زنای با محارم80 فیلم

رابطه مادر و پسر با پسری که نمی تواند به عقب برگردد امی تودا

پدر بیولوژیک من با بدهی زیادی از دنیا رفت و ما مادر و فرزند مجبور شدیم در فقر شدید زندگی کنیم.چند سال بعد مردی در مقابل بدهی مادرش ظاهر شد و آن مرد شریک ازدواج مجدد مادرش شد.درست زمانی که فکر کردم بالاخره ما مادر و فرزند می توانیم خوشحال باشیم، پدرشوهرم بیکار شد و مست شد.از پدرشوهرم که از روز الکل می‌نوشید و مادرم را فحش می‌داد، احساس انزجار کردم.پدرشوهرم که دنبال کار نبود، مادرم را به تن فروشی واداشت.من از این واقعیت غافل بودم و به مادرم توصیه کردم که از پدرشوهرم جدا شود، اما مادرم تصمیم نگرفت.یک روز که به خانه آمدم، پدر شوهرم دوربین فیلمبرداری در دست داشت و از خودارضایی مادرم فیلم می گرفت.پدرشوهرم با وجود تعجب من دست مادرم را گرفت و کم کم فاق مرا لمس کرد و به پسرم دستور داد این کار را انجام دهد.مادرم از این کار بدش می آید، اما من با دیدن او یکدفعه بلند شدم و به دهان مادرم شلیک کردم.انزجار و گناه، اما هیجانی وصف ناپذیر را احساس کردم.آن شب مادرم که معمولا مشروب نمی خورد، مشروب زیادی می خورد.مادرم زمزمه کرد: متاسفم.بدون اینکه چیزی بگم به اتاقم رفتم.اواخر شب که در اتاقم باز شد، مادرم بدون هیچ حرفی وارد شد...

Mother Rape Creampie Mother Yuriko Takazono که برای اولین بار توسط پسرش از بین رفت

من چند ماه است که با همسرم نرفته ام و هیجانی هم ندارم.فکر می کردم میل جنسی ام را از دست داده ام.در آن زمان تصمیم گرفتم به خانه پدر و مادرم برگردم.خوشحالم که بعد از مدت ها دوباره همدیگر را دیدم و خورشید غروب کرد.شب هنگام راه رفتن به آشپزخانه، بدن برهنه مادرم را در حال غسل دیدم.من مجذوب پوست براق و باسن بزرگ چاق او شدم.وقتی متوجه شدم، به طور غریزی فاق ایستاده ام را گرفتم...

جفت گیری مادر به فرزند [جاده رودخانه ابوکوما] ماکو اودا

وقتی ماکو 18 ساله بود، از دوست پسر آن زمان خود بچه دار شد.با این حال، او ارتباط خود را با دوست پسرش قطع کرد و ناپدید شد.ماکو تصمیم گرفت یک مادر مجرد شود و کیوتا را به دنیا آورد.کیوتا به هنر علاقه مند است و پس از فارغ التحصیلی از مدرسه، شاگرد یک هنرمند سرامیک شد و یک شاگرد زنده است.در آن زمان، کیوتا، که XNUMX ساله شد، توسط اربابش گفت که لطفش را به مادرش برگرداند.

تجاوز مادر به فرزند به ناریساکی یومی

مادرش یومی که با همسر و پسرش سیا زندگی می کند رازی دارد.من تنها پسرم سیا را دوست دارم، اما می خواستم از خواسته های دنیوی خود خلاص شوم، بنابراین پشت شوهرم پنهان شده بودم و عمل جنسی انجام می دادم.با این حال رفتارهای ناپسند مادرم که به نظرم خوب بود، تمایلات پنهان پسرم را بسیار گسترش داده بود.سیا شروع به آمیزش جنسی با مادرش کرد و نتوانست میل خود را سرکوب کند.یومی با تأمل در اعمال خود نتوانست در برابر خواسته های سیا مقاومت کند و در نهایت از خط ممنوعه عبور کرد...

