌آمد می‌چسبیدم.و یک روز نمی توانم عقلم را کنترل کنم و به معلم حمله کنم.از آنجایی که من یک باکره هستم، معلمم وقتی نمی توانستم او را به خوبی سرزنش کنم، با مهربانی فاق مرا گرفت.

مادر دوست من ~فصل آخر~ چیسا کاتاسه

چیسا در حالی که ریوتا را روی پاهایش می نشاند لبخندی آرام زد: «چه بچه عجیبی است که می خواهد چنین کاری انجام دهد.دوست پسرم ریوتا می گوید که پدر و مادرش زمانی که او جوان بود طلاق گرفتند و او مادرش را نمی شناسد.برای همین یک بالش روی پاهایم گذاشتم به این امید که حداقل به او آرامش بدهد.همه اش همین بود...با نگاهی به ریوتا که در جستجوی گرما صورتش را در ران هایش فرو کرده بود، احساسات چیسا شروع به رشد کرد.میخوام بیشتر به این بچه دلداری بدم...چیسا احساس کرد داخل بدنش داغ شده است.

خاله کازوکو میتسومین چاق همسایه

دانشجوی کالج ریوجی نمی تواند ذهن خود را از کازوکو، زن متاهل چاق و تنومندی که در همسایگی زندگی می کند، دور کند.او با سینه های چاق و باسنی ترکیده، هر روز در عذاب زندگی می کند و توهمات مختلفی دارد.یک روز، ریوجی تصمیم می گیرد یک هدیه پرتقال ماندارین بیاورد تا با کازوکو که در خانه تنهاست، به اشتراک بگذارد.کازوکو که می‌دانست ریوجی با چشمان منحرف به او نگاه می‌کند، سینه‌اش را باز می‌کند و ریوجی را تحریک می‌کند!

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... هانا هارونا

بعد از مدت ها برای اولین بار از همسرم دعوت کردم که بازیگری کند، اما نپذیرفتم.در آن زمان مادرشوهرم به دیدن ما آمد.مادرشوهرم مثل همیشه زیبا بود و من به سینه های بزرگش خیره شده بودم.اون شب تو حموم لباس زیر مادرشوهرم توی چشمم فرو رفت و وقتی با کمی هیجان بوی لباس زیر رو حس کردم دیوونه فاقم شدم.بعد مادرشوهرم اومد و آروم دستی به فاقم زد و گفت تو راهه و صورتشو تو فاقم فرو کرد که فقط برای امروز محرم بود و آروم شروع کرد به مکیدن...

به شوهرم نمی‌توانم بگویم حتی اگر دهانم پاره شده باشد، باورم نمی‌شود که از پدرشوهرم باردار شده‌ام. -در سفر 1 روزه و 2 شبه ام به چشمه های آب گرم بارها و بارها مورد توجه قرار گرفتم. - ریو کوریاما

ریو هنوز برای به دنیا آوردن نوه اش تحت فشار است.یک روز به پیشنهاد پدرشوهرم تصمیم گرفتم با خانواده به یک سفر بهار آب گرم بروم.اما مادرشوهرش به او دستور می دهد که یک ماه قبل از سفر از رابطه جنسی خودداری کند تا بچه دار شود.در روز سفر، همسرش از رابطه جنسی ریو خودداری کرد.از طرفی پدر شوهر هم سعی می کند همسرش را در آغوش بگیرد اما او قبول نمی کند.آن دو که میل جنسی بیش از حد داشتند برای آرام کردن بدن خود به سمت چشمه های آب گرم رفتند.و پدرشوهری که اتفاقاً شاهد ظاهر حمام ریو بود...

دعوت غیرقابل تحمل یک مادرشوهر برای همیشه خواستن دیک بزرگ دامادش آنکو کوماتسو

مادری که با دخترش و شوهرش که با هم زندگی کرده اند، اوقات خوشی را می گذراند تا برای خانه خودشان پول پس انداز کنند.با این حال، همسرش که از او بزرگتر است، کاهش میل جنسی دارد و او همچنان روزهای تنهایی را برای آرامش می گذراند.در آن زمان، کیو که مخفیانه به خودارضایی نگاه می کرد، مجذوب دامادش، کویچی شد که یک پورت دکاچی ○ کمیاب داشت.کویچی که نتوانست در برابر حماقت مادرشوهر خود مقاومت کند، که بارها به اوج رسیده بود، نمی توانست بدون او زندگی کند.