داماد مادرشوهر هونوکا ناکایاما که توسط داماد قوی جنسی اش ذوب شد

چند سال بعد از مرگ شوهرم.هونوکا که به تنهایی خوابیدن عادت کرده است، از سوی دخترش و همسرش اصرار کرد که با هم زندگی کنند.یک شب، هونوکا به طور اتفاقی شاهد خودارضایی دامادش بود.هونوکا مجذوب صحنه آلت تناسلی مردانه بود که برای اولین بار پس از مدت ها مشاهده کرد و شلیک قوی و شدید.چند روز بعد دخترش بیرون رفت و هونوکا لباس‌های شسته‌شده را برداشت و به اتاق دخترش و شوهرش برد.بعد دامادم داشت چرت می زد.هونوکا سعی می کند فوتون را روی او بگذارد، اما نگران فاق برآمده دامادش می شود.همان طور که روی شلوارم را لمس کردم تا داخل آن مکیده شود، احساس می کردم که ورم می کند.وقتی شلوارم را پایین انداختم و چانه خامم را گرفتم، به آرامی با نوک زبانم آن را لمس کردم.هونوکا که به چیزی که با تکان دادن واکنش نشان می داد علاقه مند شد، در آن جذب شد و آن را با تمام وجود می مکید.وقتی فکر کردم که مبهوت شدم، مایعی کدر به دهان هونوکا فوران کرد.هونوکا مسحور شده بود اما بعد از تمیز کردنش سریع از اتاق خارج شد...

2 روز در طول بازگشت به خانه غرق شدن در رابطه جنسی متراکم با آسایش یک خروس بزرگ پدرشوهر خیانتکار که به مدت 7 سال به شوهر بی جنس خود نگاه می کند مایوکی ایتو

اگر حواست به من بود ... اگر از من مراقبت می کردی من عاشق پدرشوهرم نبودم. 2 سال گذشت و من جرأت کردم و از او خواستم بیرون، اما او مرا نگرفت.می خواستم برم مسافرت ولی برگشتم خونه پدر و مادر شوهرم... خیلی خودخواهیه که من و پدرشوهرم رو رها کنم و با دوستای قدیمیم بگردم.وقتی رقت انگیز و تنها بودم پدرشوهرم به من دلداری می داد ... با اینکه دوست نداشتم خروس بزرگ پدرشوهرم خیلی تحریک کننده بود.ناامید، بارها و بارها پدرشوهرم را می پذیرم.

من دیگه نمیتونم بدون پسرم زندگی کنم...Eros Extreme Trance Creampie Mako Oda جایی که مادر 70 بار تقدیرش را می شکند

من به جای پدرم تو را دلداری می دهم.والدین و فرزندان را نمی توان بخشید.با این حال، بدنی که سال هاست بدون جنسیت بوده و گرسنه است، همین حالا به سینه های بزرگ می مالد!آن را در پشت واژن قرار دهید!من نمی توانم آن را تحمل کنم.همین الان ... به خودم گفتم و ماکو به بازوی پسرم چسبید ....پرده اوج بی نهایت رابطه جنسی که هر چقدر هم که برود تمام نمی شود.

مادر جایگزین یوشی میکی

برای بچه دار شدن خیلی تلاش می کردم اما به راحتی نمی توانستم بچه دار شوم و وقتی آن را چک کردم دخترم به اصطلاح نابارور بود.یک واقعیت غم انگیز که یک زوج دختر دریانوردی آرام با آن روبرو شدند.زوج دختر پس از نگرانی در مورد مشکلات خود به نتیجه خاصی رسیدند.یک شب دختر و شوهرش با حالتی موقر به مادرشان خیره شده بودند.گواهی ناباروری در دست است.دختر به مادرش که از این ناگهانی ناراحت شده بود گفت.من می خواهم مادرم فرزندم را به دنیا بیاورد.

مادر و پسر اوکای رین جایی که پدر در 2 ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی برقرار می کند

در حالی که شوهرش از خانه دور است، رین با پسر واقعی خود اشتباه می کند.هر چند باید یک بار برای همیشه تصمیم گرفته می شد، اما این عمل بالا گرفت و حتی بعد از اتمام تکلیف همسرم، رابطه فیزیکی ادامه پیدا کرد.رین کاملاً به چوب گوشتی جوان و قوی پسرش معتاد است.حتی وقتی با شوهرم صحبت می کنم، تمام چیزی که به آن فکر می کنم رابطه جنسی با پسرم است.سینه های چاق و بزرگ رین که تبدیل به یک ساختار حساس شده است، به زودی خیس می شود.

جنون بزرگ آلت تناسلی مرد خروس سخت سورتمه براق پسرم مادر با پو I... من با خروس بزرگ پسرم مرکب شدم... هانا هارونا

پدری که شخصیتی سرسخت و سختگیر دارد، هر روز پسرش را که گوشه نشین در خانه زندگی می کند سرزنش می کند.مادر مهربان و سرشار از غریزه مادرانه، همیشه پسرش را با لبخند تشویق می کرد که انگار پسر افسرده اش را در آغوش می گیرد.با این حال، یک روز، مادرم که اتاق پسرش را تمیز می کرد، فهمید که این کار اشتباه است، اما او خیلی ناز بود و درمان جنسی پسرش را در حالت نعوظ تحویل داد.مادرم از چوب پسرش که خیلی بزرگتر از چوب شوهرش است، به وجد آمده است.

من یک دایی در اتاق کودک هستم.مادرم در حال پردازش میل جنسی است.آپارتمان 2K فقط برای مادر و فرزند Pink Kazoku VOL.21 Rieko Hiraoka

درام فوق موضوعی مادر و کودک با محارم بالاخره وارد فصل سوم سریال شد.داستان زناشویی پسر عمو و مادر یائسه در اتاق بچه ها به اوج می رسد.مادر از شوهرش طلاق گرفت و با پسرش در یک آپارتمان پارچه ای روستایی زندگی کرد.مادر همچنان از شهوت پرستی برای پسرش دست برنداشت.یک چیز باعث شد پسرش مادرش را حبس کند و در واژن انزال کند...

واژینال مادر و پسر باعث فعالیت جنسی شد.یومی کازاما

من قبلا با آپلود ویدیوهای فضول ویدیوهای شهوانی امرار معاش می کردم، اما از آنجایی که تعداد بینندگان کم بود، تصمیم گرفتم از یک زن بالغ که همه توصیه می کردند عکس بگیرم... من هیچ آشنایی و ارتباطی ندارم، بنابراین تصمیم گرفتم که از مامانم عکس بگیر.در واقع بیشتر و بیشتر پر طرفدار شد w اما یه روز...به هیچ وجه...پدرم خیلی وقت بود تنها کار میکرد...نه...مامانم بود.. اوه... فریب دادن به من... و... من... در اتاق...البته...تعداد بینندگان چیزی بود که قبلا ندیده بودم...اما...من اصلا خوشحال نبودم...فقط شوکه شدم...حالت روحی من...دیوونه شد...

جفت گیری مادر به فرزند [جاده Minamiaizu Asahigatake] Rin Okae

رین ماساکی را به تنهایی بزرگ کرد، به دانشگاه رفت و به بزرگسالی رسید.احساس کردم تربیتم به پایان رسیده است.در آن زمان از طریق کار با مردی آشنا شدم.این مردی به نام اوکاوا بود که در توچیگی زندگی می کرد.با وجود اختلاف سنی، رین جذب اوکاوای صمیمی و مهربان شد.این دو بارها در مسافت های طولانی با هم ملاقات کرده بودند.رین که به فکر ازدواج مجدد با اوکاوا افتاده است، ماساکی را به سفری به چشمه های آب گرم دعوت می کند و به سمت کوه های توچیگی می رود.در آن سفر، رین با احساسات ماساکی آشنا می شود...

مادر و پسر یوکو شیراکی که پدر در 2 ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی برقرار می کند

یوکو که به تنهایی از شوهرش راضی نیست، تنها پسرش را نیز تحویل می دهد.پسری که میل مازاد یوکو را بدون هیچ مشکلی گرفت.تناسب اندام عالی بود.نمی توانم مثل هر روز از محارم ممنوعه مادر به فرزند خارج شوم و پوستم را لایه لایه کنم. میخوام هر چه زودتر متحد بشم...دلم برای چوب گوشتی که پشت واژن را تکان می دهد تنگ شده است.گلدان عسلی که فقط با یادآوری لذت جنسی خیس می شود.یوکو که کاملاً در گرما بود به دنبال فرصتی بود تا با یک ببر خلوت کند.