زن متاهل بی تنه و متاهل تاریخ داغ بهار بسیار حساس Big Ass J Cup Juri 29 ساله

کاپ جی طبیعی با بهترین کشش و شکل!یک بدنه دینامیت هوسباز و یک قنداق گرد و زیبا!این یک زن متاهل زود انزالی است که دارای ساختار حساسی است که به راحتی می توان تمام بدن را در بیدمشکی احساس کرد!من آنقدر H را دوست دارم که یک آرایشگر فعال هستم و به ندرت با مشتری رابطه دارم.فقط کمی پیش بازی خیس شدن را آسان می کند که شلوار شما خیس می شود و بارهای بی شماری صعود می کنید! [*ممکن است تصاویر و صدا تحریف شده باشند، اما لطفا توجه داشته باشید که این نقص خود محصول نیست]

آینه جادویی شماره. نشان دادن مخفیانه آلت تناسلی بزرگ به مادری مهربان با کودکی که آن را با رابطه جنسی بین‌جنسی و ناامیدی از کمی عدم مراقبت از کودک وارد می‌کند، وارد کردن سوراخ ناخالص واژن در جلوی چشم شوهر بعد از زایمان خیلی خوشایند است و در داخل زنای محصنه است SEX

مادران ناز با فرزندان کوچک را هدف قرار دهید!یک بازیگر دکاچین که وانمود می‌کند مشاور است، وقتی شوهرش نیست، جی‌پوی خود را به رخ می‌کشد!مشکلی در بیدمشک مامان من وجود دارد که همیشه در مهد کودک رابطه جنسی نداشته است! ?قرار است فقط رابطه جنسی بین گروهی باشد، اما خیلی خیس است، و با اینکه شوهر و فرزندانم نزدیک هستند، آن را وارد می کنم!آنقدر احساس خوبی دارم که باسنم را تکان می دهم و التماس می کنم که یک واژینال واژینال cum شات!

NGR - Nagasale - عروسی که توسط برادر شوهرش مورد تجاوز قرار گرفت و اولین ارگاسم خود را Umi Natsukawa دانست

اومی با اینکه با همسرش رابطه خوبی دارد، روزهای افسرده خود را بدون داشتن فرزندی سپری می کند.یک روز، برادر شوهرم، کیویچی، برای یک مراسم یادبود به خانه من می آید.کیویچی، که میل جنسی قوی دارد و زنان را دوست دارد، بی وقفه به شهوت پنهانش در اعماق او می زند. اومی به خودش می‌گوید: «من تازه جارو شدم...» و در نهایت یک رابطه یک‌باره برقرار می‌کند.با این حال، نوازش بی امان که با شوهرش متفاوت است، و تحریک چوب گوشتی که تا بالای سرش نفوذ می کند، به سرعت لذت را از بین می برد.و اومی ناگهان با برادر شوهرش وارد رابطه پنهانی شد...

دعوت مادرشوهر همیشه، خواستن خروس بزرگ داماد مینامی یاسو

مینامی در کنار همسر و دختر مورد علاقه اش با خوشی زندگی می کند، اما شب به شب خودارضایی به یک عادت تبدیل شده است.و در مورد داماد من تسویوشی که روزهایش را با نگاه کردن به او و دلداری دادن به او می گذراند، همین طور است.مینامی که مجذوب پورت دکاچی ○ خود شده است، هر بار او را اذیت و وسوسه می کند.داماد نمی تواند در برابر دعوت چنین مادرشوهری مقاومت کند و آن دو روز و شب لذت ها را می بلعند.

در تابستان در حومه شهر، هیچ یالی وجود ندارد و من به وسوسه همسر زیبای همسایه می افتم و هر روز عرق می نمایم کوجیما.

تصمیم گرفتم برای اولین بار در کودکی تعطیلات تابستانی را در خانه یکی از اقوام در روستا بگذرانم.هیچ آشنای هم نسل نیست، تفریحی مثل مراکز خرید و کارائوکه وجود ندارد و حس بیگانگی وجود دارد که امواج رادیویی موبایل وارد نمی شود.پوست آشکار و محافظت نشده همسر جوان زیبای مینامی صنع در خانه همسایه که سجاف را تحویل داد عرق کرده و سکسی بود و من شهوتران بودم.فقط دو زن و مرد هستند که در روستایی که هیچ یالی وجود ندارد نسبت به جنس مخالف هوشیار هستند... دزدیدن چشمان شوهرش خاطره تابستانی است که همیشه شبانه روز می پیچید.