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... رین اوکای

خانواده من با همسرم و مادر همسرم زندگی می کنند.من هر روز با مادرشوهر چاق و چاقم مشکل داشتم.یک روز مادر شوهرم لباس زیر را در حمام دید.وقتی لباس زیر را با تکان کمی بو می کشم، بوی مادرشوهرم می آید.غرق در دست گرفتن فاقم بودم...

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... ریوکا آئویاما

من با پدر و مادرم زندگی می کنم.پدر و مادر شوهرم با من خوب بودند، اما همسرم کمی سرد شد.بعد از مدت ها او را به بازی دعوت کردم اما او به بازی معتاد شد و نپذیرفت.در راه رفتن به اتاق نشیمن با احساس ناامیدی، لباس زیر مادرشوهرم را در حمام دیدم.وقتی لباس زیر را با تکان کمی بو می کشم، بوی مادرشوهرم می آید.دیوونه شده بودم و داشتم فاقم رو کنترل میکردم.بعد مادرشوهرم آمد و من با عجله پایین تنم را پنهان کردم.بعد از سکوت، مادرشوهرم در راه بود و به آرامی فاق مرا لمس کرد.فاقی که یک لحظه پژمرده شده بود سفت شد و مادرشوهرم صورتش را در فاق من فرو کرد و آرام آرام شروع به مکیدن کرد و گفت این راز فقط برای امروز است.

شب قبل از عروسی پسرم مادرم زن شد.ناتسوکو کایاما

پسر ناتسوکو، کوسوکه، که ناتسوکو او را به تنهایی بزرگ کرد، بالاخره تصمیم گرفت با او ازدواج کند.با این حال، کوسوکه که تحسین پنهانی مادرش را داشت، تا آخر نتوانست این احساس را از خود دور کند...شب قبل از عروسی، کوسوکه که نگران زندگی جدیدش است، آخرین درس خود را به پسرش می دهد و می گوید: "من فقط می خواهم شما دو نفر خوشحال باشید...".کوسوکه که بارها اوج عشق بی قید و شرط را تجربه کرده است، همچنان لذتی را که برای اولین بار احساس می کند تجربه می کند و همچنان هیجان شدیدی را تجربه می کند.و مادر و فرزندی که به لذت حرام دست زدند در گرداب آرزوها گرفتار شده اند.

در حالی که وجود شوهرش سوسو می زد، پدرشوهرش عرق کرده و او را لیس می زد... ریری ناناتسوموری

شوهر خیانت نمی کرداما من….من با پدر و مادر شوهرم در یک خانه دو خانواده زندگی می کردم، اما مادرشوهرم ناگهان خانه را ترک کرد و شوهرم از من پنهان شد و تلفنی مشکوک دریافت کرد.قرص های خواب آور سرو می شود و بدن بی جنسیت و ناامید لیسیده و تحقیر می شود. "شوهرم داره به من خیانت میکنه...من تنهام..." من بدترین کسی هستم که حس میکنم پدرشوهرم داره لعنتم میکنه در حالی که چشمای شوهرم رو میدزدم...با این حال، خیانت شوهرش یک سوء تفاهم است...

واژینال یک مادر و پسر باعث فعالیت جنسی شد.میورا اریکو

من تمایل دارم کنار بکشم، و از اینکه پدرم دور از خانه نیست سوء استفاده می‌کنم، اما چیزهای مختلفی را آپلود می‌کنم، زیرا مشتاق یک مشارکت‌کننده شیک U*U* هستم.با این حال، محبوبیت زیادی ندارد.نگران بودم که تعداد بینندگان زیاد نشود.امروز وقتی پخش زنده داشتم مادرم ناگهان وارد اتاقم شد.تعداد بینندگان یک دفعه زیاد شد، شاید به این دلیل که دیدن من با عجله و مادرم که مات شده بود، جالب بود.بیننده گفت که مادرم زیبا یا ناز است، برای همین به این فکر کردم و مخفیانه از زندگی روزمره مادرم فیلمبرداری کردم و آن را آپلود کردم.به محض افزایش تعداد بینندگان، موارد شدیدتر مورد نیاز است.ویدیوهایی با لباس های کمی سکسی بسیار محبوب شده اند.این باعث شد حالم بهتر شود، بنابراین یک دوربین مخفی نصب کردم و زندگی روزمره مادرم را دنبال کردم.در ویدیویی که گرفتم، مادرم در طول روز مخفیانه خودارضایی می‌کرد.من تعجب کردم، اما مادرم هم زن بود، پس آرام شدم و تصمیم گرفتم یک روز دیگر ویدیو را ببینم.سپس یک مرد زایمان و مادرم رابطه جنسی داشتند و من با وجود اینکه مادر خودم بودم هیجان زده شدم.این ویدیو هم مورد توجه بینندگان قرار گرفت و من می خواستم بیشتر از رابطه جنسی مادرم فیلم بگیرم، بنابراین شبانه در اتاق خواب مادرم شیطنت درست کردم.مادرم که در راه از خواب بیدار شد، تعجب کرد و سعی کرد مرا سرزنش کند، اما وقتی در مورد زنای جنسی گفتم، مطیع شدم و به مادرم سکس واژن دادم.این ویدیو هنوز هم بسیار محبوب است، اما من نگران بودم که چگونه با مادرم رفتار کنم.موقع شام من و مادرم ساکتیم.هوای سنگینبه مادرم گفتم متاسفم، اما به او گفتم که او را هم به عنوان یک زن دوست دارم.مادرم به آرامی بوسه مرا پذیرفت و از آن روز به بعد زن من شد...

اقوام ممنوع قرارداد شات واژینال! !!اصل: Chinjao Musume Ripe Sister ~ رابطه خواهر و برادر خیلی راحت از دهه 30 ~ Ai Kano

«به هیچ وجه، من یک زن خانه‌دار معمولی بودم و سال خوبی را با برادر کوچکترم سپری می‌کنم...» آیا کورهاشی (آی کانو)، خواهر بزرگ‌تر در اواخر 2 سالگی که دو فرزند دارد، 30 فرزند به خانواده‌اش اضافه کرد. تصمیم گرفته شد که کارهای خانه تاکومی، برادر کوچکتر یک اشراف مجرد را به عهده بگیرد.با این حال، تاکومی که قبل از اینکه متوجه شود با یک فتیش زن بالغ بیدار شده بود، شهوت پنهانی به آیاا داشت...تاکومی که با یک حرکت مستی رابطه داشت، به جستجوی او ادامه داد و پیشنهاد یک رابطه تفرقه‌انگیز را داد. تن آیا غرق در شادی است که می خواهد برای اولین بار لذت رابطه را سرزنش کند، با اینکه می گوید «به خاطر خانواده اش».

«می‌خواهی پانچیرای من را ببینی، درست است؟» یک دختر جدید با چهره‌ای مرتب تحریک می‌کند و فوراً لعنت می‌کند!پنهان شدن در مادرم، پدرشوهرم جی پو آشفته است!بارها واژینال اجباری شات! 2

پدرشوهرم که به دلیل ازدواج مجدد مادرم تصمیم به زندگی زیر یک سقف گرفته بود... دختری مرتب که با احساسات خانوادگی نسبت به پدر شوهر مهربانش احساس پنهانی دارد نمی تواند اشتیاق خود را نسبت به پدرش سرکوب کند- در قانون و رادیکال است شروع وسوسه از panchira! !! دختری مستاصل که سعی می کند پدرشوهر دلتنگش را مال خود کند، به زور پدرشوهر گیج خود را با جذابیتی شیطنت آمیز به هوس دعوت می کند، خود را با زنی که در بالا ایستاده است تکان می دهد و باسنش را با مادرشوهرش تکان می دهد. خروس قانون و احساس بی اخلاقی می کند اما ناکداشی بارها برای پدرشوهرش که در رابطه جنسی با دخترش غرق شده التماس می کند! !!