بعد از جشن فارغ التحصیلی ... هدیه مادرشوهرت به تو که بالغ شدی.زن بالغ زیبای انحصاری مدونا خروج خود را با جذابیت جنسی براق جشن می گیرد.مایکو آیاسه

یوجی در حالی که زندگی مدرسه ای دارد در یک خوابگاه دانشجویی زندگی می کند.سه سال در یک چشم به هم زدن گذشت و جشن فارغ التحصیلی در راه است...در راه بازگشت به خانه از جشن فارغ التحصیلی که خانواده ام دور بودند، کمی احساس تنهایی می کردم، اما مادرشوهرم، مایکو، با لبخند آمد.او برای جشن گرفتن با مادرشوهرش که چیزی فراتر از یک احساس خانوادگی دارد هیجان زده است.مایکو به آرامی او را در بر می گیرد و می گوید: "این هدیه ای است برای تو که بزرگ شده ای" و یوجی قدمی به سوی بزرگسالی برمی دارد.

داماد مادرشوهر سومیره شیراتوری که توسط داماد قوی جنسی اش ذوب شد

سومیره که شوهرش را از دست داده و با دختر و شوهرش زندگی می کند.یک روز صبح تصادفاً شاهد فاق دامادم بودم.من قبلا هرگز متوجه آن نشده بودم، اما آنقدر کنجکاو هستم که نمی توانم دوبار به آن نگاه نکنم.و چند روز بعدبه دامادی برخوردم که چرت می زد، اما سومیره با اینکه خواب بود به سمت فاق که به شدت ورم کرده بود کشیده شد و فاق دامادش را می مکید.همون شب وقتی به تنهایی داشتم خودارضایی میکردم و حس فاق دامادم رو در روز یادم میومد، دامادم ظاهر شد...

زنی شیدا که برای انتقام خیانت به جوری یاماگوچی، خانه دار خود را به اسباب بازی تبدیل می کند.

به نظر می رسید شوهرم علاقه اش را به من از دست داده بود و بارها به من خیانت می کرد.برای داشتن یک زندگی زناشویی آرام، روزها را در سکوت تحمل می کنم...در همین حین جانشین خانه دار مجروح آمد.او یک خانه دار مرد بود.دقیقا از همون روز شوهرم یه هفته واسه یه سفر کاری از خونه دورن.از استرس همیشگی من خانه دار هستم...

من نتوانستم ناراحتی خود را پنهان کنم و توسط یک تله الاغ بزرگ ناآگاه یک عمه گال میل جنسی بی وفا اغوا شدم، و نتوانستم مقاومت کنم و بارها به نتیجه رسیدم. آیکا

از من خواسته شد برای گزارش دانشگاهم در خانه عمه ام در توکیو زندگی کنم. ●از دوران دانشجویی عمه ام را ندیده ام.و خود شخص بیش از حد وابسته به عشق شهوانی با الاغ جین ناخودآگاه بود.دایی من در سفر کاری است، بنابراین ما تنها زندگی می کنیم.من نمیتونستم باسن تاب خورده عمه ام رو تحمل کنم، پس فوراً او را لعنتی کردم.من برای ارضای میل جنسی عمه ام هر روز به کم کردن ادامه دادم...!

من یک زن متاهل مهربان هستم که تصمیم گرفتم سکس و شات واژینال را تمرین کنم زیرا او اولین دوست دختری بود که در همسایگی زندگی می کرد.ایچیکا ماتسوموتو

زن متاهل "ایچیکا" شوهرش را تنها گذاشت و میل جنسی داشت.روزی که روزهای پریشان خود را سپری می کرد، متوجه شد که همسایه اش که جوان خوبی بود، اولین معشوقه زندگی اش را داشت."ایچیکا" که به عنوان یک باکره با او مشورت کردند و نمی داند چگونه با زنان رفتار کند، ناامید شده و تصمیم می گیرد به او نحوه رفتار با زنان را آموزش دهد.و رابطه جنسی روزانه که شروع می شود ... دو نفر که به زودی بدن خود را روی هم گذاشتند ...