مادرشوهر، خیلی بهتر از همسرم... Aoi Aoyama

مادرشوهری که پس از مدت ها برای اولین بار در میان این زوج دختر ظاهر شد، امروز همچنان جادوگر بود.اخیرا شوهرم که شب ها مدت زیادی با همسرش می گذرد ناخودآگاه با لباس زیر مادرشوهرش خودارضایی می کند.

فقط مردان و زنان در این دنیا یک همسر بالغ و پرشور که بیش از حد اروتیک بود چیساتو شدا

چیساتو پس از مدت ها برای اولین بار به خانه والدین شوهرش بازگشت.خانواده شوهرش با پدر شوهر و برادر شوهرش زندگی می کنند.آن دو از بازگشت به خانه پس از مدت ها غیبت خوشحال بودند.چیساتو مهارت های خود را به کار گرفت و برای دو خانواده مرد در خانه آشپزی کرد.بعد برادر شوهرم به من گفت که در محله یک مشروب فروشی خوشمزه وجود دارد.چیساتو که دوست دارد با شوهرش مشروب بخورد، بلافاصله با شوهرش بیرون رفت.چند ساعت بعد دو نفر تلوتلو خورده و مست شده به خانه می آیند.وقتی پدر شوهرم برای باز کردن قفل آن عجله کرد، پسرم وقتی روی مبل اتاق نشیمن دراز کشید، خوابش برد.پدرشوهر چیساتو را نگه می دارد و او را روی فوتون در اتاق مهمان می خواباند.وقتی فکر می کردم شوهرم آن را حمل نمی کند، چیساتو که فکر می کرد پدرشوهرم شوهر من است، رها نکرد و درخواست بوسید.پدر شوهرم گیج شده بود، اما من آب دهانم را قورت دادم و برای اولین بار بعد از مدت ها جسد زن را بوسیدم.سپس چیساتو شروع به درخواست بیشتر و نوازش کرد.پدرشوهری که نمی تواند فرار کند شروع به نوازش چیساتو می کند.در حالی که نگران پسرم روی مبل بودم، به تدریج شدت گرفت و در نهایت از مرز گذشت.در حالی که دهان نفس نفس چیساتو را مسدود می کند، این عمل در حالی که نگران پسرش است ادامه می یابد.سپس برادر شوهرم که فضای ناراحت کننده ای را احساس می کرد بی سر و صدا آمد.برادر، پدر و خواهر شوهر مست در حال رابطه جنسی.برادر شوهرم ناخواسته از اوضاع عکس گرفت.وقتی پدر شوهر تمام شد و عمل به پایان رسید، چیساتو شروع به خواب کرد.برادر شوهرم هم بی سر و صدا محل را ترک کرد.روز بعد، چیساتو در جایی ظاهر شد که برادر شوهرم به چیزی نگاه می کرد که پوزخند می زد.چیساتو وقتی از برادر شوهرش که به سرعت آن را پنهان می کند، خواست تا آن را به او نشان دهد، شگفت زده شد.عکس عمل دیروز با پدرشوهرم بود.به چیساتو، که در وحشت بود، برادر شوهرش به او گفت که اگر این کار را با او انجام دهد، این راز پنهان می کند.

دلیل اینکه من در این سن ازدواج کردم این بود که آن پسر را داشتم ... میری فوجیزاکی

میری یک فرزند مطلقه دارد.او عاشق مرد جوانی شد که از بازدیدکنندگان دائمی دفتر میری بود و با او رابطه عاشقانه برقرار کرد.با این حال، میری از مخالفت پسرش برای قرار گذاشتن با مرد جوان تر ناراحت شد، اما او با مرد مطلقه ای ازدواج کرد که به دلایلی با او آشنا شد.در زمان ملاقات با پسر آن مرد، آن مرد کوچکتر روبروی میری نشسته بود که گفت از آشنایی با شما خوشحالم.بله، میرعی که می خواست هر طور شده با جوانتر زندگی کند، با پدرش ازدواج کرد.آرزو برآورده شد و ما چهار نفر شروع به زندگی مشترک کردیم.میرعی که برای اولین بار بعد از مدت ها در شبی که شوهرش به خواب رفته بود در آغوش او بود.در موقعیتی که نمی توانستم صحبت کنم، بی سر و صدا بدنم را روی هم جمع کردم و عشقم را تایید کردم.چند روز از آن روز گذشته بود و میری نتوانست عاشق او شود.میری نمی توانست تحمل کند که با همدیگر دست نزنند.در آن زمان، شوهر و پسرم گفتند که دو مرد برای ترویج دوستی بین والدین و فرزندان، مشروب می‌روند.میری نسبت به آن دو که چیزی در مورد او نمی‌دانستند احساس گناه می‌کرد، اما تصور اینکه او در آغوش او بود، پایین تنه‌اش را داغ کرد و لکه‌های شرم‌آور لباس زیرش را لکه‌دار کرد.

ماهو کانو، پسری که تبدیل به میز تمرین مادرم شد که تصمیم گرفت در صابون کار کند

ماهو تصمیم گرفت از طرف شوهر غیرقابل اعتمادش که درآمد دارد و میل جنسی ندارد، در یک زمین صابونی کار کند.دقیقاً دو پرنده با یک سنگ که می تواند میل جنسی شما را برآورده کند و درآمد کسب کند!اگر چه من مصمم بودم که اگر می‌خواهم این کار را انجام دهم، خانم صابون تابلو را هدف بگیرم.بدن ماهو که تا به حال با همسرش زندگی می‌کرده، سال‌ها بدون رابطه جنسی کاملاً از چیزهای اروتیک بی‌اطلاع شده است.علاوه بر آن، یک نقص بی تجربگی نیز وجود دارد.ماهو برای غلبه بر این دیوار بلند و تبدیل شدن به بانوی صابون شماره یک، از پسرش به عنوان میز تمرین استفاده می کند.

واقعیتی که همسرم توسط پدرشوهر و برادر شوهرش در آغوش گرفته شد ... هانا هارونا

راستش...این مدت داشتم دیوونه میشدم...از شوهر عزیزم متاسفم اما...پدرشوهرم روز...برادر شوهرم شب. ..من...هر کاری میکنم نمیتونم دو نفری که بدنمو میخوان رد کنم.نتونستم...

من فقط یک بار با مادرشوهرم دعوا کردم، اما بارها و بارها در زنای پدرشوهرش غرق می شدم... مینامی کوجیما

عروس مادرشوهرم خشن ... از صبح شوهرم مادرشوهر و همیشه طرف مادرشوهرم.تنها کسی که با من مهربان است پدرشوهرم است. «حتی نمی توانی از چاقوی آشپزخانه درست استفاده کنی؟» «فکر می کنم کی دوباره می توانم چهره نوه ام را ببینم.» «دوباره نمی توانم زباله ها را مرتب کنم!» سعی کردم پدرشوهرم را اغوا کنم.فکر می کردم می توانم در حس برتری غوطه ور شوم ... اما از شوهرم سازگارتر بودم و به وجد آمدم ... عاشق مرداب بی وفای خودم شدم و عاشق پدرشوهرم شدم . ...

داماد ماکو اودا به دنبال تاریک های بزرگ بیش از حد زشت مادرشوهر است

با اینکه دختری متاهل دارد، مادرشوهرش ماکو هنوز در اوج زندگی اش به سر می برد.ماکو با الهام از یک زن و شوهر صمیمی، میل جنسی داشت، اما رابطه او با شوهرش از قبل سرد شده بود.چوب گوشت عصبانی داماد به ماکو نزدیک می شود که از چنین ناامیدی رنج می برد!هدف داماد بدن پخته ماکو و سینه های بزرگ وحشیانه است!ماکو که با شتاب هل داده شده و گرفتار دامادش شده، همچنان در خانواده اش پنهان می شود و در همدستی با دامادش غرق می شود.Cunnilingus در حمام، آموزش ویبراتور در اتاق نشیمن، و Cum shot واژن در اتاق خواب!دو نفری که همدیگر را دوست دارند و در تمام خانه همدیگر را دوست دارند، یک امر ممنوعه خانگی زاییده شهوت غیرقابل کنترل!