یک ملاقات شانسی با یک معلم مورد آزار جنسی از روزهای مدرسه در Deriheru.از آن روز به بعد، من را تبدیل به یک حیوان خانگی سازگار کردند.ریو کوریاما

"من واقعاً نمی خواهم این کار را انجام دهم ... اما دلیلی وجود داشت که مجبور بودم این کار را انجام دهم ..." یک روز زندگی شاد من با شوهرم کاملاً تغییر کرد.درست بعد از اینکه به خانه جدیدمان نقل مکان کردیم، شوهرم به دلیل وضعیت نامناسب سلامتی کارش را رها کرد و من برای تامین مخارج خانواده ام کار شبانه را انتخاب کردم.یک روز در حالی که روزهای سختی را تحمل می کردم، دوباره با کورودا، معلم آزار جنسی دوران مدرسه ام، در هتلی ملاقات کردم.در ابتدا، پس از تظاهر به عدم توجه به من و تجاوز به بدنم، کورودا قرارداد معشوقه ای را مطرح کرد و گفت که من می توانم بیشتر از این نوع کار درآمد داشته باشم.

مانیتورینگ عمومی مردان و زنان AV: ردیابی همکلاسی‌ای که تا قبل از آن کرم‌پیچ زنای محصنه داشت، ویژه مرد و زنی که برای اولین بار پس از 10 سال در یک جلسه مجدد در کلاس قرار گرفتند، رابطه جنسی انزالی مداوم به مبلغ 1 ین داشتند! ... داستان بعدی: مدونا در کلاس به طور مخفیانه صحنه های زنا را بدون اینکه به شوهرش بگوید فیلمبرداری کرد

با زن و مردی که دوباره در یک جلسه کلاسی ملاقات کردید صحبت کنید و آنها را به یک هتل عشق راهنمایی کنید! وقتی پیشنهاد کردم "سکس کرامپی به ازای 2 ین در هر شات" با ما دو نفر به تنهایی... حتی اگر هر دو خانه داریم، از مرز عبور کردیم!بعدش هم نگران رابطه بودم، فضول گرفتم... رابطه جنسی که فقط یکبار حل نشد...یک همسر بی تنه در حال غرق شدن در خروس بزرگ دوست مذکر خود است... تنها اشتباهی که انجمن فارغ التحصیلان دعوت کرد و سپس شات تقدیر واژن را تکرار کرد.

"تو اخیراً با همسرت کرمی نخورده ای، درست است؟" او با داشتن میل به بچه ها، فقط مردان متاهل همسایه را هدف قرار داد و او را مجبور کرد که همسر باردار "یونا اوگورا" را به او تبدیل کند.

یونا و ماکوتو که تازه ازدواج کرده بودند بدون جنسیت بودند.شوهری که از کار خسته شده و مشتاق آن نیست و یونا که باردار است و هر چه زودتر بچه می خواهد.یونا که برای باردار شدن عجله دارد، به فکر بچه دار شدن از یک مرد متاهل در آپارتمان است. «آیا می‌توانم مقدار زیادی را خارج کنم اگر درون من باشد؟» اسپرم را بارها در قسمت بالای زن شدید فشار دهید!

"من می خواهم همسرت تظاهر به عاشقی کند ..." بدترین پایان من وقتی بود که بهترین دوستم از من التماس کرد که همسر محبوبم را اجاره کنم ...ریو کوریاما

"مثل یک تحقیق مخفی است... آیا انجام این کار اشکالی ندارد؟ نقش دوست دختر ریو سان." از زن و شوهر ما توسط بهترین دوستشان ریو خواسته شد که مادرشان را که برای ازدواج فشار می آورد، رها کنند.من قصد داشتم رد کنم، اما این یک سود روزانه است، درست است؟همسر حمایت می کرد و تمایلی به پذیرش این درخواست نداشت.و چند روز بعد به این فکر کردم که در هتل شام بخورم و زود برگردم اما به نظر می رسد که مادر ریو مراقبت کرده و اتاق هتل را آماده کرده است.و در پایان تماسی که با قطار آخر برمی گردم، همسرم جواب نمی دهد...