دو پسر که در اتاق بچه ها مرتب هستند و مادرشان رین مسئول پردازش جنسی است.رین اوکای

کی دنده ها دیوانه شدند...؟ده سال پیش، زمانی که با شوهرم ازدواج کردم، برادر بزرگترم تاتسویا و برادر کوچکترم کازویا فرزندانی خوش اخلاق و اجتماعی بودند.با این حال، پس از اینکه برادر بزرگترش در امتحانات مردود شد، او شروع به کناره گیری در خانه کرد و برادر کوچکترش کازویا به تدریج تاریک و تحریف شد.و یک روز، کازویا-کون با چشمان تیره و کدر از من درخواست کرد که برای جنسی رفتار کنم.سعی کردم به او دلداری بدهم که نمی دانست اگر اینطور ادامه ندهد چه اتفاقی می افتد، اما برادرم تاتسویا کان مرا دید.

جفت گیری مادر به فرزند [دریاچه هیگاشیکویا] کاسومی ایکیا

کاسومی که ده سال پیش از همسرش جدا شد، پسرش را به تنهایی بزرگ کرد.من سخت کار کردم، بچه هایم را بزرگ کردم و سخت کار کردم تا شهریه ام را بپردازم، حتی اگر بتوانم به دانشگاه برسم.در نتیجه، پسرم یک پیشنهاد شغلی در یک شرکت بزرگ کارمند موقت دریافت کرد.وقتی فکر می‌کردم تربیت فرزندانم به پایان رسیده است، احساس می‌کردم سوراخی در قلبم ایجاد شده است.وقتی احساس تنهایی می کردم، پسرم مرا به یک سفر بهار آب گرم دعوت کرد و من فقط با دو نفر به یک سفر فارغ التحصیلی رفتم.

موهای زشت زیر بغل مادر بی ادب یوکاری اوریهارا

یوکاری اوریهارا با موهای شلخته ای ظاهر می شود که بوی یک زن بالغ شیرین را در زیر بغل خود منتشر می کند!فوجیو پس از دیدن بدن شهوانی و موهای زشت زیر بغل مادرش، احساس زنانگی کرد و با رفتاری سرکش مادرش را دور نگه داشت.وقتی فهمیدم پسرم به من هوس می کند، با برداشتن مرد جوانی لذت می بردم.خودارضایی اسباب بازی برای اغوای پسرم!شکنجه سکس جایی که یک مادر در اسارت یک دوست را می بندد!دگرگونی موهای زیر بغل 3P با مادر و بهترین دوست!چنین…

پدر در دو ثانیه بیرون می رود و رابطه جنسی دارد مادر و پسر آیاکا ماکیمورا

«این کار را نکن کنتا-کون!» با دزدیدن چشمان شوهرش، آیاکا، زن دوم، و کنتا، پسر، یک رابطه زن و مرد داشتند.والدین و فرزندان نمی توانند اجازه دهند این اتفاق بیفتد.آیاکا نگران این نبود که شوهرش کی از این رابطه مطلع شود.کنتا که چنین حالت روحی را نمی دانست، نمی توانست لذت جنسی را فراموش کند و به محض بیرون رفتن پدرش شروع به نزدیک شدن به او کرد.از طرف دیگر، با اینکه آیاکا می داند که اجازه ندارد، اما از این احساس غیر اخلاقی هیجان زده می شود.

من می خواهم توسط دامادم به عنوان یک مادر شناخته شوم.کانو ماهو

پدرم بدون مشورت با من دوباره ازدواج کرد.و من نمی توانستم ازدواج خودسرانه پدرم و مادر جدیدم را قبول کنم.یک روز سعی کردم مادرشوهرم ماهو را اذیت کنم و درخواستی غیر منطقی کردم که "اگر خودارضایی خود را به من نشان دهی، تو را به عنوان مادرم می شناسم."اگر اعتراف کند ماهو واقعا جلوی او شروع به خودارضایی کرد.و خروس سخت من...